چشم اسفندیار دولت !

به نقل از لرزش گیر

بسم الله

جریان حضور در مراسم رقاصی ترکیه ، تئوری دوستی با مردم اسرائیل ، تلاش برای عادی سازی مذاکرات رسمی ایران و آمریکا ، ارتباط عجیب با ایرانیان خارج از کشور ، فامیل شدن با رئیس جمهور ، حکم معاون اولی و مکتوبه امام خامنه ای و تعلل احمدی نژاد ، مکتب ایرانی ، هدف خلقت و خدا شدن انسان ها ، مدیون بودن خدا به ما ، عکس با هدیه تهرانی و وام و دعوت از بازیگران و هنرمندان مشکل دار ، قهر حاج منصور با احمدی نژاد ، جلسه هیأت دولت به ریاست اسفندیار و عزل وزرای ولایتی ، حکم های زنجیره ای برای اسفندیار ، نماینده ویژه رئیس جمهور در خاور میانه و اعتراض حضرت آقا ، قهر احمدی نژاد با هیأتی ها ، اعتراض عمومی به اسفندیار ، طعنه به پیامبران و مدیریت آنها ، بیرون رفتن الهام به عنوان دست راست دکتر از دولت و جانشینی اسفندیار ، ایستادن احمدی نژاد در برابر همه ، سخنرانی های پرت و پلای اسفندیار ، ماجرای جنّ و تسخیر ، ماجرای متکی و بذرپاش ، جریان منشور کوروش ، تمام شدن دوره اسلام گرایی ، جلسات دونفره روزانه دکتر و اسفندیار ، تشبیه اسفندیار به آینه از طرف دکتر ، رئیس دفتر همه کاره ، همه و همه دسته گل هایی است که سوتی الدوله ، اسفندیار مشایی به آب داده است و کشوری را بازیچه خود کرده است .

این که این بابا چطور احمدی نژاد را میخ خود کرده و از پشت سر هرکار که دلش بخواهد میکند را نمیدانم ! آیا از او آتویی دارد یا طلسمش کرده یا هرچه ... مهم این است که این فرد که در این چند سال این همه دردسر برای ملت درست کرده ، باز هم همینگونه خواهد بود . البته از آنجا که هیچ محبوبیت مردمی ندارد ، خطرش هم کم میشود اما به هرحال در منصب مهمی است و مهم شخصیتی را سوار شده است !

از همان جریان مجلس رقص ترکیه که اولین داستانش بود ، به او بدبین شدم . وقتی آمد در تلویزیون و به جای جواب شفاف ، گفت ما از بچگی قاری قرآن بوده ایم و در مساجد بزرگ شده ایم ، این تهمت ها به ما نمی چسبد ! در جلسه وعاظ تهران هم که برای پاسخگویی رفته بود ، صدایش را شنیدم که گفت من از سیزده سالگی در مساجد سخنرانی میکردم !! و همه به او خندیدند ...

شبهاتی که سعی میکند در جامعه بیندازد مثل بحث مکتب ایران و اشکال به انبیاء ، گرچه ظاهرا بحث های ساده ای است ولی برای کسانی که اهل فن باشند واضح است که پشتوانه فکری دقیقی در جهت منحرف کردن یک ایدئولوژی کامل دارد . مثلا همین تازگی گفته است : ((ایجاد بسیج اساساً ایجاد نشاط در جامعه بود و بسیج مهم‌تر از سپاه و ارتش است، زیرا به همه روحیه می‌دهد و عین نشاط است)) . این جمله در عین سادگی دو نقطه خطر دارد : 1- تنزل هدف بسیج از ارتش بیست میلیونی و مثال شجره طیبه به یک مفهوم بسیار کلی و غیرمانع با عنوان نشاط ! 2- افشاندن مایه اختلاف بین بسیج و سپاه و ارتش !

یا مثلا روایت خود او از جریان متکی . انصافا اینها را یک رئیس دفتر میگوید یا یک مشاور ارشد که قدرت در سایه است ؟! : (( بنا بود آقای احمدی‌نژاد شنبه شب با آقای متکی صحبت کند که وقتی بنده یکشنبه از سفر آمدم و پرسیدم که صحبت کرده است رئیس‌جمهور به من گفت که صحبت کرده و موضوع را به منوچهر متکی گفته است سپس پرسیدم که چرا حکم وی را صادر نکرده‌اید؟ گفت که متکی گفته است قرار است فردا به سنگال برود و بدین ترتیب روز دوشنبه دستور برکناری وی را بر روی سایت قرار دادیم.)) ضمنا اینجا اشاره میکند که با اینکه میدانسته آن موقع متکی در سفر است این کار را کرده ! و این یعنی علاقه به ایجاد فتنه !

همچنین درباره بذرپاش نیز او مطلبی را لو داده . ابتدای دولت همه تعجب کردند که چطور بذرپاش از سایپا به سازمان جوانان رسید ، کلید آن اینجاست : ((اساساً خود من نیز در ابتدا او را پیشنهاد داده بودم)) . و این یعنی نفوذ او بر تفکر رئیس جمهور !

حتی اگر هیچکدام از اینها نبود ، نامه امام خامنه ای در جریان معاون اولی او ، این مسأله را روشن میکند که معاون اولی او آنقدر خطرناک بود که رهبری در یک اقدام بی سابقه شخصا اقدام به عزل یک مسؤول دولتی بکند !(( انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما است.لازم است انتصاب مزبور ملغی و کان لم یکن اعلام گردد. ))

ما در کنار حمایت از دولت دهم و جهت گیری صحیح و خدمات عمیق آن ، چشم اسفندیارش را از حدقه در خواهیم آورد !