فتنه اخر

فتنه اخر

فتنه اخر

فتنه اخر

انفجارهای نیابتی در عراق

انفجارهای اخیر در عراق از نظر نوع و حجم تلفات «انفجارهای هم زمان بی سابقه» خوانده شده اند طی یک هفته اخیر سلسله عملیات هم زمان گسترش چشمگیری داشته و تعداد تلفات از 300 نفر تجاوز کرده است. در یک رشته اقدامات تروریستی 16 مرکز پرجمعیت بطور هم زمان آماج بمب ها قرار گرفتند. انفجارهای اخیر عمدتا مراکز متعلق به شیعیان را هدف قرار داد و «مدینه صدر» یا بغداد شرقی شاهد پرتلفات ترین حادثه تروریستی طی چند سال اخیر بود. در این میان مهمترین سؤال این است که چه اهداف و انگیزه هایی در پشت این اقدامات نهفته و چه کسانی این جنایات را مرتکب شده اند.

شدت انفجارها نشان می دهد که یک «اتفاق بسیار مهم» و «نقطه عطف» در عراق در حال شکل گیری است و مخالفان احساس می کنند که به آخر خط رسیده اند. اگر تحولات سیاسی یکی- دو هفته اخیر عراق را مرور کنیم در می یابیم که اختلافات طوایف مختلف عراق در خصوص پست های حاکمیتی تقریبا حل و فصل شده اند. از یک سو اختلافات میان شیعیان برطرف شده و تکلیف کاندیدای آنان برای نخست وزیری معلوم است و از سوی دیگر مذاکرات میان کردها و اهل سنت در موضوع ریاست جمهوری به نقطه نهایی نزدیک شده و همه خبرها از استمرار ریاست جمهوری جلال طالبانی حکایت می کند. بر این اساس گروههای مختلف عراقی توافق کردند که مجلس در روز دوشنبه 17آبان - 8 نوامبر- تشکیل جلسه دهد تا انتخاب رئیس مجلس، رئیس جمهور و نخست وزیر رسما انجام شود. در این توافقات کاملا مشخص شد که طرح به قدرت رساندن ایاد علاوی - ذیل نام نخست وزیر یا رئیس جمهور- که از سوی آمریکا، عربستان و چند کشور دیگر منطقه دنبال می شد، جایگاهی در میان اکثریت گروهها و نمایندگان مجلس ندارد. بر این اساس هم چند روز پیش و پس از آنکه فشارها به نتیجه نرسید، علاوی رسما کناره گیری خود را از روند تشکیل دولت اعلام کرد. اعلام کناره گیری علاوی در حالی صورت گرفت که از 91 عضو فراکسیون تحت رهبری او، 57 نفر اعلام کردند که در جریان انتخاب نخست وزیر به «نوری مالکی» رای خواهند داد، با این وصف مشخص شد که حزب اسلامی به رهبری طارق هاشمی که جناح اصلی ائتلاف العراقیه است راه خود را از رهبر این ائتلاف- علاوی- جدا کرده است.
در این میان دولت عربستان سعودی از رهبران گروههای عراقی خواست که به ریاض بیایند و با پادرمیانی پادشاه این کشور توافق نمایند! در واقع ملک عبدالله پس از آنکه طوایف مختلف عراقی به توافقات مهمی دست یافته بودند، از آنان خواست که به عربستان سفر کنند تا این توافق به نام پادشاه عربستان به ثبت برسد! این در حالی بود که همه می دانستند دولت عربستان سعودی برای کنار زدن نوری مالکی- یا هر کاندیدای دیگر شیعه- و جلال طالبانی- یا هر کاندیدای دیگر کرد- از همه توانایی های خود استفاده کرده است.
