کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در جلسه اخیر خود تصمیم به قطع روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با دولت انگلستان گرفت.
این تصمیم چنانچه در صحن علنی مجلس نیز به تصویب برسد عملا به قطع رابطه
دیپلماتیک کشورمان با استعمار پیر خواهد انجامید. این تصمیم مقامات دولت
انگلستان را دستپاچه کرده و سایمون گس سفیر خود در ایران را سریعا به
انگلیس احضار کرده تا در مورد موضع مقتضی دولت خود در برابر این تصمیم به
رایزنی بپردازند.
دخالتهای استعمار پیر در ایران
هر چند سابقه
دخالتهای دولت استعماری انگلستان طی 200 سال گذشته در منطقه و بالاخص
کشورمان بر کسی پوشیده نیست اما مروری کوتاه بر این دخالتها چهره حقیقی
این دولت استعماری را بیشتر برای مردم بازگو میکند.
کودتای 1299 و روی
کار آمدن رضا خان پهلوی، کودتای 28 مرداد سال 1332 و سرنگونی دولت مردمی
مصدق توسط مزدوران اجیر شده توسط سفارت انگلستان، غارت نفت ایران طی قریب
به یک قرن، نقش انگلیس در قراردادهایی که باعث از دست رفتن و واگذاری
بخشهای از ایران به بیگانگان شد، انحراف نهضت مشروطیت به دلیل دخالتهای
انگلیس، قتل مبارزان ایرانی ضد استعمارهمچون امیرکبیر، غارت آثار باستانی
ایران، نقش انگلیس در وارد کردن مواد مخدر در ایران، حمایت مادی و معنوی از
فرقه ضاله بهائیت، دخالت در قضایای هستهای ایران، حمایت از سازمان
تروریستی منافقین وخارج کردن این گروهک از لیست گروههای تروریستی توسط
اتحادیه اروپا با تعزیه گردانی دولت انگلیس، نمونه کوچکی از دخالتهای
فراوان این کشور در ایران اسلامی است.
شواهدی که عزم نمایندگان را جدیتر ساخت
علاوه
بر این سابقه سیاه، طراحی و کمک به جریان فتنه 88 و نقش فعال سفارت این
کشور در تحولات پس از انتخابات و همچنین هدایت معاندان و مخالفان نظام توسط
رسانههای این کشور بهخصوص بیبی سی، دست داشتن در ترور دانشمندان ایران
به اذعان رئیس سرویس جاسوسی MI6 و یادداشت گستاخانه اخیر سفیر انگلیس در
حمایت آشکار از عوامل جریان فتنه، از دلایلی بود که عزم نمایندگان مردم
ایران در خانه ملت را برای طرح این موضوع جدیتر ساخت.
مصلحت دیپلماسی ما چه میگوید؟
اما
موضوعی که شاید اکنون توسط برخی مطرح شود این است که در شرایط حال حاضر
جامعه و با عنایت به مذاکرات پیش روی هستهای این نوع موضع گرفتن علیه یکی
از 6 کشور روبهروی ایران در موضوع هستهای به صلاح نظام هست یا اینکه باید
مصلحتاً موضع ملایمتری گرفت؟ برای پاسخ به این سؤال باید مقداری به حافظه
تاریخی خود مراجعه کنیم.
تاریخ ایران و بهخصوص انقلاب اسلامی و
کارنامه کشورهای استکباری نشان داده هر گاه ایران در مقابل آنان با موضعی
آرام و مصلحت سنج رفتار کرده نه تنها موضع خصمانه خود را اصلاح نکردهاند
بلکه پا را فراتر گذاشته و جسارت و دخالت خود را افزون ساختهاند اما هر
گاه موضع محکم و مقتدرانه ایران را دیدهاند منافع آنان اقتضا کرده که
عقبنشینی کرده و برگردند.
از حافظه تاریخی استمداد بطلبیم
دادگاه
میکونوس در این راستا نمونه و شاهد خوبی است. زمانی که بهدلیل رأی یک
دادگاه فرمایشی به نام میکونوس، کشورهای اروپایی تمام سفرای خود را از
ایران فراخواندند و شاید منتظر تسلیم ایران بودند کمااینکه برخی
دیپلماتهای ما نیز به وحشت افتادند با موضع محکم رهبری در این خصوص مواجه
شدند و حتی پس از اینکه تصمیم گرفتند سفرای خود را برگردانند رهبری نظام
دستور دادند سفیر آلمان فعلا نیاید، این اقتدار دیپلماسی باعث شد تا غرب
تسلیم اقتدار ایران گشته و چند ماه بعد با قبول شکست سفیر آلمان به ایران
بازگشت.
حال چنانچه همان موضع در قبال انگلیس اتخاذ شود نه تنها ایران
در این مذاکرات ضرر نخواهد کرد بلکه وزنه اقتدار ایران در معادلات بالاتر
رفته و سبب خواهد شد تا این کشورها در مواضع خود جنبه احتیاط را رعایت
کنند. بیشک با رخدادهای صورت گرفته هم اکنون بهترین موقعیت برای اخراج
سفیر انگلیس و قطع رابطه با این کشور حداقل برای یک دوره زمانی است تا
دیگران نیز بدانند ایران در حفظ منافع خود با احدی سر سازش نداشته و نخواهد
داشت.