بسیاری
از مسیحی – یهودیان امریکایی باور دارند و این باور خود را به دیگران نیز
میآموزند که جنگی در خاورمیانه بین مسلمانان و اسرائیلی – امریکاییان در
کوهستانهای دشت مجدو رخ خواهد داد.
با گزارشهای رسیده در مورد وخامت
اوضاع دموکراتها در این ماه و نیز بدتر شدن موقعیت آنها در انتخابات
ریاست جمهوری سال 2012، به یاد سخنرانی پرشور و حرارت تئودور روزولت در
مجمع ملی جمهوریخواهان در ژوئن سال 1912 و نیز دو ماه بعد در آگوست در
مجمع حزب پیشرو میافتیم که میگفت: «ما در آرماگدون (مبارزه نهایی) حضور
داریم و به خاطر خدا میجنگیم.»
به گزارش « جوان آنلاین»، کمپین
انتخابات ریاست جمهوری سال 1912 از اهمیت فوقالعادهای در تاریخ
انتخاباتی امریکا برخوردار بود. در آن سال امریکا رئیسجمهور سابق و فعلی
خود را دید که فرماندار و جامعهشناسی با تفکر دانشگاهی بود. آن انتخابات
همچنین آینده حزب پیشروی روزولت را رقم زد. حزبی که توانست سالها به
اصلاحات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بپردازد که با توسعه حقوق مدنی به بهبود
وضعیت زندگی میلیونها امریکایی انجامید. چون رئیس جمهور جانشین روزولت
یعنی آقای ویلیام هاوارد تفت نتوانست به استانداردهای حزب پیشرو نزدیک
شود، روزولت اعلام کرد: «من در رینگ مسابقه هستم و مبارزه هنوز ادامه
دارد!» جدال بر سر کنترل حزب جمهوریخواه در مجمع ملی به اوج خود رسید. در
نهایت هاوارد تفت توانست با حمایت تاجران بزرگ و انحصارگران و محافظه
کاران ثروتمند به نامزدی حزب برسد و روزولت و دیگران مجمع را ترک کرده و
به حزب پیشرو پیوستند.
روزولت که کمتر به مسائل سیاسی حزبی پرداخته و
بیشتر بر رفاه مردم تکیه داشت، هر دو سخنرانی خود را با این کلام پایان
داد: «ما در آرماگدون (مبارزه نهایی) حضور داریم و برای خدا میجنگیم.» به
عنوان یک رئیس جمهور، روزولت از نا آرامیهای اجتماعی و حتی از انقلابی
سخت در امریکا هراس داشت. در حالی که دهها هزار کارگر بر اثر حوادث کاری
معلول و بیخانمان (و حتی کشته) میشدند و با توجه به افزایش هرجومرجهای
اقتصادی و نیز خشونت و سوء استفاده، آرماگدون زیاد دور از دسترس نبود.
در
همین راستا، روزولت از شرکتهای بزرگ و جدید راه آهن جی پی مورگان، جیمز
هیل، ایاچ هریمن که تهدیدی برای کل مردم محسوب میشدند، ادعای خسارت کرد.
هنگامی که رؤسای متحد از همکاری با اتحادیه کارگران معدن سرباز زدند، 150
هزار کارگر به خاطر انفجارهای متعدد، دستمزد پایین و 16 ساعت کار مداوم
دست به اعتصاب زدند و روزولت نیز از آنان حمایت کرد. در حقیقت وی آنها را
تهدید به ملی سازی معادن کرد که در نهایت منجر به افزایش حقوق و کاهش
ساعات کار کارگران شد.
روزولت همچنین توانست کنگره را به تشکیل
سازمان تجارت و کار متقاعد کند. وظیفه این سازمان بررسی جرائم و فسادهای
موجود در کارهای تجاری بزرگ و ممانعت از سوء استفاده از انباشته شدن قدرت
و ثروت آنها بود. روزولت با وضع قوانین «غذا و داروی پاک» و «نظارت بر صنف
گوشت» توانست جان هزاران نفر را نجات دهد و نیز توانست میلیونها هکتار
جنگل را از انحصار عده خاصی خارج کند و آن را برای نسلهای بعد حفظ کند.
