ایران مشکل همه دنیاست و احمدی نژاد رئیس جمهور خطرناکی است

به آمریکاییها القا کنید که ممانعت از دستیابی ایران به بمب هسته ای به نفع همه جهان خواهد بود.اگر بحث تنها به حفاظت از اسرائیل محدود شود، ضرورت نیاز به این ممانعت از بین خواهد رفت. بگویید این مشکل همه ماست...

 

 

 به گزارش مشرق، "اسراییل پروژکت 2009 " (پروژه اسراییل 2009) اثری از دکتر فرانک لونتز، یکی از جنجالی‌ترین مشاوران گفتار و سخن‌ورزی در آمریکا، به تازگی منتشر شده است . وی که یک متخصص بهره‌برداری سیاسی از زبان به شمار‌ می‌رود، این کتاب را خالی از مباحث پیچیده‌ی زبان‌شناختی و جهت استفاده‌ی یهودیان صاحب نفوذ در محافل تخصصی، عمومی و دانشگاهی طراحی و منتشر کرده است.
از جمله موارد قابل ذکر در مورد فرانک لونتز آن‌که وی مشاور ارشد جورج بوش پسر در نگارش سخنرانی‌ها و خط‌دهی زبانی مبارزات انتخاباتی وی به ویژه در راستای مقابله با مواضع فرادست دموکرات‌ها از جمله مواردی هم‌چون گرمایش زمین و از این دست بوده است. در همین کتاب، لونتز به روشنی توضیح‌ می‌دهد که چگونه و با چه ترفندهایی باید مخاطبان آمریکایی و اروپایی را برای همراهی و حمایت از سیاست ها و منافع رژیم صهیونسیتی، ترغیب کرد. 

فصل پنجم کتاب "اسراییل پروژکت 2009 " به "ادبیات موثر برای مواجهه با ایران هسته ای" اختصاص دارد که در ادامه آمده است.

دکتر فرانک لونتز، 46 ساله، یهودی و ساکن آمریکاست که در دانشگاه پنسیلوانیا و همچنین آکسفورد تدریس می کند. وی مشاوری موثر و خطابه نویسی قهار در مبارزات انتخاباتی کشورها، از جمله آمریکا، انگلیس (رقابت انتخاباتی میان گوردون براون و دیوید کمرون)، انتخابات سراسری ایرلند و انتخابات فدرال استرالیاست. تخصص وی در استفاده از ادبیات و الفاظی است که برانگیزاننده و تحریک و ترغیبی باشد.

 وی همچنین از مشاوران و کارشناسان شبکه ی فاکس نیوز است و در پروژه هایی نیز بی بی سی را یاری رسانده است.

آ

نچه که در زیر می خوانید فصل پنجم کتاب "اسراییل پروژکت" است که بدون دخل و تصرف و ویرایش محتوایی در اختیار شما قرار می گیرد:

پیام شخصی از جانب نویسنده

من نخستین لغتنامه زبان را برای پروژه اسرائیل در سال 2003 به رشته تحریر درآوردم. از آن زمان، اسرائیل سه نخست‌وزیر، موارد متعدد به بن بست کشیده شدن ابتکارات صلح و قربانی شدن در برابر حملات از مرزهای شمالی و جنوبی‌اش را به خود دیده و رنج عظیمی ‌را در دادگاه افکار عمومی‌متحمل شده است.

از سوی دیگر، اگرچه بمبگذاری‌های انتحاری روزانه متوقف شده است اما حماس و حزب‌الله نشان داده‌اند سازمان‌های تروریستی هستند که اسرائیل درباره آنها هشدار داده بود. هر چه اوضاع بیشتر تغییر می‌کند، آنها بیشتر به گذشته خود شبیه می‌شوند.

