جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح تاکید کرد: هواپیماهای ساقط شده بیگانه،
بیرون از فضای جمهوری اسلامی ایران یعنی بیرون از FIR ما در خلیج فارس توسط
اقدام پدافندی نیروی هوایی سپاه ساقط شدند.
سردار سرلشکر غلامعلی رشید جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در گفتوگو با
خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، با اشاره به خبر سرنگونی دو فروند هواپیمای
بیگانه در خلیج فارس توسط سپاه پاسداران تاکید کرد: به طور قطع این
هواپیماها که سردار حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه گفتهاند، سقوط
کرده و هم اینک در اختیار ما قرار دارند.
رشید تاکید کرد: البته باید بگویم که این هواپیماها بیرون از فضای جمهوری
اسلامی ایران یعنی بیرون از FIR ما در خلیج فارس توسط اقدام پدافندی نیروی
هوایی سپاه ساقط شدند.
رشید همچنین در پاسخ به این سؤال که شنیده شده است روسها درخواست خرید
بقایای هواپیماهای ساقط شده آمریکایی را از ایران داشتهاند، گفت: البته
روسها در زمینه هواپیماهای بدون سرنشین از آمریکا و حتی رژیم غاصب
صهیونیستی عقبتر هستند و بعید نیست بخواهند تلاش کنند تا آخرین تکنولوژی
هواپیماهای بدون سرنشین را که از فناوری بالایی برخوردار هستند به دست
بیاورند، اما بنده در این خصوص مطلبی نشنیدهام.
مقدمه : تا حالا یه
موشکافی جزئی تو برنامه های اصلی و جانبی کامپیوترتون کردید؟ بیائین یه کم
دقیق بشیم و نرم افزارهای کامپیوترمون رو مورد بررسی قرار بدیم.
شکی نیست که بسیاری از نرم افزارهای خارجی مورد استفاده کاربران ، توسط شرکت های جاسوسی و استعماری تهیه و توزیع می شود.
بسیاری
از نرم افزارهای مرتبط با فضای سایبری رو می شه از این گونه نرم افزارها
نامید و نیازی به اثبات این مطلب نیست. از جمله بسیاری از آنتی ویروس ها و
آنتی تروجانها ، نرم افزارهای قفل اطلاعات شخصی و یا مخفی کننده آی پی که
بسیاری از کاربران با اعتماد کردن به این نوع نرم افزارها، در دام سرقت
اطلاعاتی قرار گرفته و قربانیان آن به شمار می روند.
حتی بسیاری از نرم افزارهایی که در نگاه ما ارتباطی با
با فضای اینترنت ندارند اما در خدمت سرویسهای جاسوسی هستند. ممکنه بعضی
بگویند : نرم افزارهای کابردی که ارتباطی با فضای سایبری ندارد که دیگه
خطرناک نیستند. در جواب باید گفت : نکته همین جاست که کاربر احتمال این را
ندهد. بسیاری از نرم افزارهای کاربردی همچون مالتی مدیاها و یا نرم
افزارهای گرافیکی و یا حتی دیکشنری می تواند انتقال دهنده اطلاعات شخصی و
مخرب باشند.
به عنوان مثال در تحقیقات به دست آمده ثابت شده که نرم افزار معروف دیکشنری "بابیلون" یک نرم افزار جاسوسی اسرائیلی است.
و
یا بسیاری از این نرم افزارها که به مرور زمان مختصات روزمره کابر را در
اینترنت ثبت و ضبط کرده و به محض یکبار متصل شدن "حتی با دایل آپ" ، تمام
اطلاعات شخصی کابر را در اختیار سازندگان نرم افزار قرار خواهند.
این
نوع نرم افزار ها را می توان در این نوع زمینه ها مشاهده نمود : نرم
افزارهای مربوط به قفل اطلاعات شخصی که اکثرا کاربران از آن به عنوان راهی
مطمئن برای حفظ اطلاعات استفاده می کنند - نرم افزارهای ضد ویروس که
نیاز به اثبات ندارند. به عنوان مثال Norton , Nod32 از این قبیلند.
