بازخوانی یک سخنرانی کمتر شنیده شده از شهید حاج ابراهیم همت
ایران غیر از خط ولایت خط دیگری نمیشناسد
عبارات زیر پاره ای از سخنرانی آن سردار رشید اسلام است که در تاریخ
۱۶/۱/۱۳۶۲ و در پادگان دوکوهه ایراد شده است و ماآن را عیناً از نوار
سخنرانی پیاده کردهایم:
عکس العمل انفعالی امریکا در برابر انقلاب
----------------------------------------------
«پس
از این که یک انقلاب با عظمتی رخ داد، امریکا در یک حرکت انفعالی ناچار شد
عکس العمل نشان بدهد. خوب دقت کنید. شما یک زمان ساده یک جایی ایستاده اید
و به فکر نیستید مشتی به شما زده می شود. به یک باره شما هول می شوید و تا
می آیید خودتان را پیدا کنید و جواب بدهید، زمان می گیرد. وقتی می خواهید
جواب بدهید این جواب، جواب انفعالی است.
این حرکت حرکت واکنش است در مقابل کنشی که روی شما انجام شده است. و این
انقلاب بر عکس همه انقلابهای تاریخ، اولین انقلابی بود که امپریالیسم
امریکا در مقابل، یک حرکت انفعالی انجام داد و امریکا مجبور شد در مقابل یک
عمل انجام شده و پیروز شده انقلاب اسلامی، عکس العمل نشان دهد. لذا از روز
اول عکس العملش، مشتی که می خواست بزند این بود که انقلاب را کند بکند. و
پس از کند کردن انقلاب، انقلاب را به سقوط بکشاند.»
دولت موقت و بنی صدر؛ مهره هایی برای کُند و منحرف کردن انقلاب ---------------------------------------------------------------------------
درادامه بحث شهید همت مهرههای استکبار برای عملی کردن آن واکنش های انفعالی اش را مشخص می کند:
«و
برای این حرکت (بارها من این را تکرار کردم از بس این مطلب مهم است) از
این خصلت ها برای این حرکت استفاده کرد: به سازش کشیدن انقلاب، به انحراف
کشیدن انقلاب، جلوگیری از صدور انقلاب. اینها راهکارهای کند کردن بود. به
سازش کشیدن را دولت موقت روی کار آورد. مارهای از آستین درآمده سالیان
دراز، پیرهای فرتوت سیاست و لیبرالیسم [را] رو کرد... حرکت بعدی به انحراف
کشیدن انقلاب بود، بلافاصله بعد از حرکت سازش و خط بنی صدر برای این کار
آمده بود. بسیار طول دارد، کتاب ها باید بنویسند در تاریخ. اصلاً روی آن
نمی ایستیم و وقت را نمی گیریم.»
آنچه مهم است آنکه شهید همت که از
جمله افرادی است که آن مقطع را با چشمانی باز و به خوبی درک نموده است، بر
تحلیل شیوه دشمن در کند نمودن و سپس منحرف کردن انقلاب، تأکید داشته و
معتقد است که کتاب ها باید در این زمینه نگاشته شود.
ضرورت تحلیل جنگ و زوایای آن -----------------------------------
شهید
همت در ادامه سخنانش به تهاجم نظامی گسترده عراق و نقش خائنان داخلی
پرداخته و ضمن تأکید بر ضرورت تحلیل و شناخت زوایا و خفایای این موضوع می
گوید:«اینقدر مقدمات آماده بود که عین کار اسرائیل بیست و چهار ساعت قبلش
هواپیماها بلند بشوند و بیایند تمام فرودگاه ها را بزنند. که به خاطر دارید
که تهران روی فرودگاه مهرآباد و سایر جاهایی که رفتند و همان زمان یک دست
هایی هم در کار بود که همکاری بکنند با این خط و همکاری کردند و بلافاصله
از زمین و دریا و هوا عراق بریزد و بیاید و آمد. برادرهای عزیز، سیزده لشکر
از عراق به حرکت در آمد. پنج لشکر پیاده نظام، پنج لشکر زرهی، دو لشکر
مکانیزه و یک لشکر احتیاط. حدود هشت لشکر به سمت جنوب حرکت کرد.