همه موارد مذکور در این سند جدید به روز شده و بر مبنای تحقیقاتی هستند که در سال 2008 و 2009 انجام گرفته است. برخی واژگان آشنا هستند؛ بیشتر قاب‌های "واژگانی که کارساز هستند" از نمایندگان یا سخنگویان اسرائیلی به عاریه گرفته شده است. اما نظرسنجی‌ها، توصیه‌های راهبردی و راهنمایی‌ها، همگی بر مبنای وضعیت کنونی هستند. امیدوارم مدافعان اسرائیل از این کار عظیمی‌که صورت گرفته و به ایجاد این رساله انجامیده است، منتفع شوند. همچنین امیدوارم که این آخرین لغتنامه زبانیِ اسرائیل باشد که من به چاپ می‌رسانم.
و به خاطر داشته باشید، آنچه شما می‌گویید اهمیت ندارد؛ آنچه مردم می‌شنوند، مهم است.

دکتر فرانک لونتز
آوریل 2009

فصل پنجم:
ادبیات مواجهه با ایران هسته ای
مردم آمریکا و اروپا به این موضوع اذعان دارند که تلاش ایران برای دست یابی به تسلیحات هسته ای، مشکلی اساسی است. اما آنچه اکثر متحدان ما از آن بی اطلاع هستند میزان بزرگی و آنی بودن این مشکل است. ما با آمریکایی مواجه هستیم که رئیس جمهورش دیپلماسی YouTube را در قبال ایران اتخاذ کرده است و با ارسال پیام تبریک سال نو به تهران این پیام را به جهانیان مخابره می‌کند، که می‌توان از این طریق ایران را از مطامع تسلیحاتیش منصرف کرد.

آمریکائی‌ها همچنین قبول دارند محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور خطرناکی است. آنها همچنین قبول دارند که نباید به این کشور اجازه داد تا به بمب هسته ای دسترسی پیدا کند. اما در فضایی ناشی از خستگی جنگ در خاورمیانه و رویکرد سنگین دیپلماتیک اوباما در قبال ایران، آمریکائیان، در تخمین آینده ی قابل پیش بینی، برای توانایی ایران در طراحی حمله ای هسته ای از درکی مبهم برخوردارند. اسرائیل از این تهدید باخبر است.

مردم آمریکا و اروپا از درک صحیحی درباره ابعاد این تهدید بزرگ و آنی برخوردار نیستند. شما باید از این ناتوانی آگاه باشید تا بتوانید ادبیات مناسبی را برای مواجهه با آن اتخاذ کنید.
خطرناک ترین قسمت این است که شما تلاش کنید آنها را متقاعد کنید، مطمئنا اکثر آنها حرف شما را باور نخواهند کرد. برای جناح چپ و چپ میانه در آمریکا و همچنین اروپائیان، متاسفانه هشدارهای دولت جدید اسرائیل درباره ایران، غیرخوشایند و بسیار شبیه به درخواست جورج بوش پسر برای اقدام پیش دستانه در عراق تصور می‌شود.

بنابراین ما نوعی رویکرد بدیع را پیشنهاد می‌کنیم که از طریق آن به چانه زنی اسرائیل در خصوص ایران اعتبار داده شود. اگر چه ممکن است این ادبیات بیانگر اضطرار تهدید هسته ای ایران نباشد، اما این تنها راهی است که می‌توان از طریق آن دیگران را به حمایت آنچه اسرائیل درباره ایران می‌گوید و یا قرار است در مواجهه با این کشور انجام دهد، سوق داد.

(1) بهترین رویکرد برای ایران - "قدم به قدم".

حتی اگر این ادبیات، اندکی پسرفت در بیان واقعیت شرایط موجود باشد، باز هم شما باید در گفتگو درباره ایران از شیوه قدم به قدم پیروی کنید. بدان معنی که همسو با پیشرفت تهدید بر فشار خود بیافزایید.

و بهترین عبارت برای دست یابی به این هدف نیز «دیپلماسی اقتصادی» است. این عبارت در بین طیف‌های مختاف سیاسی در مقایسه به تک کلمه «تحریم‌ها » از مقبولیت بیشتری برخوردار است. کلمه اقتصادی برای جمهوریخواهان جذابیت دارد و کلمه دیپلماسی نیز دموکرات‌ها را متقاعد می‌کند.