نورتون که به عنوان نرم افزار امنیتی امریکایی ها به شمار می رود و نود۳۲
که به عنوان محبوبترین نرم افزار امنیتی در سطح جهان استفاده می شوند را
می توان در زمره این نوع نرم افزارها نامید.
اما آنچه که می خواستم در این مطلب به آن بپردازم ،
ماسونی بودن این نوع نرم افزار بوده که از آرم و آیکون و لوگوی این نوع
نرم افزار ها می توان برداشت نمود .
نماد "All Seen eye" را از این نوع نرم افزارها می توان برداشت نمود :
NOD32
Power DVD
ACD See
Nvidia
و یا نماد هرم ماسونی رو در نرم افزارهایی همچون مجموعه نرم افزارهای شرکت Adobe , نرم افزار کاربردی ایمیج گرفتن از درایو ها Alcohol 120% , و بسیاری دیگر می توان مشاهده نمود
در دهه 90 صراحت آشکارتری در لحن هالیوود نسبت به مسلمانان به وجود آمد و هیولاهای دهه 80 بدل به تروریستهای مسلمانی شدند که نابودی جوامع غربی را نشانه رفته بودند. فیلمی همچون "دروغ های حقیقی" جیمز کامرون از جمله همین آثار است. این نگاه بعد از سال 2000 رویکردی آخرالزمانی به خود گرفت و در فیلمهای بسیاری نبرد نهایی اسلام و غرب به تصویر کشیده شد. حتی در دوره اخیر رجعتی به آثار تاریخی به وجود آمده و موضوعاتی که در دهههای گذشته در لفافه مطرح میشد، اکنون به صورتی صریح دوباره مطرح میگردد
فیلم " شاهزاده پارس : ماسه های زمان" را نیز می توان از این دست فیلم ها به حساب آورد . با این تفاوت که یک ترفند قدیمی در این اثر به کار گرفته شده و آن جدایی ملیت و تاریخ ایران از ایدئولوژی رهایی بخشش یعنی اسلام است و تاکید براین باور دروغ که گویا این اسلام بوده که تمدن پرشکوه ایران را برباد داده و نابود ساخته است.همان تفکری که در فرهنگ سیاسی/تاریخی امروز به آرکاییسم یا باستان گرایی معروف است. همان موضوعی که به نوعی دیگر مثلا درفیلم "Crossing Over" ساخته وین کریمر و تولید فرانک مارشال برای کمپانی واینشتاین مستتر بود.
"شاهزاده پارس: ماسه های زمان" برگرفته از یک بازی کامپیوتری است که در سال 1989 ( سال بعد از اتمام جنگ تحمیلی و شکست امپریالیسم بعد از یک جنگ 8 ساله برای به زانو درآوردن ایران و آغاز مرحله ای جدید در مقابله با ایران اسلامی که امروز آن را جنگ نرم یا براندازی نرم و نبرد فرهنگی لقب داده اند) طراحی و تولید شد. ی بازی پرهیجانی که قهرمانش ظاهرا یک ایرانی متعلق به دوران باستان بود که با دشمنان سرزمین ایران و انسانیت برای تسخیر دنیا مقابله می کرد و نکته قابل تامل اینکه اغلب این دشمنان با همان سرو وضع و شناسه ای بودند که برژینسکی در آن مقاله واشینگتن پست خود ، یاد می کند. همان شناسه ای که تقریبا حدود دو دهه است ، مشخصه آثار ضد اسلامی هالیوود به نظر می آید.
دومین قسمت از بازی "شاهزاده پارس" تحت عنوان "سایه و زبانه آتش" در سال 1992 به بازار عرضه شد و سومین قسمت از بازی فوق با نام "شن های فراموش شده" در سال 2003 نوشته و تهیه شده و به طور محدود در اختیار علاقمندان قرار گرفت که امسال همزمان با اکران فیلم سینمایی اش یعنی "شاهزاده پارس : ماسه های زمان" در سطح وسیعی بر صفحه های کامپیوتر نقش بست.