لشکرهای
صد در صد آماده آفند و با حداکثر استعداد. گردان چهل تانک، تیپ صد و بیست
تانک، لشکر سیصد و شصت الی چهار صد تانک. آمدند... هیچکس مقابلشان نبود.
برادرها به خاطر دارند هنوز در آن زمان حفاظت [نبود]، شهید رجایی آمده
بودند نخست وزیری، الو... خرمشهر سقوط کرد. الو... نفت شهر سقوط کرد.
الو... و در مخیله و ذهن انسان نمی گنجید که این ها می خواهند چه بکنند. و
خدا گواه است تاریخ آینده هم دیر خواهد فهمید و به این فکر خواهد افتاد که
بنشیند و تحلیل کند.»
اشارهای به خیانت های داخلی در زمان جنگ --------------------------------------------------
حاج
همت سخنان عمارگونه اش را این طور ادامه می دهد: «برادرهای عزیز، یک قسمت
خیلی جزئیش الآن روشن شده است. یک افسر از لشکر سه که مأموریتش جسر نادری
بوده، این می رسد به پل کرخه (افسر شناسایی لشکر بوده) با یک جیپ از پل
کرخه عبور می کند و می آید به سمت اندیمشک. هیچکس مقابلش نبوده است. اینقدر
با جیپ می آید که پادگان نیروی هوایی دزفول را با چشمش می بیند. بعد در
بیت المقدس اسناد به دست آمد. این افسر عراقی به رده بالایش گزارش می کند
که من از پل کرخه گذشتم و آنقدر پیشرفتم که پادگان نیروی هوایی را با چشم
خودم دیدم.
بعد تحلیل می کند و می گوید که اما نظریه، فکر می کنم
یک تله باشد [یعنی حتی خود عراقیها هم باورشان نمی شد که اینقدر راحت و
بدون این که کسی جلوی آنها باشد بتوانند به این شکل پیشروی کنند]... عراق
به این شکل آمده بود. جداً وحشتناک آمده بود. خدا شاهد است صدام (هنوز
مصاحبه اش هست) بیوجدان در خرمشهر داشته سوار هلیکوپتر می شده. خبرنگار
میگوید یک سؤال دیگر از تو داریم. [صدام] میگوید مصاحبه بعدی در اهواز.
سوار هلیکوپتر می شود و به آسمان میرود. در گیلانغرب، در عملیات مسلم بن
عقیل که آنجا بودیم، آن نفرش را من گیر آوردم گفت. گفت از خود من در فلکه
تانکه سؤال کرد که تا تهران چند کیلومتر دیگر هست؟ در اهواز [پادگان] حمید
سقوط می کند. بسیاری قطعه فانتوم در پادگان حمید [بود]. ولی خیانت آنقدر
هماهنگ شده بود از کانال داخل هم که یک قطعهاش را برنداشتند.
دشمن
میرسد تا نورد اهواز. پانزده کیلومتر الی هجده کیلومتر تا اهواز [فاصله
داشت]. دشمن به راحتی آبادان را دور میزند و در محاصره خودش می گیرد، در
بغل خودش می گیرد.
کارش را تمام نمیکند. دشمن می آید پل نو، از پل نو رد می شود می آید در خونین شهر.
بیست
و یک میلیارد دلار اجناس ما در گمرک توسط عراقی ها ربوده میشود. و
جنایاتی که در خرمشهر و بعد در سوسنگرد بیشتر از همه جا در فحشا و مسائل
ناموسی آفریدند که همه تان اطلاع دارید... با همه کوبندگی خدا رحم کرد،
دوباره اینجا خطوط بنیصدر روشن شد و برای ملت جا افتاد. به محض هوشیاری
ملت، همان جریان بنی صدر شکست خورد و کنار رفت.