واژگانی که کارساز هستند

ما به رویکردی محتاط، خوش طرح و گام به گام در قبال ایران نیاز داریم. این رویکرد باید بر دیپلماسی اقتصادی متمرکز باشد. ضروری است به ایران ثابت شود دست یابی این کشور به توانایی تسلیحاتی غیرقابل قبول خواهد بود و رویکرد جدید به تهران این فرصت را می‌دهد تا وجهه خود را حفظ کند. اگر رویکرد دیپلماسی اقتصادی با شکست مواجه شد، گام بعدی تحریم‌های اقتصادی خواهد بود.

  (2) اینکه ممانعت از دستیابی ایران به بمب هسته ای به نفع جهان خواهد بود.

یکی از موارد مورد تاکید در ممانعت از دست یابی ایران به تسلیحات هسته ای باید این باشد که کل جهان در ناتوانی ایران در طرح ریزی حمله ای هسته ای ذی نفع خواهد بود. اگر بحث تنها به حفاظت از اسرائیل محدود شود، به راحتی ضرورت نیاز به این ممانعت از بین خواهد رفت. این وضعیت، نگاهی را در افکار عمومی‌شکل می‌دهد که بر اساس آن اسرائیل تنها به فکر خود است و قصد دارد موقعیت خود را به عنوان برترین قدرت نظامی‌منطقه حفظ کند.

واژگانی که کارساز هستند

اگر ایران به تسلیحات هسته ای دست پیدا کند، آنگاه کل جهان به گروگان گرفته خواهد شد؛ و نه تنها اسرائیل و آمریکا بلکه کشورهای عرب همچون عربستان سعودی و کویت که در همسایگی ایران هستند اما با بسیاری از سیاست‌های این کشور مخالفند، نیز در خطر خواهند بود. از آن مهمتر اینکه ایران تامین منابع مادی، تربیت نیرو و تامین سلاح را برای برخی دیگر از گروه‌های افراطی و تروریستی بر عهده دارد... بنابراین ما نمی‌توانیم به آنها اجازه دهیم تا تسلیحات هسته ای را در اختیار تروریست‌ها بگذارند تا ما را در خانه‌هایمان هدف قرار دهند.

 همچنین باید به استفاده از ترکیب "کشورهای عربی" ، با هدف منزوی کردن ایران توجه ویژه ای داست. همانگونه که در فصل مربوط به حماس به آنها اشاره شد، منزوی نشان دادن حکومت ایران در بین همسایگان عرب خود از ارزش بسیار بالایی برخوردار است. بسیاری از مردم آمریکا متعجب خواهند شد اگر بفهمند دول عربی همسایه ایران نیز به اندازه اسرائیل از این کشور واهمه دارند. زمانیکه توانستید آنها را متعجب کنید در واقع ذهن آنها را برای پذیرش ما بقی پیام خود باز کرده اید.

متن زیر از این جهت پیشنهاد می‌شود که می‌تواند وجهه ای جهانی و چند فرهنگی به معضل هسته ای ایران بدهد.

واژگانی که کارساز هستند

اگر کابوسی مشترک برای همه ما اعم از مسلمان، یهودی، مسیحی، هندو، عرب، اسرائیلی و آمریکائی وجود داشته باشد، بی تردید روز وصلت نا میمون تروریسم و تسلیحات هسته ای است. سالی مریدور

 به بیان دیگر، "این مشکل همه ما است."

(3) از سیاست "ممانعت" دفاع کنید اما در توجیه آن به تجربیات گذشته در سرتاسر جهان رجوع کنید.

پر واضح است در این مسیر باید از الفاظی درباره هر رویکردی با محوریت اقدام "پیش دستانه" امتناع کرد. اقدام پیش دستانه تداعی کننده تجربیات بسیار بدی در سیاست خارجی آمریکا طی چند سال اخیر است؛ اما "ممانعت" واژه ای است که از پیش، کارکرد و موفقیتش تضمین شده است. اما به هر حال شما مجبور خواهید بود "ممانعت" را به واقعیت پیوند بزنید و برای این مهم باید به تجربیاتی نه چندان دور رجوع کنید که در آنها سیاست "ممانعت" به ایجاد تغییر منجر شده است. اگر تنها به بیان کلمه "ممانعت" اکتفا کنید و شنونده را به حال خود رها کنید، مردم تصور خواهند کرد که شما از این کلمه به عنوان پوششی برای اهداف واقعی خود در سیاست خارجی استفاده کرده اید.

واژگانی که کارساز هستند

هنگامیکه موضوع به تلاش کشورهای حامی‌تروریسم برای دست یابی به تسلیحات هسته ای مربوط می‌شود، ممانعت باید هدف اصلی ما باشد. مسلما ما نمی‌توانیم ریسک کنیم و منتظر بمانیم و ببینیم تا در صورت دست یابی کشورهای حامی‌تروریسم به تسلیحات هسته ای، چه تبعاتی متوجه ما خواهد شد. اگر این کشورها فن آوری و یا تسلیحات هسته ای را دراختیار دیگر گروه‌های تروریستی قرار دهند، چه؟ اگر ما اساسا از تجربیات 10 سال گذشته چیزی آموخته باشیم، این است که نباید غافل گیر شویم. حملات غافل گیر کننده 11 سپتامبر، تاثیرات مخرب بسیاری در آمریکا برجای گذارد و در خطر کنونی، آمریکا تنها نیست. حملاتی که از حمایت و یا کمک ایران برخوردار باشد، در انگلیس، اسپانیا و هند تبعات مخرب به مراتب بیشتری در پی خواهد داشت. در معامله با ایران، ممانعت و پیشگیری رویکرد به مراتب بهتری در مقایسه با پذیرش است. اگر روشن شود که آخرین شانس برای جلوگیری از حمله ای هسته ای، حمله به تاسیسات هسته ای است، آنگاه اقدام نظامی ‌قابل توجیه است.

 توجه کنید که گزینه نظامی، ‌چگونه با ظرافت در انتهای کلام آمده است و از آن به عنوان آخرین تیر ترکش یاد شده است. این موضوع بسیار مهم است.

همچنین باید توجه داشت که تفسیر مخاطب از حمله نظامی‌به ایران "هدف قرار گرفتن تاسیسات هسته ای" این کشور باشد. از نظر مردم آمریکا هیچ دلیل و یا حقی برای اسرائیل وجود ندارد که به ایران حمله بکند و مردم این کشور را بکشد. اما بعنوان آخرین شانس، حمله مستقیم و محدود به تاسیسات هسته ای ایران که برای تولید بمب هسته ای طراحی شده اند، می‌تواند به جلب حمایت نسبی منجر شود.

(4) مصداق‌هایی مهم از رفتار خصمانه ایران به مخاطبان خود ارائه دهید.

مردم اروپا و آمریکا ماهیت خشن و متعصب دولت ایران را درک می‌کنند. اما اشاره به جزئیات و برخی مصداق‌ها درباره ماهیت خشن دولت ایران نه تنها مخرب نیست بلکه به شکلی شگرف مفید خواهد بود.  

واژگانی که کارساز هستند

اسرائیل از برنامه تسلیحات هسته ای ایران بسیار نگران است؛ که این نگرانی دلایلی کاملا موجه دارد. رئیس جمهوری ایران آشکارا از تمایل حکومت کشورش برای حذف اسرائیل از نقشه کره زمین سخن می‌گوید. پیشرفت سریع ایران در غنی سازی اورانیوم با ما می‌گوید این کشور می‌تواند با هدف ساخت بمب هسته ای به اندازه کافی اورانیوم غنی کند. همچنین شاهد کار جدی آنها بر روی موشک‌های بالستیک هستیم. همین چند هفته پیش بود که شاهد پرتاب موشک این کشور با هدف قرار دادن ماهواره در فضا بودیم. برنامه هسته ای ایران تهدیدی واقعی نه تنها برای کشور من بلکه برای تمام کشورهای منطقه محسوب می‌شود. لازم است همه ما با هدف جلوگیری از اشاعه تسلیحات هسته ای در جهان، هرآنچه لازم است، انجام دهیم. مارک رگو

(5) به مشکل برای مردم آمریکا جنبه شخصی دهید.