ادامه مطلب ...
فاجعه مضاعف: در این گیر و دار رسوایی براندازان و زمینه سازان سوختن این فرزندان فاطمه زهرا، یک عده منطق امام زمان در کمک به مستضعفان عالم را به دشنام گرفتند: شما که پول ندارید مدرسه خودتان را درست کنید، چرا به بازسازی لبنان و فلسطین کمک میکنید؟ گناه همه این سوختهها و نیمسوختهها به گردن رهبری و احمدی نژاد است!
اولا این فاجعه در زمان مدیریت خاتمی رخ داد، نه احمدی نژاد. دوم اینکه مگر زمینه سازان این فاجعه، کسی جز هاشمی و آیت اللههای حامی وی بوده اند؟ چه کسی پول بیت المال را بر خلاف نظر حجت خدا، صرف تجملات کرد؟ ۳. چه کسی یک میلیارد و هفتصد میلیون تومان را صرف افتتاح فرودگاه امام خمینی کرد؟
چه کسی جز محتاج البصیره، هزاران میلیارد تومان پول کشور را صرف مخالفت با سیاستگذار کلی نظام در اجرای دستور العملهای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول کرد؟ چه کسی روستاها و شهرهای کوچک را به چرخهای بیرحم توسعه عبیدالله بن زیادی سپرد؟ و چه کسانی از وی حمایت کردند؟
راه حلهای عملی برای تسلی خاطر خانوادههای فاجعه زده:
1
ادامه مطلب ...فصل پنجم کتاب "اسراییل پروژکت 2009 " به "ادبیات موثر برای مواجهه با ایران هسته ای" اختصاص دارد که در ادامه آمده است.
دکتر فرانک لونتز، 46 ساله، یهودی و ساکن آمریکاست که در دانشگاه پنسیلوانیا و همچنین آکسفورد تدریس می کند. وی مشاوری موثر و خطابه نویسی قهار در مبارزات انتخاباتی کشورها، از جمله آمریکا، انگلیس (رقابت انتخاباتی میان گوردون براون و دیوید کمرون)، انتخابات سراسری ایرلند و انتخابات فدرال استرالیاست. تخصص وی در استفاده از ادبیات و الفاظی است که برانگیزاننده و تحریک و ترغیبی باشد.
وی همچنین از مشاوران و کارشناسان شبکه ی فاکس نیوز است و در پروژه هایی نیز بی بی سی را یاری رسانده است.
آ
به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری رویترز، پیشبینی برخی اقتصاددانان
برجسته، تصویر چندان جالبی برای آینده اقتصادی آمریکا نه برای سال جاری
میلادی و نه حتی برای ده سال آینده ترسیم نمیکند.
بنا بر این
گزارش، متفکران برجسته در حوزه اقتصاد در یک گردهمایی سالانه اقتصادی
دیدگاههای متفاوتی از رکود اقتصادی آمریکا در کوتاه مدت، میان مدت و بلند
مدت به تصویر کشیده و تأکید کردهاند که بهبود وضعیت اقتصادی این کشور در
سال جاری میلادی ممکن است کاملا متوقف شود.
"مارتین فلدشتاین "
از دانشگاه هاروارد اعلام کرده است که معتقد است: چشمانداز رشد اقتصادی
آمریکا در سال 2011 بسیار بدتر از تفکرات خوشبینانهای است که بسیاری به
آن اعتقاد دارند.
وی تأکید کرد: واقعا سیاستهای مالی سال پیش رو نمی تواند هیچ کمکی به بهبود وضعیت اقتصادی آمریکا بکند.
این
گزارش در ادامه با اشاره به برخی چالشهای خارجی که اقتصاد آمریکا را به
شدت تهدید میکند، تصریح کرد: از سوی دیگر رقابتی که میان آمریکا و چین و
دیگر اقتصادهای پویای آسیایی از جمله هند وجود دارد، شرایط را برای اقتصاد
آمریکا بسیار دشوارتر میکند.