در واقع عربستان سعودی، برای آنکه افتضاح شکست جناح آمریکایی- سعودی در تحولات سیاسی عراق را کمرنگ کند به یک «ابتکار عمل!» دست زد ولی این درخواست با مخالفت جدی همه جناح های شیعه و همه گروههای کرد و بعضی از گروههای سنی عراق مواجه شد و نخست وزیر عراق رسما اعلام کرد که: «هر طرحی که از سوی طرفهای خارجی به عراق داده شود، مردود است.» یعنی در این ماجرا عربستان و آمریکا نتوانستند به خواسته ای حداقلی هم دست یابند.
از نظر شرایط داخلی هم دو گروه یعنی «بقایای حزب بعث» و «بقایای القاعده» در عراق شرایط را کاملا به ضرر خود ارزیابی کردند. بعثی ها تلاش زیادی کردند که از طریق انتخابات مارک «غیرقانونی» بودن را از چهره خود بزدایند و راهی را برای ورود به ساختار جدید عراق پیدا نمایند. رد صلاحیت آنان از سوی «کمیساریای عالی انتخابات» این امکان را تا حدود زیادی از آنان گرفت. از 951 کاندیدایی که معرفی کرده بودند تنها 51 کاندیدا مجوز حضور پیدا کردند. بعثی ها پس از شکست در این مرحله با گروه ایاد علاوی و حزب اسلامی طارق هاشمی به توافق رسیدند و ذیل عنوان «العراقیه» به میدان آمدند. این لیست بطور نیمه رسمی از سوی آمریکایی ها و انگلیسی ها حمایت می شد و رژیم عربستان سعودی از طریق تزریق چند میلیارد دلار پول و شبکه های مختلف تلویزیونی و اقدامات گسترده دیپلماتیک به حمایت از این لیست برخاستند. همزمان با آن چند کشور همسایه عراق هم بطور اعلام نشده این لیست را مورد حمایت قرار دادند. در این مرحله کاملا معلوم بود که بازگرداندن حزب بعث به قدرت و یا رسوخ دادن آنان در ساختار حکومتی بخش اصلی سیاست انتخاباتی این جبهه را تشکیل می داد. این جبهه آشکارا از پیروزی قطعی العراقیه- بخوانید بعثی ها- حرف می زدند و باراک اوباما رسما از تغییر شرایط و مختصات عراق پس از انتخابات دوم مجلس- 61اسفند 88- حرف می زد. شدت تبلیغات جبهه آمریکایی، عربی به نفع لیست بعثی العراقیه تا آنجا پیش رفت که بعضی از رسانه های عربی منطقه نوشتند «این یک انتخابات نیابتی است» منظور از این عبارت این بود که انتخابات عراق صحنه رقابت جبهه آمریکایی- عربی با جبهه ایران اسلامی است.
انتخابات در روز 61اسفند 88 با حضور 729 حزب و گروه عراقی - که 416 گروه آنان در قالب 21ائتلاف مشارکت کردند- برگزار شد. نتایج اولیه بیانگر آن بود که فهرست دولت قانون به رهبری نوری مالکی 410 کرسی را کسب کرده و شیعیان مجموعا 517 کرسی-35 درصد- پارلمان را بدست آورده اند اما پس از چند روز، اعلام جزء به جزء نتایج انتخاباتی متوقف شد و در نهایت کمیسیون مربوطه که زیر نظر جواد بولانی- وزیر کشور متحد علاوی- اداره می شد لیست ایاد علاوی را در صدر نشاند و گفته شد لیست مالکی در ردیف دوم قرار دارد، شیعیان به نتایج اعلام شده انتخابات اعتراض کردند ولی در عمل اعتراضات آنان به جایی نرسید و شیعیان که نتیجه اعلام شده را هم تامین کننده اهداف خود می دانستند، از پیگیری شکایت خود منصرف شدند. در این مرحله آمریکایی ها و سعودی ها تلاش خود را روی دو نکته متمرکز کردند؛ اقدام اول، فعال کردن حزب طارق هاشمی و... برای مطالبه پست نخست وزیری و حال آنکه شیعیان و کردها بشدت در مقابل این مطالبه قرار داشته و آن را زیاده خواهی