موفقیت ادبیاتی که بتواند برای ارزش‌ها ، حقوق و تمایل به دموکراسی مشترک بین مردم اسرائیل و آمریکا نوعی همزاد پنداری ایجاد کند، تضمین شده است. ما همچنین باید مسئولیت هم اندازه حکومت‌ها در تامین امنیت شهروندان خود را مورد تاکید قرار دهیم.

این ادبیات از طریق رسانه و به ویژه تلویزیون منتقل می شود و بسیار هم کارساز است. این موضوع به مردم آمریکا در شناسایی تهدید و همچنین شکل گیری احساسی مشترک درخصوص تهدیدی که اسرائیل را تهدید می‌کند، کمک خواهد کرد. از همه مهمتر، پیام نهایی تحلیل‌های صلح آمیز برای همگان از مقبولیت بیشتری برخوردار خواهد بود.

واژگانی که کارساز هستند

تصور کنید واشنگتن، از منطقه ای در نزدیکی بالتیمور مورد حمله موشکی قرار گیرد. از سال 2005 تا کنون، حزب الله و حماس نزدیک به 8000 موشک و راکت به سمت اسرائیل شلیک کرده اند. ایران کشوری است که تامین کننده منابع مالی و تسلیحاتی این گروه‌ها است و حتی بسیاری از اعضا این دو گروه در ایران آموزش می‌بینند. ایرانِ مجهز به تسلیحات هسته ای نه تنها تهدیدی جدی برای صلح محسوب می‌شود بلکه می‌تواند با واگذاری اینگونه تسلیحات به گروه‌های ترورریستی، امکان حمله هسته ای به هر نقطه و کشوری را فراهم کند. رهبران جهانی می‌توانند به شکلی مسالمت آمیز از دست یابی ایران به اینگونه تسلیحات جلوگیری کنند. اکنون زمان عمل است.

(6) با هدف توجیه دیپلماسی اقتصادی، به مثال‌هایی از تاریخ معاصر اشاره کنید.

همانگونه که ضروری است اسرائیل به مثال‌هایی از نحوه دست یابی به صلح در گذشته اشاره کند، سخنگویان اسرائیلی نیز باید برای اثبات کارایی تحریم‌ها (گفته شود دیپلماسی اقتصادی) به مثال‌هایی از گذشته و نتایج مثبت این راهبرد اشاره کنند.

واژگانی که کارساز هستند

ترکیبی متشکل از تحریم‌ها و دیپلماسی اقتصادی در قبال لیبی به نتیجه مورد نظر ختم شد. آنها دست از حمایت تروریسم کشیدند و به برنامه هسته ای خود پایان دادند و در نتیجه جهان امروز امن تر است. زمان آن فرار رسیده است که این روش را در قبال ایران بکار بندیم. روشی که از طریق آن بدون نیاز به جنگ و خون ریزی برنامه هسته ای این کشور متوقف و حمایت تهران از تروریسم پایان یابد.

 راهبردهای تقابل با ایران: از نظر حزبی و ایدئولوژیک

از موارد ارائه شده، دو مورد را به عنوان بهترین رویکرد برای مواجهه با ایران انتخاب کنید.

آمیزه ای از تمامی‌رویکردها	جمهوری خواه (28%)	مستقل (31%)	دموکرات (40%)	نئوکان (38%)	میانه رو (36%)	لیبرال (22%)
افزایش فشار دیپلماتیک	(59%)	(45%)	(41%)	(54%)	(49%)	(35%)
مذاکره مستیم با ایران	(36%)	(39%)	(51%)	(30%)	(50%)	(56%)
افزایش تحریم‌های اقتصادی	(50%)	(44%)	(27%)	(51%)	(36%)	(25%)
عادی سازی روابط با ایران	(17%)	(22%)	(31%)	(20%)	(26%)	(30%)
تعدیل فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی بر ایران	(17%)	(20%)	(25%)	(19%)	(19%)	(31%)

 مهمترین واهمه رای دهندگان آمریکایی، تهدید هسته ای ایران علیه ایالات متحده است.