ترویج و عادیسازی اباحهگری و ابتذالبخشی از محورهای نمایش «هدا گابلر»
است که از 15 دی ماه برای عموم مردم در تئاتر شهر تهران در حال نمایش است.
نمایش
«هدا گابلر» که به نویسندگی و کارگردانی «وحید رهبانی» به محلی برای ترویج
اباحهگری، ابتذال و عادیسازی چند شوهری، اختلاط زن و مرد و استفاده از
نمادهای یک فرقه انحرافی موسوم به «بردگی جنسی و فراماسونری» و دیگر
اقدامات ضدارزشی تبدیل شده است.
به گزارش "شیعه نیوز" نمایش
مذکور که مبتنی بر فلسه نیستانگاری غربی است و هیچ نسبتی با آموزههای
ملی و مذهبی ما ندارد، پیش از این در بیستوهفتمین جشواره بینالمللی
تئاتر فجر و نیز برای اهالی رسانه به صورت اختصاصی به نمایش گذاشته شده
بود.
در یکی از بخشهای این تئاتر شخصیت زن نمایش توسط زنجیری از
سوی معشوقه خود کشیده میشود که این تصویر نماد فرقه انحرافی بردگی جنسی
است.
عمده موضوع این نمایش حول شخصیت یک زن خودخواه و هوسران و
مطلقه استوار شده که هم اکنون با اینکه شوهر دارد با یک قاضی بیقید نیز
دوست بوده و با وی رابطه دارد.
در ادامه این نمایش که مبتنی بر
نگره توهمافکن و سیاهآلود نویسنده نروژی آن یعنی «هنریک ایبسن»
Henrik-Ibsen است، زن هوسران همواره به دنبال اجیرکردن عشق مردان برای خود
بوده و به راحتی با دوستش - شخصیت قاضی- رابطه نامشروع دارد، اگرچه این
رفتار در منظومه تفکرات غرب طبیعی به نظر میرسد.
عادیسازی شرب
خمر و حالات مستی پس از آن به صورت تلویحی با پوشش خوردن آب پرتقال و نیز
برقراری رابطه نامشروع به صورت علنی و آشکار از دیگر نکاتی است که در این
نمایش مبتذل دیده میشود و گفته قاضی این نمایش مبنی بر اینکه «من دوست
دارم همیشه نفر سوم باشم» موید اباحه گری جنسی در این به اصطلاح نمایشنامه
است.
بر پایه این گزارش نمایشنامه «هدا گابلر» یک درام تراژیک -تخیلی
با مختصات تفکر غربی است. در این داستان «هنریک ایبسن» - نویسنده این
مجموعه - برای اینکه تأملات درونیاش را پنهان کند در قالب یک شخصیت دیگر
آن را به مخاطب نشان میدهد. واضح است که نویسنده تحت تأثیر متون فلسفی
نیستانگاری قرار داشته؛ فلسفهای که بنیانگذارش فردریش نیچه بوده است.
شخصیت
داستان، فردی آشفتهحال و ناامید است که برای اطمینان یافتن از قدرت خویش،
موجب نابودی اطرافیان و نزدیکان میشود و سرانجام در مقابل کشمکشهای
زندگی تسلیم میشود و خود را به مرگ میسپارد.
نگاه ایبسن به زندگی
توهمآلود و سیاه است و شخصیت نمایشی او آدمی شکستخورده و ناموفق را به
تصویر میکشد. فردی که از همه ناامید شده است و اعتماد به نفس پایین او را
به کام مرگ میکشاند.
به هر حال در شرایطی که در نمایشنامههای
غربی آثار فاخری نیز دیده میشود نمایش مبتذل و متاثر از فلسفه نیستانگار
«هدا گابلر» با بازی نسیم ادبی، احمد ساعتچیان، مهدی بجستانی، رضا مولایی،
شیوا ابراهیمی، روح الله حقگو لسان و ندا حاجی بابایی برای عموم در حال
اجرا است که نشان میدهد بخش عمده حوزه هنر، همچنان از وجود هنرمندان
متعهد و نیز فقدان نمایشنامههای پُر محتوای اسلامی - ایرانی رنج میبرد.
