فتنه اخر

فتنه اخر

فتنه اخر

فتنه اخر

هدف امام حسین حکومت بود یا رضای خدا؟آیا این اقدام خودکشی نبود؟

«ایکس - شبهه»: ابتدا باید تفکر مقابل هم قراردادن «یا حکومت و یا خدا» را که برای القای تفکر غلط «جدایی دین از سیاست» رایج می‌کنند را در ذهن اصلاح نماییم.

الف - مؤمن [چه رسد به امام معصوم ع] هر کارش برای رضای خداست. خواه نماز شب باشد، یا تجارت و یا حکومت. پس اگر قصد ایشان حکومت می‌بود نیز، برای رضای خدا بود. مگر پیامبر اکرم (ص) که ب مدینه حجرت نمودند، برای رضای خدا نبود، یا قصد تأسیس حکومت اسلامی نداشت و همین‌طوری اتفاقی دید شرایط مساعد است، حکومتی تأسیس کرد؟ و حال آن که امام علیه‌السلام، خود مکرر هدف از این حرکت و قیام را مطرح ننمودند و در هیچ کجا نفرمودند که برای حکومت خروج می‌کنند. چنان چه در همان ابتدای حرکت از مدینه، در وصیت‌نامه‌ی کوتاهی که خطاب به برادرشان محمد حنفیه نوشته و آن را به مهر خود ممهور کرده بودند، مرقوم داشتند:

«... من نه از روی خودخواهی، و برای خوش‌گذرانی، و برای ظلم (چهار عامل اصلی خروج کنندگان برای حکومت دنیوی)،‌ از شهر خود بیرون آمدم، بلکه هدف من از این خروج، برای طلب اصلاح امت جدم است. هدف من «امر به معروف و نهی از منکر» است و به سیره‌ی جدم و پدرم علی بن ابیطالب (ع) عمل می‌نمایم ...» (متقل خوارزمی، ج1، ص 188)  

بدیهی است که منظور ایشان از امر به معروف و نهی از منکر، دعوت به نماز یا پرهیز از شراب نبوده است، چرا که مردم در آن زمان هم نماز می‌خواندند و هم شراب نمی‌نوشیدند. بلکه اصل و اساس «معروف» پذیرش ولایت الله است و اساس منکر نیز نشاندن امثال یزید، به نام اسلام، بر مسند فرمانروایی مسلمانان است. و ایشان برای جلوگیری از این غفلت و انحراف حرکت کردند.

در فراز دیگر، خطاب به همان کوفیانی که از ایشان دعوت به عمل آورده بودند، می‌نویسند: «با خبر شدم که شما امام می‌خواهید ...»، و نه فرمودند: که خلیفه می‌خواهید.

در خطبه‌ای دیگر نیز بدین مضمون می‌فرمایند: «می‌بینم مردم به حق و معروف عمل نمی‌کنند و به منکر به جای پرهیز روی کرده‌اند، و من مرگ را از چنین زندگانی ارحج می‌بینم». یعنی یک عده باید جان‌فشانی کنند، تا امت از خواب غفلت بیدار شوند. یک عده مانند امام حسین علیه‌السلام باید خونشان بریزد، تا مسلمانان به خواب رفته، فرق یزید با حسین را تشخیص دهند و به او امیر‌المؤمنین نگویند.

ب – اما در خصوص این که اگر امام می‌دانست که شهید می‌شود، پس چرا رفت و یا آیا کار ایشان خودکشی نبود؟ پیش‌تر بحث مفصلی شد که حتماً مطالعه نمایید (1) و در این مختصر نیز اشاره می‌شود که: قرار نیست انسان ندانسته و جاهلانه در راه خدا قدم بردارد و به صورت اتفاقی و بدون تعقل، اراده و انتخاب در راه خدا قرار گیرد و به صورت حادثه‌ای نیز به شهادت رسد. هنر در این است که انسان علم داشته باشد، بداند و به علم خود عمل نماید و اگر احساس تکلیف نمود، در راه رضای الهی، از همه چیز بگذرد.

بدیهی است امامی که به رضای الهی، وظیفه‌ی خود، چه باید کرد و نتایج دنیوی و اخروی عمل خود آگاه است، در این راه قدم بر می‌دارد. لذا در هر مقطعی، خبر از شهادت خود دادند و نتیجه‌ی این شهادت مظلومانه، که البته علتش خواب غفلت مسلمانان و ساده‌نگری و دنیا طلبی آنها بود، در طول تاریخ و به ویژه امروز مشخص است. اسلام حفظ ماند.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد