فاجعه مضاعف: در این گیر و دار رسوایی براندازان و زمینه سازان سوختن این فرزندان فاطمه زهرا، یک عده منطق امام زمان در کمک به مستضعفان عالم را به دشنام گرفتند: شما که پول ندارید مدرسه خودتان را درست کنید، چرا به بازسازی لبنان و فلسطین کمک میکنید؟ گناه همه این سوختهها و نیمسوختهها به گردن رهبری و احمدی نژاد است!
اولا این فاجعه در زمان مدیریت خاتمی رخ داد، نه احمدی نژاد. دوم اینکه مگر زمینه سازان این فاجعه، کسی جز هاشمی و آیت اللههای حامی وی بوده اند؟ چه کسی پول بیت المال را بر خلاف نظر حجت خدا، صرف تجملات کرد؟ ۳. چه کسی یک میلیارد و هفتصد میلیون تومان را صرف افتتاح فرودگاه امام خمینی کرد؟
چه کسی جز محتاج البصیره، هزاران میلیارد تومان پول کشور را صرف مخالفت با سیاستگذار کلی نظام در اجرای دستور العملهای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول کرد؟ چه کسی روستاها و شهرهای کوچک را به چرخهای بیرحم توسعه عبیدالله بن زیادی سپرد؟ و چه کسانی از وی حمایت کردند؟
راه حلهای عملی برای تسلی خاطر خانوادههای فاجعه زده:
1
. چون هاشمی برنامه اقتصادی توسعه کاپیتالیستی دنبال کرد، و فقرا نادیده انگاشته شدند؛ پس: الف. هاشمی باغ پسته اش را بفروشد و سیمای تمام این کودکان معصوم را با جراحی پلاستیک، تا حدی بهبود بخشد. ب. برخی آیت اللهها و مراجع محترم حامی هاشمی و سیاستهای وی، این دختران را به کنیزی قبول کنند؛ البته اگر این دختران زخم خورده از منطق توسعه عبیداللهی، بپذیرند. ج. احتمالا امام زمان راضی باشند که آیت الله حامی خانواده های سبز برانداز، چهره فرزندان فاطمه (س) را با پول خمس، جراحی پلاستیک کنند.
2. خاتمی به عنوان کسی که به جای پرداختن به مشکلات معیشتی مردم و عمران و آبادانی کشور، دنبال افسارگسیختگی سیاسی رفت و پول مملکت را صرف روزنامهها و مجلههایی کرد که از دستمال استنجاء ابلیس هم کثیفتر بودهاند، کمکی به این فرشته ها بکند.
3. پیش از آنکه خداوند کسانی را محاکمه کند که منطق امام خامنه ای را به آتش کشیدند، قوه قضائیه پرونده را دوباره احیا کند. این هم سند تصویری جنایت و خیانت تراژیک و استراتژِک کارگزاران سازندگی:
کاش این دختر معصوم، نوه هاشمی بود، تا پدر بزرگ، بهتر طعم محرومیت و سوختن مضاعف را بچشد!
امام خامنه ای، در دیدار گروهانهای عاشورا، 22 خرداد 1371: سازندگى، کارى بود که على بنابىطالب علیهالسلام داشت؛ این، سازندگى است! دنیاطلبى و مادىطلبى، کارى است که عبیدالله زیاد و یزید مىکردند. آنها تجملات را زیاد مىکردند. این دو را با هم اشتباه نباید کرد. امروز عدهاى به اسم سازندگى خودشان را غرق در پول و دنیا و مادهپرستى مىکنند. این سازندگى است؟!
کاش یکی از این دختران معصوم، نوه خاتمی بودند تا هزینه قرتی بازی سیاسی را بفهمد
کاش این دختر، نوه آیت الله غروی و امامی کاشانی بود تا نتایج کار آقای هاشمی، بهتر مشخص شود.