منبع فارس
همسر شهید علیمحمدی در دیدار با سردار نقدی مطرح کرد؛
جواب رد شهید علیمحمدی به درخواست همکاری با منافقین
10روز قبل از شهادت دکتر، منافقین برخی اسناد مهم مربوط به مباحث هستهای
کشورمان را از طریق اینترنت برایش ارسال کرده بودند...
سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین که به همراه تعدادی از
اساتید و اعضای هیأت علمی دانشگاهها، در آستانه سالگرد شهادت شهید
علیمحمدی جهت دیدار با خانواده این شهید، به منزل وی رفته بود، گفت: شهید
علیمحمدی و سایر شهدا ستارههایی هستند که راه را نشان میدهند از این رو
باید خاطرات آنها پس از جمعآوری، در اختیار عموم قرار داده شود تا الگویی
برای ادامه دهندگان راهشان باشد.
وی افزود: شهدا ذخایر و
گنجینههای ارزشمندی هستند که هرچه از آنها استخراج کنیم، تمامی ندارند.
از سوی دیگر کتاب شهدا مغناطیسی دارد که جوانها را به سوی خود جذب میکند
به همین جهت هر چه زودتر باید خاطرات آنها جمع آوری و بصورت کتابی حتی
کوچک، منتشر شود.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با بیان اینکه
پیشرفت علمی ثمره تلاشهای عاشقانه است، تصریح کرد: بیشترین انگیزه برای
کارهای فداکارانه، بیان کارهای فداکارانه است بنابراین باید از مکتب شهدا
برای گرفتن انگیزه و روحیه، بیشتراستفاده کنیم، همچنین باید با تأسی از
آنها با اخلاص بیشتری وظایف محوله را انجام دهیم.
وی در بخش
دیگری از سخنان خود درباره ترور دانشمندان ایرانی اظهار داشت: وقتی
دولتمردان کشورهای استکباری نتوانستند ملت ما را از مسیر جهاد علمی منحرف
کرده و بترسانند، تصمیم به دانشمندکشی گرفتند. در واقع هنگامی که آنها
میبینند نخبگان علمی ما دست رد به سینه آنها میزنند، خود را در اجرای
طرحهای آدم کشی مجاب میبینند.
در این دیدار همسر شهید
علیمحمدی هم با بیان خاطراتی از این شهید گرانقدر، گفت: 10روز قبل از این
اتفاق منافقین برخی اسناد مهم مربوط به مباحث هستهای کشورمان را از طریق
اینترنت برایش ارسال کرده بودند تا دکتر درباره صحت یا عدم صحت اسناد نظر
بدهد اما وی هیچ پاسخی به آنها نداد.
وی ادامه داد: شهید
علیمحمدی بسیار در کارش دقیق بود به نحوی که هیچ گاه رفاقت و دوستی را در
کارهایش دخالت نمیداد؛ به همین جهت بارها پیش میآمد که با دوستانش
ساعتها بر سرنحوه انجام کاری بحث میکردند اما رابطهاش با دانشجویان یک
رابطهای شبیه رابطه پدر و فرزندی بود تا رابطه استاد و دانشجو، همین
رابطه باعث شده بود تا دانشجویانش بصورت متحد علاوه بر محکومیت به شهادت
رساندن شهید علیمحمدی در روز تشییع پیکرش نیز حضور همه جانبه داشته باشند.
یک سلطنت طلب مقیم آمریکا تصریح کرد پسر دوم محمدرضا پهلوی قربانی دعوای حیدری نعمتی شده است.