«آرماگدون»،
درآخرین کتاب مقدس مکانی است که آخرین جنگ بین خیر و شر در آن رخ خواهد
داد. برخی اسم آرماگدون را نام کوهستانی به نام «مجدو» در فلسطین دانسته،
اما دیگران آنرا جنگ بین نیروهای اهریمنی و خدا میدانند. اما همچنان
بسیاری آرماگدون را کشمکش پایان ناپذیر بین خوبی و بدی در تاریخ به حساب
میآورند. از نظر آنان، این کشمکش فراهم آورنده فرمانروایی خدا در زمین و
نیز نظم نوین اقتصادی و سیاسی ای است که تا به حال تجربه نشده است.
در
واقع امریکا در دوران 1912 چیزی شبیه به آرماگدون را تجربه میکرد.
شرکتهای بزرگ امریکایی ریلهای راه آهن زیادی را ساخت و مناطق نفتی زیادی
را در مکزیک دگرگون و متحول کرد. اما در همان حال با به دست گرفتن
زمینهای زیادی از خاک مکزیک، بسیاری از آنها را به فقر کشاند. این یکی از
دلایلی بود که پانچو ویلا یکی از رهبران انقلابی مکزیک و حامیقشر فقیر،
به کلومبوس در مکزیک حمله کرد. در آن زمان رئیس جمهور وقت آقای وودرو
ویلسون با فشار اعمال شده توسط انحصارطلبان و نیز فشار انتخابات میان
دورهای مجبور شد تا گروهی را به مکزیک بفرستد تا پانچو ویلا را دستگیر
کند. با افزایش نیروهای ارتش پانچو ویلا از 500 به 10 هزار نفر، میلیونها
مکزیکی تجاوزهای امریکا را محکوم کردند.
با نزدیک شدن به انتخابات
میان دورهای در سال 1918، ویلسون مجبور شد تا بار دیگر ارتش امریکا را
درگیر کشمکشی کند که این بار جنگ جهانی اول بود. این جنگ پایانی بود بر
آرمانهای جنبش پیشرو و چیزی بود که جنبش حقوق زنان را به تعویق انداخت.
آزادی بیان و فشار علیه جنگ از سوی مردم به عنوان خطرهای واضح و موجود
برای کشور شناخته شدند. در این حال، صنعت نیز به کارخانههای بزرگ تولید
جنگافزار مبدل شد.
حال سؤال اصلی در این است که آیا امریکا با
آرماگدون دیگری در سال 2012 روبهرو خواهد شد؟ (به خصوص با در نظر گرفتن
این نکته که امریکا با شرکت در جنگ جهانی اول و طول دادن آن خواستار جنگ
جهانی دوم نیز بود. ) در زمان فعلی نیز هنوز کنگره و گروههایی که در صنعت
تسلیحات فعالیت میکنند در حال فشار آوردن به اوباما برای حمله به یمن،
سومالی و ونزوئلا و نیز حملات بیشتر به پاکستان هستند. این گروهها با
ناتوانی در درک موقعیت و نقش مهم ایران و چین در آسیا و خاورمیانه،
خواستار جنگ علیه فعالیتهای هستهای صلحآمیز ایران و نیز مقابله با نرخ
ارز چین هستند.
شاید این مشکلات نتیجه هزاران کتاب و ویدئویی است که
افرادی مثل کشیش جان هجیس در مورد شمارش معکوس اورشلیم پخش میکنند.
بسیاری از مسیحی – یهودیان امریکایی باور دارند و این باور خود را به
دیگران نیز میآموزند که جنگی در خاورمیانه بین مسلمانان و اسرائیلی –
امریکاییان در کوهستانهای دشت مجدو رخ خواهد داد. آنها همچنین معتقدند که
در این جنگ از بمبهای اتمیاستفاده خواهد شد و این تقابل اسلام در مقابل
یهودیت و مسیحیت باعث ظهور مسیح میشود.
خوشبختانه روزولت با بیان
«ما در آرماگدون هستیم»، حس استعاری و تخیلی جنگ را در نظر داشت. در
حقیقت، روزولت دراندیشه ساختارهای متحد انحصارگرا و سلطه جویی بود که حقوق
طبقه کارگر را زیر پا میگذاشتند. کتاب مقدس نیز از ایدئولوژی، نظامیگری
و تجارت سلطه گر و متحد به شدت انتقاد میکرد.
در پایان میتوان نتیجه گرفت که درست مثل 1912، جنگ نهایی در خود امریکا صورت خواهد گرفت و نه در جایی دور مثل خاورمیانه!