اگر این دختر، نوه حضرت آیت الله جوادی آملی بود، آیا ایشان، باز هم اقتصاد دولت نهم را با اسم اقتصاد صدقه ای و کمیته امدادی مورد نقد قرار می دادند؟ آیا حضرت ایشان، ناظر به وضعیت اقتصادی کشور در آبان ۸۸، می فرمودند: "جهنم فقط برای شرابخوار نیست، برای بی عرضه هم هست؛ اگر اقتصاد ممکت آسیب ببیند، دین هم آسیب می بیند". و خدا را شکر که نوه علامه بصیر، مصباح و مرجع تقلید بسیجی،آیت الله نوری همدانی نیست؛ که کسی فکر کند، به خاطر نوه اش، حامی منطق دولت عدالت است.
نائب امام زمان عج؛؛ در پیام سالگرد ارتحال امامره 10 خرداد 1369: در نظام اسلامى، رفع فقر و محرومیت، در شمار هدفهاى طراز اول است و پایبندى به اصول انقلاب، بدون مجاهدت در راه نجات مستضعفان و محرومان، سخنى بىمعنى و ادعایى پوچ است!
کاش این دختر معصوم، فرزند سید حسن خمینی بود، تا بهتر قدر هاشمی و خاتمی را بداند
کاش این پسر فاجعهزده، نوه لاریجانی بود، تا معلوم شود باز هم از هاشمی حمایت میکند یا نه؛ کاش اندکی از یک میلیارد ریال وامی که رئیس مجلس به نمایندگان داد و ۵۰۰ میلیون ریال آن وام بلاعوض (نه رشوه) بود؛ به این کودکان میداد!
کاش نوه آیت الله امجد هم در این میان بود، آنگاه احتمالا توصیه آیت الله خوشوقت را گوش میکردند و ایشان را به محمد هاشمی نمی فروختند.
اگر این، دست نوه مشایی بود، به جای هدیه تهرانی، به این بچه ها می اندیشید و این قدر دولت دکتر را نمی آزرد.
کاش این دست، دست نوه توکلی یا قالیباف بود، تا بیشتر ...
اگر این دختر نوه ناطق یا واعظ بود، چه می شد؟ احتمالا موضع ناطق درباره نماز جمعه ۲۹ خرداد چیز دیگری بود.
ولیّ امر مسلمین،10 اسفند 68: "اسلامى که نتواند آرزوهاى خفته و فروکشته قشرهاى مظلوم را در سطح دنیا - نه فقط در سطح کشور خودمان - زنده و احیا کند، شک کنید در اینکه این دین، اسلام باشد!"
اگر یکی از این دختران معصوم، نوه موسوی یا جریان مبتلا به دیّوثی استراتژیک۱ بود، احتمالا موسوی نقاشیهای اسپرمی نمی کشید.
کاش برای تسلی این بچهها، مرتضی جوادی آملی، محمد سروش محلاتی، سید محمد رضا طباطبایی و ... یک بار به کلاسشان سر بزند. و از نزدیک رنج محرومان را ببیند، و محصول زحمات جناح ضد احمدینزاد (هاشمی و یارانش) را مشاهده کند.
این کودکان نیم سوخته، یتیم آل محمدند: همه مسئولان نظام را به خدا قسم می دهیم، کاری برای این کودکان مظلوم بکنند؛ ستادی درست شود، شماره حساب ویژه ای بگذارند. آقای احمدی نژاد! برای این کودکان، کاری کن! این کودکان خانم زینب را به یاد خیمه های سوخته می اندازند. اگر حضرت عباس زنده بود کسی جرأت نمیکرد خیمه ها را با آتش سازندگی یزیدی بسوزاند؛ و آیا فقهای حامی یا ساکت در برابر منطق توسعه عبیداللهی، به توابین گره می خورند؟ امان از دل زینب! آخر این کودکان نیم سوخته، یتیم آل محمدند!
سلام به شما.
'گریه ام گرفت. به صورت قشنگ فرزندانتان نگاه کنید و اشک بریزید بر مظلومیت عدالت و ولی نعمتان انقلاب. و لعنت بقرستید بر سیاستگذاران سازندگی عبیداللهی و حامیان نادان آنان.