مهرانگیزکار
همسر سیامک پورزند درباره علیرضا پهلوی که به تازگی با شلیک گلوله ای در
بوستون خودکشی کرد- یا کشته شد- می نویسد: مادرم می گفت پسر دوم شاه جنم
دارد. به پدر بزرگش رضاخان رفته و می تواند ایران را نجات دهد. آن زمان نمی
فهمیدم چرا باید یک بچه دو سه ساله که گفته می شد شکل رضاشاه است باید
ایران را نجات دهد. بعدها دعواهای حیدری نعمتی اتفاق افتاد و همچنان ادامه
دارد و بچه ای که او به چشمهایش امید بسته بود دو سه روز پیش به ضرب
گلوله ای مغز خود را پریشان کرد. کجا؟ در بوستون آمریکا. جائی که شاه مورد
علاقه مادرم و به تعبیر او ناجی ایران پناه گرفته بود.
وی اضافه می کند:
تا دو سه روز پیش علیرضا پهلوی فقط همشهری من در بوستون بود. ای کاش به او
می گفتم همه ما تاج و تخت از دست داده ایم. به ما شبیخون زده اند. علیرضا
پهلوی پس از مرگ گویی عضوی از خانواده ام شده و احساس می کنم خویشاوندی را
از کف داده ام. تبعید هولناک است. شاه و گدا اینجا از درد مشترکی رنج می
برند. اینجا شاهان به همان اندازه گدایان، توجه و اعتنا را گدایی می کنند.
تبعیدی در هر موقعیتی که هست تنهاست، گاه در خیال از کاه، کوه می سازد و
گاه از کوه کاه. شاید به تعبیر هوشنگ اسدی ]سلطنت طلب[ ما او را کشته ایم.
ولی این تعبیر روی دیگری هم دارد که هوشنگ از واگویی اش طفره می رود. روی
دیگر این است که ما دسته جمعی خودکشی کرده ایم ]![ اراده علیرضا بر نیستی
که رهرو راه انتخابی خواهرش لیلا شد، جای بحثی باقی نمی گذارد که اعضای
خانواده پهلوی نتوانسته اند از زندگی دور از ایران با وجود برخورداری از
ثروت و امکانات بسیار لذت ببرند.
وی آنگاه تلاش کرد از این خودکشی یا تسویه حساب خانوادگی سمبل مبارزات اپوزیسیونی بسازد!
در
همین حال، سایت ضد انقلابی ایران گلوبال هم این سوال را پیش کشیده که «آیا
باید از خودکشی اعتراضی در میان اپوزیسیون حمایت کرد؟»! و در پاسخ
نوشت:علیرضا پهلوی در بوستون خودکشی کرد. بعضی ها تحلیل های روانشناسی
ارائه و بعضی هم آن را اعتراض سیاسی عنوان و خودکشی اعتراضی در نوع خود با
اهمیت است چرا که به عنوان یک پارادایم اعتراضی ممکن است در جنبش سبز
مطرح شود.
نویسنده این مطلب نبوغ آمیز در عین حال چند سطر از فاز خودکشی
دنده عقب گرفت و نوشت: به جای خودکشی، راه نافرمانی را بیشتر می پسندم.
مثلاً می توان در ایران خمس و زکات نداد یا به جای اعتصاب غذا در زندان،
اقدام به روزه خواری در ماه رمضان کرد ]![ راه خودکشی حتی نباید به عنوان
آخرین راه تلقی شود. هر یک نفری که در خودکشی اعتراضی از دست برود، سرمایه
ای از جنبش سیاسی و مدنی است که از دست می رود.
یادآور می شود تلاش برای
شستن آبروریزی جدید در میان محافل ضدانقلاب و نسبت دادن مرگ علیرضا پهلوی
به اعتراض سیاسی و... در حالی است که نامبرده اساساً در باغ بحث های سیاسی
نبوده و آخرین خبر منتشره درباره وی، صرفاً از افسردگی او به خاطر غرق شدن
معشوقه اش در دریا حکایت می کرده است. از سوی دیگر اگر خودکشی به معنای
اعتراض سیاسی در میان سلطنت طلبان جایی داشت علی القاعده رضا ربع پهلوی به
این کار سزاوارتر بود که فعلاً وقت خودکشی ندارد و مشغول بالا کشیدن اموال
غصبی خاندان پهلوی (اموال غارت شده از ملت ایران) است.