اکنون برای لحظه ای تصور کنید ایران به بمب هسته ای دست یافته است. در صورت دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای، از موارد زیر، کدام دو مورد بیشتر موجب نگرانی شما می‌شود.

ایران می‌تواند تسلیحات هسته ای را در اختیار گروه‌های تروریستی قرار دهد و آنها نیز این تسلیحات را به داخل آمریکا بیاورند	65%
ایران می‌تواند تهدید هسته ای برای آمریکا تلقی شود	41%
ایران می‌تواند از قدرت جدید خود در بی ثبات سازی اقتصادی جهانی استفاده کند و در نهایت بحران مالی جدیدی را موجب شود	29%
ایران به اسرائیل حمله خواهد کرد	27%
ایران از قدرت جدید خود برای گران کردن بهای نفت و گاز استفاده خواهد کرد و بهای گاز در آمریکا افزایش خواهد یافت	14%
هیچ کشوری نمی‌تواند با هدف دفاع از حقوق بشر در مقابل ایران بایستد	08%

(7) ایران را با آلمان نازی مقایسه نکنید. این موضوع از اهمیت بسیاری برخوردار است.

حتی اگر شرایط از تشابه بسیار زیادی برخودار باشد، جهان خریدار این ایده نیست. بدتر از آن، مخاطبین شما این مقایسه را بسیار دور از ذهن تصور کرده و در نتیجه شما اعتبار خود را از دست خواهد دید.

واژگانی که کارساز هستند
آنچه امروز ایران انجام می‌دهد مشابه اقداماتی است که هیتلر بین سال‌های 1938 و 39 انجام داد. البته تنها تفاوت در این جا است که هیتلر ابتدا جنگ را آغاز کرد و سپس به فکر ساخت بمب افتاد. ایران کار خود را با ساخت بمب آغاز کرده است اما اهداف رهبران تهران به خطرناکی هیتلر است. آیا آرزوی همه ما این نبود که ای کاش کس یا کسانی جلوی هیتلر را در سال 39 می‌گرفتند؟

  (8) باز هم تاکید می‌کنیم- هیچگاه مطلق صحبت نکنید.

رای دهندگان راست گرا عاشق متن زیر هستند اما رای دهندگان چپ گرا از آن متنفرند. چرا؟ زیرا خیلی مطلق است.

واژگانی که کارساز هستند

من فکر می‌کنم ما باید از تمام توان خود برای جلوگیری از دست یابی ایران به تسلیحات هسته ای استفاده کنیم. و باید تاکید کنم در این باره بطور کامل اتفاق نظر وجود دارد. هیچ صدای مخالفی بگوش نمی‌رسد. هیچ ائتلاف و صف بندی حتی در بیان مواضع نیز وجود ندارد. هیچ گونه جهت گیری سیاسی نیز در مورد این دیدگاه به چشم نمی‌خورد. من در این زمینه با آقای نخست وزیر و هر فرد دیگری که لازم باشد، همکاری خواهم کرد. معتقدم اجماعی جهانی در حال شکل گیری است.

جمله اول اندکی تند است اما نه به آن اندازه که متن را نابود کند. مشکل با ترکیب "اتفاق نظر کامل" و "هیچ مخالفتی وجود ندارد" آغاز می‌شود. حتی اگر این دو ترکیب واقعا بیانگر نبض سیاسی در داخل اسرائیل باشد، باز هم در بسیاری دیگر از کشورها از مصادیق چندانی برخوردار نیست. ما معتقدیم در مورد هیچ چیز، هیچگاه اتفاق نظر مطلق وجود نداشته است که بر اساس آن بتوان به گزینه ای سیاسی و نظامی‌دست یافت.

دکتر فرانک لونتز