یک ذره پا گذاشتیم
رو به هماهنگی. و همین پا گذاشتن جریان ثامن الائمه و طریق القدس [را
آفرید]. برای اولین بار هزار تا نیروی بسیج از ایران سی و پنج میلیونی بسیج
شد و در آن عملیات شرکت کرد و موفق. بعد در عملیات حصر آبادان شدند دو
هزار. بعد شد فتح المبین و گسترش پیدا کرد. سازمان رزمی، خود بچه های
عملیات قبول نمی کردند که گردان بشود نیرو. ولی حصر آبادان شد دو هزار
بسیجی. و جریان فتح المبین شدند شصت هزار و جریان بیت المقدس شدند نود
هزار.»
تأکید بر ضرورت پیروی از خط تعیین شده ولایت فقیه ---------------------------------------------------------
شهید
همت در ادامه پس از ارائه تحلیلی از وضعیت ایران، با بینش و بصیرتی که
دارد تنها راه نجات را تبعیت از ولایت فقیه دانسته و می گوید: «ایران را
محبوس کردند داخل یک قفس و دور تا دورش را محاصره کردند.
محاصره
اقتصادی، نظامی، سیاسی. از دریا و زمین و هوا. دریا را نمی بینید ناوگان
امریکا می آید؟ این محاصره دریایی. ترکیه را نمی بینید؟ محاصره مرزی.
افغانستان را ندیدید؟ و بعد عراق را هم که دیدید. همه ایران را گذاشتند در
یک قفس که از اطراف محاصره کنند و هی حلقه محاصره را تنگتر کنند تا این
انقلاب را ساقط کنند. ما را داخل یک قفس محصور کردند و ما هیچ چاره ای
نداریم جز اینکه یک طرف دیوارهای این قفس را بشکنیم و اگر شکستیم، مردانه
از قفس بیرون رفته ایم و می توانیم پرواز کنیم. و اگر نرفتیم می خورندمان. و
قفس را هر کجا نگاه میکنی ترکیه، پاکستان، افغانستان، میبینی دیوارهایش
مناسب نیست غیر از دیوارهای قفس ایران. چرا که معتقد به ولایت است، چرا که
معتقد به امامت است. و چرا که غیر از خط ولایت، خط امامت و امت، خط دیگری
را نمی شناسد... لذا این احساس به همه شما دست میدهد که امروز چقدر وظیفه،
چقدر مسئولیت و چقدر احساس تکلیف برگردن ماست. که یک ایران اسلامی محاصره
شده توسط همه کشورهای استعماری، که آب می خورند تمامی این کشورها خط فکری،
سیاسی، عقیدتی، نظامی و جغرافیایی و همه چیزشان از خطوط امپریالیسم شرق و
غرب و خصوصاً در رأسش امریکا [نشأت گرفته می شود].»
آنچه که حاج
همت به وضوح در کلام رهبرش می بیند و به خاطر اجرای آن سر در طبق اخلاص و
بندگی می گذارد، همان چیزی است که کوردلان آن روز ندیدند و امروز در شعار
«نه غزه، نه لبنان» کوری آن روزشان نیز به اثبات رسید. این حاج همت است که
بیست و هفت سال پیش، از شک شکاکان به ولایت پرسیده و می گوید: «طرحی است
روشن. طرح ولایت یک طرح کلی است که توسط فرماندهی کل قوا بیان می شود. طرح
ولایت چیست؟ هان؟ ابلاغ نکرده است؟ در رادیو ابلاغ نکرده است؟ در روزنامه
ها ننوشته است؟ شکی در طرح ولایت دارید؟ از اول گفته قدس و قدس و قدس و گره
را امام و ولایت در آنجا می بیند. ما که ناشی هستیم و نمی فهمیم.
کشش
نداریم، بینش نداریم، مغزمان مادیست و دنیا پسندیم. خط بعدی را هم امام
داده و خط واسطه را هم تعیین کرده است، کربلاست.» آری و چه زیبا گفت شهید
آوینی، سید شهیدان اهل قلم، کسی که هیچگاه نمی گذاشت صدای حاج همت در درونش
گم شود: «کربلا حرم حق است و هیچکس را جز یاران امام حسین (علیه السلام)
راهی به سوی حقیقت نیست.»
منبع: http://www.iran-newspaper.com