به نقل از بازباران
هاشمی و پیشنهاد عفو قطب زاده، عامل سوء قصد به جان امام خمینی: خاطره
هاشمی در ۴ اردیبهشت ۱۳۶۱ صفحه۷۷ و ۷۹: "ناهار مهمان احمدآقا بودیم. عصر
هنگام رفتن، امام را در صحن حیاط دیدیم و سرپایی صحبت کردیم و من پیشنهاد عفو متمهمان کودتا از جمله [صادق] قطبزاده را دادم."
خاطره
هاشمی در ۲۵ شهریور ۱۳۶۱، صفحه ۲۵۰: «احمدآقا و آقای ریشهری آمدند و خبر
اعدام آقای قطبزاده – که دیشب انجام شد – و نیز تماس با آقای شریعتمداری
برای محکوم کردن ضدانقلاب را دادند؛ متأثر شدم.»
عثمان و پیشنهاد عفو عبد الله بن ابی سرح: در
صدر اسلام پیامبر خدا (ص) درباره عبد الله بن ابی سرح مرتد و افترا زننده
به رسول خدا، فرمودند: «اگر عبدالله خود را به پرده کعبه هم آویخته باشد او
را بکشید!». در فتح مکه، عثمان او را در خانه خویش پنهان کرد. سپس از رسول
خدا صلى الله علیه و آله، برایش امان گرفت و خواستار عفو وی شد. حضرت که
با عفو وى موافق نبود قدری درنگ کرد تا بلکه یکى از اصحاب، عبدالله را
بکشد. اما کسی او را نکشت و رسول خدا، امان عثمان را در حق وى پذیرفت. پس
از بیرون رفتن عثمان، حضرت فرمود: سکوت کردم تا شاید یکى از شما او را
بکشد! ولى چنین نکردید. انساب الاشراف، ج ۵، ص ۴۹و... .

هاشمی حامی متهم اصلی ترور مخوف دفتر نخست وزیری و کمیته ایکس: «صورت
جلسه ۳۴۵مجلس شورای اسلامی، سؤال زوارهای از اصغری: «من اعتقاد خودم را
میگویم. با توجه به اسنادی که به جهاتی، من دیدم که از خانه کشمیری بدست
آمده، شاید آن موقع هم برای بعضی از برادرها عرض کرده باشم. سیا
و آن عواملی که کشمیری را تا این جا رساندند، افرادی به مراتب قویتر از
کشمیری به صورت نفوذی در دستگاهها باید داشته باشند تا کشمیری را قربانی
اینکار بکنند...»۱
هاشمی
در خطبه نماز جمعه تهران، مورخ ۱۳شهریور ۱۳۶۰: «مسأله دیگری که در همین
رابطه می خواهم بگویم این است که این ترورها به همراه یک سری برنامه های
دیگر طرح ریزی شده است. یعنی در کنار ترور اشخاص، برنامه ترور شخصیت های
مشابه هم وجود دارد. یعنی برای این که دو کارکرده باشند برنامه می ریزند
[که] یکی را بکشند و یکی را هم درکنار او بدنام کنند که گاهی موفق می شوند و
گاهی نمی شوند. آن روزی که در دفتر حزب جمهوری اسلامی بمب منفجرشد و ٧٢
نفر شهید شدند، زیرکانه نوشتند که بنا بود هاشمی
رفسنجانی، رجایی و بهزاد نبوی در آن مجلس باشند، ولی به طور معجزه آسا یا
مرموز یکی شان یک ساعت زودتر رفت، یکی نبود و یکی فلان. جوری نوشتند
تا جوّ را آلوده کنند که اینها خودشان اینکار را کردند. ... اخیرآ شنیدم
تلفن هایی به کار افتاده و افراد جریانهایی که تحقیقآ ریشه در لیبرالیسم یا
خود منافقین دارند، می خواهند شخصیت بسیار معتبراین جمهوری، آقای بهزاد نبوی را زیر سؤال برند. این ترور دوم است؛
یعنی خواسته اند در کنار آن ترور، این ترور هم باشد. اگر رجایی را بیرون
کردند، بهزاد را هم می خواهند این طور بیرون کنند و بعد بدنامی درست کنند.»۲
هاشمی
در خاطره روز ۲۲شهریور ۶۰می نویسد: «مهندس بهزاد نبوی این روزها مورد هجوم
شایعه پردازان و تفرقه اندازها شده حتی متهم به دست داشتن درانفجار نخست
وزیری می شود.و حزب توده دراین شایعه پردازیها دست دارد .ایشان آمدند منزل و
نگران بودند و با هم صحبت کردیم.معلوم است که ضد انقلاب برای ایجاد تفرقه
بین حزب جمهوری ومجاهدین انقلاب اسلامی و ایجاد جوّ سوء تفاهم دست به این
شیطنتها می زند.»
هاشمی پیگیری ترور رئیس جمهور و کابینه را کاری سیاسی معرفی کرد: رفسنجانی
در خاطره اول دیماه ۶۳می نویسد: «آقای ری شهری آمد. راجع به آقای بهزاد
نبوی هم در خصوص پرونده بمب گذاری نخست وزیری مشورت کرد. گفتم وارد جریانهای سیاسی نشود.»۳
جالب است که برادر رفسنجانی؛ محمد هاشمی، پس از گیرافتادن دار و دسته
بهزاد نبوی، به همراه شصت نفر از یاران هاشمی، اقدام به نامه پراکنی برای
فشار به امام راحل کردند و موفق شدند پرونده گروه تروریستی ایکس را از تیر
رس محاکمه و لو رفتن رئیس المنافقین، نجات دهند.
..........................................................
۱. باهنر الگوی مقاومت، ص ۵۹۴.
۲. روزنامه اطلاعات در تاریخ ۱۴شهریور ۶۰.
۳. روزنامه اطلاعات و جمهوری، ۱۴شهریور ۶۰.