اقلیت می دانستند. آمریکایی ها،سعودی ها و سایر دولت هایی که بازگشت بعثی ها به قدرت را دنبال می کردند با استناد به کسب 19کرسی از سوی العراقیه درصدد بودند تا روحیه مقاومت در مقابل نظم قانونی و دولت بر آمده از آن را بالا ببرند. اقدام دوم جبهه آمریکایی- عربی اختلاف افکنی میان شیعیان بود. آمریکایی ها در ملاقات با بعضی از شخصیت های مجلس اعلای اسلامی عراق- با استناد به اختلافاتی که میان مجلس و حزب الدعوه وجود داشت- به آنان می گفتند ما نخست وزیری «عادل عبدالمهدی»- کاندیدای این جریان- را تضمین می کنیم. راه آن این است که شما با ایاد علاوی ائتلاف کنید. آمریکایی ها همزمان مذاکراتی هم با بعضی از رهبران فهرست دولت قانون داشتند و به این ها هم می گفتند ما نخست وزیری مالکی را تضمین می کنیم به شرطی که با ایاد علاوی ائتلاف کنید! این تلاش ها به جایی نرسید و شیعیان در اوایل مردادماه رسما اعلام کردند که با یک عنوان انتخاباتی- اتحاد ملی- در مجلس حضور خواهند داشت و نه دو عنوان. اما تلاش آمریکایی ها برای ایجاد اختلاف در میان شیعیان متوقف نشد و آنان کماکان درصدد بودند بعضی از اضلاع ائتلاف شیعی را از «فهرست برتر» جدا کنند. این فشارها تا دو هفته پیش عمدتا حول محور مجلس اعلا و حزب فضیلت -به رهبری محمد یعقوبی- دور می زد اما در اوایل هفته گذشته دو اتفاق مهم افتاد. از یک سو مقامات مجلس اعلا اعلام کردند که نمی خواهند عامل اختلاف در ائتلاف شیعی باشند و از سوی دیگر حزب شیعی فضیلت با صدور بیانیه ای رسمی حمایت خود را از نخست وزیری نوری مالکی اعلام کرد. یعنی با این دو اعلام راه اختلاف افکنی آمریکا و عربستان علیه شیعیان مسدود گردید.
آمریکا و عربستان در صحنه انتخابات عراق علیرغم همه تلاشها دچار نوعی بلاهت سیاسی شدند. آنان طی سالهای گذشته و بخصوص طی 8 ماه گذشته، نظم فعلی عراق، نخست وزیری مالکی و ریاست جمهوری طالبانی را محصول طرحی ایرانی خواندند و از این طریق درصدد بودند که ساختار جدید عراق را زیر سوال ببرند. جالب این است که دو کاندیدای انتخابات- الوسی و ایاد جمال الدین- که تبلیغات خود را روی ایرانی بودن ساختار عراق متمرکز کرده بودند، رای نیاوردند! حالا پس از این همه تبلیغات، آمریکایی ها و سعودی ها می بینند که بار دیگر مالکی نخست وزیر و طالبانی رئیس جمهور می شود. این در معنای گسترده تر یعنی اینکه نظم فعلی در عراق نهادینه و دایمی می شود.
با یک بررسی روی فضای سیاسی عراق و مواضع طیف های مختلف و مواضع آمریکایی ها، سعودی ها و... می توان با قاطعیت زیاد گفت که انفجارهای هفته گذشته عراق انفجارهای نیابتی بوده که بعثی ها و بقایای القاعده به نیابت از آمریکا و عربستان و... به اجرا گذاشته اند و هدف آن هم نه تغییر موازنه عراق چرا که این امکانپذیر نیست، بلکه تلخ کردن پیروزی در ذائقه مردم مظلوم عراق و کمرنگ کردن پیروزی مخالفان حاکمیت آمریکا بر منطقه به حساب می آید. لذا این انفجارها را باید با واژه «یاس» ترجمه کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد