این سخنان رهبر معظم انقلاب در شهریورماه گذشته در جمع کارگزاران نظام بود. سیلی نظام اسلامی به اروپا در آن برهه تاریخی آنقدر محکم و کاری بود که تا مدتها این کشورهای اروپایی بودند که به نحوی به دنبال جبران آن سیلی تاریخی بودهاند. ولی به نظر میرسد، اقدام اخیر دانشجویان در تسخیر لانه فتنهگری روباه پیر و سیلی کاری و محکمی که دانشجویان بر چهره دولت انگلیس نواختند، موجب شده است تا این کشور زخم خورده، این روزها به دنبال تحریک دیگر کشورهای اروپایی برای فراخواندن سفرا و تکرار ماجرای میکنوس باشد و نمیخواهد از ماجرای قبل و حقارت بازمانده از آن برای خود درس بگیرد.
اما ماجرای قهوهخانه میکونوس و سیلی محکمی که اروپا از ایران گرفت چه بود؟
پنجشنبه ۲۶ شهریور ماه ۱۳۷۱، حادثهای در یک رستوران یونانی اما پاتوق ایرانیها به نام میکونوس در منطقه "ویلمرسدورف" برلین رخ داد که موجب شد نام این قهوهخانه برای همیشه در تاریخ باقی بماند. ساعت حدود 22:50 ناگهان سه فرد مسلح وارد رستوران شده و شش ایرانی که دور یکی از میزهای رستوران نشسته بودند به رگبار بستند. نتیجه آن تیراندازی، کشته شدن چهار نفر و جراحت دو نفر دیگر بود.
"صادق شرفکندی" دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران، "همایون اردلان" نماینده حزب دمکرات کردستان ایران در آلمان، "فلاح عبدلی" نماینده حزب دمکرات کردستان ایران در اروپا، "نوری دهکردی" کارمند صلیب سرخ، کشته شدگان این ماجرا بودند.
پنج سال بعد، در ۲۱ فرودین دادگاهی در آلمان به ریاست "فریچوف کوبش" طی حکمی که مدرک اصلی آن شهادت "ابوالحسن بنی صدر" بود، "کاظم دارابی" از اتباع ایرانی و "عباس رحیل" تبعه لبنانی را به بهانه شرکت در این ماجرا، به حبس ابد و "یوسف امین" و "محمد اتریس" هر دو از اتباع لبنان را به ترتیب به ۱۱ و ۵ سال زندان محکوم کرد.
اما آنچه به این حکم جنبه بین المللی داد، محکومیت کیفری مسولین طراز اول جمهوری اسلامی در این دادگاه با اتهام صدور دستور قتل مخالفان بی خطر جمهوری اسلامی ایران بود.
در واکنش به این اقدام دولت آلمان، دکتر ولایتی (وزیر امور خارجه وقت ایران) در مرحلهی اول، سفیر آلمان را فراخواند و مراتب اعتراض خود را بیان کرد که متعاقب آن آلمان سفیر خود را از ایران خارج کرد و چهار دیپلمات ایرانی را از آلمان اخراج کرد. این اقدام موجب شد تا ایران هم سفیر خود را از آلمان فرا بخواند.
پس از این ماجرا، تمامی کشورهای اروپایی در اقدامی شتاب زده و بی سابقه، و با هدف تحت فشار قرار دادن ایران، تمام سفرای خود را از ایران خارج کردند و این در حالی بود که شاید اگر به عواقب این اقدام خود میاندیشیدند، هرگز به فکر این اقدام نمیافتادند.
سیلی تاریخی به اروپا
یک ماه پس از صدور رأی در اردیبهشت ۷۶ رهبر انقلاب در دیدار سالانه خود با معلمان با اشاره به این موضوع به گونهای عزتمندانه برخورد کردند، تا سیلی تاریخی به اروپا رقم بخورد. ایشان در این زمینه فرموند: «همین آقایان اروپاییها؛ همینهایى که دیروز در لوکزامبورگ نشستند و ریشهایشان را همقد کردند و با هم حرف زدند و حکمت(!) صادر نمودند، دهها کشور دنیا را استعمار کردهاند. اگر استعمار و تضییع حقوق ملتها گناه است، این گناه فقط بر گردن همین دولتهایى است که نمایندگانشان دیروز نشستند و راجع به ایران حرف زدند که حقوق بشر را رعایت کند!»
