فتنه اخر

فتنه اخر

فتنه اخر

فتنه اخر

رمزگشایی از‌سناریوی چهارضلعی فتنه‌گران - فتنه اخر

فتنه اخر :

این جریان در یک سناریوی چهارضلعی انواع روش‌ها را برای بازگشت به قدرت امتحان می‌کند.

سال گذشته در بحبوحه روزهای ملتهب پس از انتخابات که حضور اغتشاشگران در کف خیابان‌ها، برخی از اصلاح‌طلبان و عوامل فتنه را دچار این توهم کرده بود که با پتانسیل این عده می‌توانند خواسته ناکام خود را که از طریق مردم‌سالاری و رأی مردم نتوانسته‌اند به‌دست آورند، با آنارشی و اردوکشی خیابانی موفق به کسب آن خواهند شد.
روزنامه جوان در گفت‌وگویی با موسوی تبریزی که خود را دبیرکل مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم می‌داند، خواستار اعلام موضع وی شد، اما پاسخی که در کمال تعجب دریافت کرد این بود:«دموکراسی یعنی اینکه مردم به خیابان‌ها بریزند و حق خود را بگیرند». این جمله را نه یک فرد عامی بلکه فردی می‌گفت که خود را منصوب امام می‌دانست و نقشی مؤثر در جریان اصلاحات داشت. شخصی که تا چندی پیش شاید مصاحبه‌ای نبود که جمله معروف «میزان رأی ملت است» امام را تکرار نکند.
اما حال که پس از یکسال و اندی حباب فتنه در فضای جامعه ترکیده و دیگر حتی اثری از آن هم یافت نمی‌شود این جریان سعی می‌کند با انواع ترفندها خود را از اتهام تبرئه و بار دیگر مشروعیت سقط شده از خود را به دلیل رفتار ساختارشکنانه بازیابی کند.
سناریوی اول
 ابهام‌زایی در اسناد و اتهامات

این جریان در یک سناریوی چهارضلعی انواع روش‌ها را برای بازگشت به قدرت امتحان می‌کند و تلاش دارد با ترسیم راه‌های گوناگون ضریب احتمال برد معادله ترسیمی را بالا ببرد. یکی از روش‌های این جبهه در این پروسه، ابهام‌زایی در مجموعه اتهامات و اسنادی است که علیه شخصیت‌ها و کلیت این جریان در حوادث سال گذشته وجود دارد. ارتباط‌گیری مشکوک با سفارتخانه‌ها، بازی در زمین دشمن و همنوایی با ضدانقلاب فراری، تلاش برای براندازی نظام، راه‌اندازی آشوب‌های خیابانی، مقابله با جمهوریت نظام و ده‌ها مورد دیگر از جمله اتهاماتی است که گریبان این عده را می‌فشارد. آنان تلاش می‌کنند با ابهام‌زایی و غبارآلود کردن فضا و همچنین جابه‌جا کردن جای شاکی و متشاکی از فراگیر شدن مطالبه مردمی علیه آنان بکاهند و با موضع حق به جانب رقیب را در جایگاه متهم قرار دهند. یکی از مصداق‌های این جنجال‌سازی بر سر افشاگری یکی از مسئولان اطلاعاتی کشور بود که به جای پاسخ دادن به شبهات وارده سعی کردند با هوچی گری اتهام را از خود دور ساخته و با شکایت از وی چهره مظلومی از خود به نمایش بگذارند. ...

سناریوی دوم‌

 فروریختن فاصله با بخشی از اصولگرایاناز مواردی که طی چند ماه گذشته همیشه دنبال شده و البته در روزهای اخیر شدت دو چندانی یافته است یارگیری از درون جبهه اصولگرایان و فروریختن فاصله با این بخش از جناح رقیب است تا با این ترفند نیروهایی که به دلایل مختلف با پیچیدگی‌های دسیسه‌ها کمتر آشنا بوده و راحت‌تر در زمین حریف بازی می‌کنند یک اتحاد ساختگی ایجاد کنند. «همگرایی بین عقلای اصولگرا و اصلاح‌طلب» که طی چند روز قبل مطرح و بر آن دامن زده شد در فاز این سناریو قابل ارزیابی است. همچنین این افراد از طریق رسانه‌های داخل و خارج خود با حمایت از برخی اضلاع اصولگرایی و چهره‌سازی از آنان سعی دارند طیف‌های مختلف جناح رقیب را مقابل هم قرار داده و بعد با حمایت دروغین از یک طیف اینگونه وانمود کنند که جناح اصلاح‌طلب با قشر عظیمی از اصولگرایان همنوا است و مشکل آنان فقط افراد خاصی از این جناح است. این پروژه در صورتی است که با بررسی سابقه آنان در می‌یابیم افراد مورد حمایت این افراد در روزگاری نه چندان دور مورد شدید‌ترین هجمه مطبوعات و شخصیت‌های اصلاح‌طلب قرار می‌گرفتند.
سناریوی سوم
نزدیکی به گروه‌های مرجع در جامعه
سناریوی دیگری که توسط اتاق فکر این جریان طراحی و به مرحله اجرا درآمد نزدیکی به برخی گروه‌های مرجع در جامعه است که از نمونه‌های آن می‌توان به مراجع معظم تقلید و روحانیون بلندمرتبه اشاره کرد. این عده سعی دارند با استفاده از چهره‌های نفوذی خاص به بیوت برخی مراجع نزدیک شده و با دادن اطلاعات یکسویه به آنان بهره‌برداری لازم را از این موضوع ببرند. 
 سناریوی چهارم‌
تمسک به نقاب امام و منشور برادری

هرچند نقطه آغازین پنهان شدن در پشت نام امام و بهره‌گیری از این نقاب برای مشروع جلوه دادن خود به روزهای پس از انتخابات سال 84 و شکست از رقیب در رقابت‌های ریاست جمهوری بر می‌گردد اما این مستمسک هر گاه مورد نیاز این جناح قرار گرفته به میدان آمده تا سپر بلای این افراد گردد. حامیان اصلی اهانت به عکس بنیانگذار کبیر انقلاب در روز دانشجوی سال گذشته که حتی یک اعتراض کوچک به آن واقعه نفرت‌آور نداشتند هر از گاهی با نام امام و مطرح کردن سیره ایشان سعی دارند خود را پیرو آن بزرگوار مطرح کنند. این روزها نیز که در سالروز صدور منشور برادری امام قرار داریم بهانه خوبی به‌دست این افراد افتاده تا با مطرح کردن این منشور و تکرار این جمله که امام با حذف یک جناح و استقرار تک صدایی در نظام مخالف بودند جای پایی برای آینده سیاسی خود رقم بزنند. استقبال رسانه‌‌ای عظیم از مصاحبه‌های مجید انصاری، افروغ و غیره در این راستا حاکی از این امر است که اینان می‌خواهند راه امام را جواز مشروعیت خود قرار دهند اما این توضیح را نمی‌دهند که امام مسئله وحدت جناح‌های داخلی نظام و وفاداران به اصول آن را دعوت به وحدت می‌کرد و از اختلاف بر حذر می‌داشت نه کسانی که با هر ترفندی به مقابله با نظام بر می‌خاستند. نهضت آزادی، جبهه ملی، ماجرای منتظری، مهدی هاشمی معدوم و ده‌ها مورد دیگر شواهدی است که نشان می‌دهد امام در دفاع از اصول انقلاب و چارچوب نظام با احدی سر سازگاری نداشته و سابقه و وجهه آنان دلیلی برای موضع‌گیری انقلابی امام در این باره نبود.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد