شبهات رایج در افواه
ش (تهران): آیا آیتالله وحید خراسانی گفتهاند که روز تاسوعا مردم در
اعتراض به نشان دادن چهرهی حضرت عباس علیهالسلام در سریال مختارنامه به
خیابانها بریزند؟ این ماجرای پر سر و صدا چیست؟
«ایکس - شبهه»: مردم، قرنهاست که روز تاسوعا به خیابانها میریزند. اما این ماجرا در یک کلمه، سنت سیاسیون ماجراجو و اصحاب فتنه در «ماهی گرفتن از آب گلآلود» است. همان کسانی که قبلاً نیز نشان دادند که حتی خود امام حسین و حضرت بابالحوایج ابوالفضل العباس و ... علیهمالسلام و اساساً اسلام با ولایت و امامت را قبول ندارند، چه رسد به آیت الله العظمی وحید خراسانی و یا سایر مراجع محترم را. لذا مردم و به ویژه عزاداران عزیز باید با بصیرت باشند و اجازه و فرصت سوء استفاده و بهرهبرداری در تبلیغ و ضد تبلیغ را به دشمنان اسلام و مسلمین ندهند.
اما تفصیل ماجرا:
بدیهی است که بیان احکام (حلیت یا حرمت) با مراجع محترم تقلید است که آیت الله العظمی وحید خراسانی نیز یکی از آن مراجع محترم میباشد. لذا مردم در امور مختلف اگر با سؤالی مواجه شوند، از مرجع خود استفتاء میکنند و مرجع نیز نظر یا فتوای خود را صادر میکند که البته رعایت آن فتوا، بر مقلد آن مرجع واجب میگردد، مگر آن که «ولیامر مسلمین» در موردی حکم حکومتی صادر نماید که آن وقت اطاعت نه تنها بر همهی مقلدین، بلکه بر مراجع نیز واجب میگردد.
اما مسئلهی سریال «مختارنامه» و موضوع نشان دادن چهرهی حضرت عباس علیهالسلام و سپس بلواهایی که بر سر آن به پا شد و نقشههایی که دشمنان دارند، موضوع دیگری است که باید از جنبههای متفاوت مورد تحلیل، نقد و بررسی قرار گیرد.
استفتاء راجع به نشان دادن چهرهی معصومین یا شخصیتهایی چون حضرت عباس، حضرت زینب و ... علیهمالسلام، موضوع جدید و بیسابقهای نیست. چنان چه برای ساختن فیلم «محمد رسولالله ص» در خارج نیز استفتاء شد و سریال «مختارنامه» نیز اولین سریال تاریخ دینی نمیباشد. لذا بسیار طبیعی بود و هست که از محضر مراجع سؤال شود که آیا میتوانیم چهرهی آن بزرگوار را نشان دهیم یا خیر؟ چنان چه از اغلب مراجع سؤال شد و آنها نیز فتوای خود را اعلام نمودند و از آن جا که الحمدلله هم سازندگان اهل تشیع هستند و هم صدا و سیما متعلق به نظام جمهوری اسلامی ایران است، این فتاوا مورد توجه قرار گرفت.
پس، باید علت بلوا و هیاهو را در مسائل دیگر و اهداف دیگری جستجو نمود. که از جمله آنها میتواند محورهای ذیل باشد:
الف – سریال مختارنامه، بسیاری را در داخل و خارج عصبانی کرده است. البته بدیهی است که عصبیت آنها از جهت دینداریشان نیست، چرا که نه تنها سریالها و فیلمها فمینیستی و مبتذل، عشقهای مثلث و مربع که غالباً در سوژهی یک زن با دو یا سه عاشق دلخسته که گاهی هم با هم کنار میآیند به نمایش در میآید و هم چنین مسخره کردن باورها و ارزشهای دینی، مسخره کردن جنگ و به جبهه کشاندن عشق و عاشقیها و ...، هیچ یک موجب آزار و اذیتشان نشد، بلکه فجایع روز مانند: اهانت مستقیم به خدا، پیامبر اکرم (ص)، وحی، قرآن کریم، ولایت، امام و ... (مانند مباحث مطروحهی سروش، کدیور، خاتمی و جریانات برانداز سیاسی) نیز ناراحتشان نکرد. اما مختار نامه، حرصشان را درآورده است! چرا که بسیاری از این جنابان پیروان همان سیاستهای یزیدی و عمرو عاصی هستند و بسیاری نیز نقش عمر سعد را به خود نزدیک و یا حتی او را الگوی عملی خود میبینند، و سریال «مختارنامه» اشارههای مختصری در قالب نمایش، به برخی از این فتنهها دارد. لذا موجب هوشیاری مردم میگردد که این امر نیز نگرانی و غیظ آنان را مضاعف میکند.
از این رو، از همان ابتدای نمایش سریال مختارنامه، حملات سایبری و غیر سایبری خود را شروع کردند و البته چون موضوع دینی است و مخاطبین نیز عموماً مسلمان و عاشق سیدالشهداء علیهالسلام و شیفتهی شخصیتهای فداییان امامت و ولایت، چون حضرت عباس، حضرت زینب و ... هستند، اینها نیز از در دینداری وارد شدهاند و میخواهند به بهانهی استفتاء و بیان مسئله از سوی مراجع، بلوا به پا کنند. آخر آنان نانشان در دعوا است. ولی ما خوشحالیم که حتی برای ایجاد یک جنجال در مخالف با اسلام و نظام اسلامی نیز مجبورند به مراجع معظم تقلید متوسل شوند. این خود اعتراف به دینداری و پایبندی مردم به مراجع و احکام شرع مقدس است که منزلهی عدم پذیرش آنهاست.
ب – حتی اگر فتوایی هم در کار نباشد، همگان میدانند که نشان دادن چهره و آن هم با این اوضاع و احوالی که عرصهی فیلمسازی ما دارد، کار مناسبی نیست. اما سؤال اذهان عمومی این است که مگر تا همین دو سال پیش هر کسی عکس یک عرب یا پسر خالهی خودش را با لباس عربی در قالب بنرهای بزرگ به عنوان تمثیل حضرت عباس (ع) نصب نمیکرد؟ آیا در تعزیههای خیابانی که اتفاقاً بسیار هم وهن اسلام است، هر کس و ناکسی که احیاناً چهرهی مشهور به منکری هم در میان اهالی ده و روستا و ... داشت به نقش حضرت عباس ظاهر نمیشد و حتی مردان نقش حضرت زینب (ع) را بازی نمیکردند و همین جنابان به عنوان مدافعین هنر اصیل «تعزیه خوانی» برایشان قلمفرسایی نمیکردند؟ و ...
نمیگوییم که آنها کار خوبی میکردند! اما میپرسیم که اولاً چرا در هیچ موردی صدای نقد و گلهای شنیده نشد؟! و ثانیاً اکنون چه اصراری دارند که بغضی غیر مستقیم به مخاطبین القاء کنند تا موجب نوعی مقاومت ادراکی ناخودآگاه آنان در درک مفاهیم و پیامهای اصلی این حکایت شود و در نهایت نیز این سریال را بهانهای برای جنجالآٰفرینی سیاسی خود قرار دهند؟!
ج – فتاوای مراجع معظم تقلید همه محترم است. اما مردم و عزاداران عزیز که قرنهاست در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی (ع) به خیابانها میریزند و هر ساله تاسوعایی دیگر میآٰفرینند، توجه داشته باشند که «لاشخورهای سیاسی» که در فتنه سال 88، بعد از ظهر عاشورا به هیئتها حمله کرده و قرآن و پارچه نویسیها را به آتش کشیدند و سپس به رقص و پایکوبی پرداختند، قصد دارند تا به بهانهی فتاوای مراجع محترم، حضور چند ده میلیونی مردم در مراسم عزاداری را به بلوا و فتنهای دیگر مبدل کنند. که البته هرگز و هرگز موفق نخواهند شد.
د – مردم مسلمان و هوشیار ما به خوبی میدانند که در نظام و حکومت اسلامی، برای به خیابان ریختن به عنوان اعتراض، قیام و ...، حکم ولی امر مسلمین لازم است. و در ضمن میدانند که تبلیغاتچیهای به قول معروف «عملهی آماتور ظلمه» در صددند که بگویند این جماعت چند ده میلیونی، نه برای عزای حسینی (ع)، بلکه برای طرفداری از ما به خیابانها ریختهاند و بدینوسیله نفسی خیالی به کالبد نیمهجان خود بدمند و غذایی دیگر بر سر سفرهی رسانههای خارجی که مدتی است درگیر آشوبها و اعتراضات مردم خودشان هستند بگذارند.
ھ – دقت شود که این «خوارج» همیشه دو سویه بازی میکنند. این هیاهو را به پا کردهاند تا اگر چهره نشان داده شد، به بهانهاش بلوایی جدید راه بیاندازند و اگر نشان ندادند، بگویند: نظام میخواست نشان دهد، اما آیتالله العظمی وحید مقابلشان ایستاد و نشان داده نشد، تا القاء کنند که لابد ایشان مقابل نظام ایستاد! و سپس بهرههای تبلیغاتی خود را از این گفتار غلط ببرند. در حالی که اصلاً چنین نیست. بلکه اگر از ایشان نیز استفتاء نمیشد، موضوع از سایر مراجع محترم نیز استفتاء شده بود و حتماً رعایت میشد.
بدون شک موضعگیری ایشان نیز متناسب با چگونگی طرح سؤالی بود که در غالب استفتاء از ایشان کرده بودند. وگرنه مسلم است ایشان با توجه به کسالت و مشغلهی فراوانی که دارند، اصلاً فرصت تماشای سریال را ندارند و بعید است حتی یک قسمت از این سریال را دیده باشند. لذا بدیهی است اگر از ایشان به صورت سالم و بی غل و غش، مثل استفتایی که از سایر مراجع به عمل آمد، فقط سؤال میشد: آیا جایز است چهرهی حضرت عباس (ع) نشان داده شود؟ ایشان در یک کمله میفرمودند: خیر. پس معلوم است طرح سؤال، در آن جلسه و با آن حضار، به گونهی دیگری صورت پذیرفته است.
در خاتمه ضمن تذکر به مراقبت شدید فتنههای فتنهگران، به همهی عزیزان توصیه میگردد که به فرازهای این سریال، نه به عنوان یک تراژدی نمایشی، بلکه به عنوان واقعیتی که هم چنان ادامه دارد توجه کنند.