ایشان در ادامه فرمودند: «مگر کسى اهمیت مىدهد که اینها چه گفتهاند؟ البته دستگاه دولتى ما که بحمداللَّه مواضع بسیار خوبى در مقابل حرکتهاى زشت اینها داشته است، از حالا به بعد هم بایستى با کمال قدرت عمل کند و در مرحله اوّل، سفیر آلمان را فعلاً تا مدّتى نباید راه بدهد که به ایران بیاید. بقیه هم که مىخواهند به عنوان یک حرکت به اصطلاح آشتىجویانه برگردند، مانعى ندارد. خودشان رفتهاند، خودشان هم برمىگردند. دیدند که رفتنشان هیچ اهمیتى ندارد. اینها مىخواهند برگردند، مانعى ندارد؛ اما در رفتن سفراى ایران به کشورهاى آنها، هیچ عجلهاى نباید بشود. باید سرِ صبر و فرصت ببینند چه چیزى مصلحت است؛ هر چه که عزّت اسلامى اقتضا مىکند - همان طور که همیشه گفتهایم - همان گونه عمل کنند.»
«این نکته را، هم اروپاییها و هم دیگران بدانند. اروپا خیال نکند که ما به او احتیاج داریم؛ ابداً. ما به اروپا هیچ احتیاجى نداریم. ما کشور خودمان را مىتوانیم بدون اروپا هم اداره کنیم. حالا فرض کنید، اگر چهار قلم کالاى لوکس و تجمّلاتى از فلان جا مىآید، نیاید؛ چه اهمیتى دارد. آنچه که مورد نیاز ملت ماست، در داخل تولید مىشود و اگر هم چیزى باشد که ما لازم داشته باشیم، خیلى از کشورها هستند که صف کشیدهاند تا به ما بفروشند. چه نیازى به این چند دولت کشور اروپایى است که خیال مىکنند صاحب دنیا هستند؟!»
پس از این سخنرانی، سفرای اروپا یکی یکی و بهتدریج در آخرین مرحله نیز سفیر آلمان به ایران بازگشت تا این پایانی باشد بر ماجرای قهوه خانه میکونوس!
به نظر میرسد این درس عبرت یک نمونه تاریخی مناسب برای اعضای اتحادیه اروپا باشد تا بار دیگر با طناب محور آنگلو ساکسونها خود را وارد یک بحران خودساخته و پر هزینه نکنند. این در حالی است که اکنون، امریکا پس از سی و دو سال محروم کردن خود از ارتباط دیپلماتیک با ایران، از هر طریقی به دنبال باز کردن باب ارتباط است، و چارهای جز برقراری این ارتباط برای خود نمیبیند و در این شرایط نیز بعید به نظر میرسد اروپا علیرغم سر و صداهای این چند روز اخیر، تن به چنین حماقتی بدهد.
کاشک حضرت مسلم هم وقتی در منزل هانی پنهان بود با صدای هانی که فریاد زد برایم آب بیاورید از پس پرده بیرون می آمد و عبیدالله را ترور می کرد
برای من سئوال است چرا مسلم این کار را نکرد و عده تای دیگر می کنند کدام یک راه را درست رفتند
سلام برادر همسنگر گرانقدرم.خداقوت رزمنده!
الحمدلله که هنوز ثابت قدم و فعالین. شرمنده که دیر سر زدم به بلاگتون.
تا 2 ماه دیگه دیس کانکتم .به بزرگواری خودتون قصور بنده رو عفو بفرمایید.
ولی خیلی خوشحالم که همسنگرانم چون شما فعالن و جای منو پر میکنن.
همیشه برا همه تون دعا موفقیت و سربلندی و ثابت قدمی میکنم ، انشاءالله ولایی و ثابت قدم بمونید.
شاد و موفق باشید.
التماس دعا
یاعلی
باولایت زنده ایم، تا زنده ایم، رزمنده ایم