فتنه اخر

فتنه اخر

فتنه اخر

فتنه اخر

ایران باج نداد مذاکرات بی نتیجه ماند

ایران دراسلامبول با اقتدار مذاکره کرد اما اشتباه های محاسباتی سنگین ریشه دوانده در ذهن طرف غربی اجازه شکل گیری هیچ توافقی را نداد و این مذاکرات به دلیل امتناع ایران از پذیرفتن هرگونه درخواست باج خواهانه بی نتیجه ماند.
ایران و گروه 1+5 روز های جمعه و شنبه اول و دوم بهمن 1389 (21 و 22 ژانویه 2011) 3 دور مذاکره فشرده و سنگین در اسلامبول برگزار کردند اما در پایان دور سوم مشخص شد که 1+5 قادر به هیچ توافق منطقی نیست و لذا نتیجه مشخصی از این مذاکرات بیرون نیامد.
استفاده از این تعبیر که مذاکرات اسلامبول شکست خورد شاید چندان صحیح نباشد. تامل دقیق و مبتنی بر جزئیات در آنچه طی این 2 روز مذاکره گذشت نشان می دهد آنچه در واقع اتفاق افتاده این است که اعضای 1+5 در تحمیل دیدگاه های زیاده خواهانه خود به ایران شکست خورده اند و ایران که در مذاکرات ژنو توانسته بود دیدگاه خود را درباره فرمت تداوم مذاکرات، در قالب دستور کار «گفت وگو برای همکاری» به غرب تحمیل کند، در ژنو از پذیرفتن هرگونه بحثی فراتر از این چارچوب امتناع کرد.
ایران در دور اول مذاکرات اسلامبول که صبح جمعه برگزار شد پیشنهادهایی عملیاتی در چند حوزه کاملا مشخص به 1+5 ارائه کرد. ارائه این پیشنهادها شوکی قابل توجه به این گروه وارد آورد چرا که اولا به هیچ وجه انتظار نداشتند ایران با این رویکرد به مذاکرات ورود کند و ثانیا ایران با این پیشنهادها که همگی در قالب «نقاط مشترک همکاری» ارائه شده بود نشان داد که نه تنها به دستورکار توافق شده در ژنو پایبند است بلکه در فاصله مذاکرات ژنو تا اسلامبول روی این دستور کار به طور ویژه تامل کرده و آن را به پیشنهادهای عملیاتی تبدیل نموده است. این در حالی بود که گروه 1+5 در تمام دوران مذاکرات هیچ پیشنهاد عملیاتی که در چارچوب دستور کار «گفت وگو برای همکاری باشد» ارائه نکرد و به تکرار همان بحث های قدیمی پرداخت که بارها از جمله در ژنو تکرار شده و پاسخ گرفته بود. ایران در مقابل از 1+5خواست از تکرار این بحث های کهنه دست بردارند و به دستور کاری که توافق شده و ایران هم پیشنهادهایی روشن و عملی در چارچوب آن ارائه کرده، بپردازند.
1+5 پس از مواجهه با ابتکار ایران آن را رد نکرد و حتی پذیرفت که دستور کار دورهای بعدی مذاکرات یافتن نقاط مشترک باشد اما این اتفاقی بود که نهایتا رخ نداد.
ایران در دور دوم مذاکرات که غروب روز جمعه برگزار شد حتی یک گام فراتر رفت و یک مکانیسم عملیاتی برای اجرایی شدن پیشنهادهایی که در دور اول ارائه کرده بود روی میز گذاشت. اینجا بود که غافلگیری دوم برای 1+5 رخ داد. این گروه از قبل از مذاکرات اعلام کرده بودکه در اسلامبول به دنبال رسیدن به یک مدالیته با ایران خواهد بود که چارچوب یک سلسله گفت وگوهای گسترده و طولانی مدت را معین کند. با وجود این، 1+5 به دلیل عوامل متعدد از جمله اختلافات داخلی حاد که پس از دور اول مذاکرات حتی آشکار هم شده بود، در این مورد هم هیچ پیشنهاد یا پاسخ مشخصی ارائه نکرد. ایران مدالیته خود را در دور دوم در حالی روی میز گذاشت که دست 1+5 از این حیث خالی بود و اشتون و همکارانش جز تکرار درخواست هایی تاریخ مصرف گذشته از ایران مانند اینکه ایران باید در مورد برنامه هسته ای اش اعتماد سازی کندکار دیگری نمی کردند. علت هم شاید این بود که 1+5 به دلیل تکثر دیدگاه های درونی خود نتوانسته بود روی یک مدالیته مشخص برای ارائه به ایران تصمیم گیری کند.
این دو ابتکار ایران، یعنی ارائه پیشنهادهای مشخص همکاری در دور اول و روی میز نهادن یک مکانیسم اجرایی در دور دوم، انسجام درونی گروه 1+5 را کاملا از بین برد اما این پایان ماجرا نبود و ایران یک گام کلیدی دیگر هم برداشت که تاثیری قابل توجه بر فضای مذاکرات داشت.
گام نهایی ایران تبیین منطق گفت وگو در چارچوب دستور کار «گفت وگو برای همکاری حول نقاط مشترک» برای اعضای 1+5 بود که پیدا بود هیچ درک درستی از آن ندارند. همانطور که آقای دکتر جلیلی در کنفرانس مطبوعاتی پایانی خود گفت ایران عقیده داشته است که تنها گفت وگو در چارچوب همکاری می تواند پیشرفت داشته باشد. به عبارت دیگر، اگر غرب خواهان پیشرفت در مذاکرات و رو به جلو بودن آن است باید به آنچه در ژنو تعهد کرده پای بند باشد و موضوعات مورد بحث را در محدوده «نقاط مشترک همکاری» نگه دارد.
علاوه بر این، باز چنان که در سخنان دکتر جلیلی هم بود ایران تاکید کرده است که گفت وگو برای همکاری الزاماتی دارد که مهم ترین آن دو چیز است: 1- احترام به حقوق ایران که غنی سازی اورانیوم تنها یکی از آنهاست و 2- متوقف کردن مسیر فشار و بی احترامی به حقوق ایران که مواردی مانند قطعنامه های شورای امنیت و تحریم ها از جمله آن است. ایران در این مرحله تاکید کرد که مسئول اشتباهات طرف مقابل نیست و اگر 1+5 در گذشته هم اشتباهی کرده که به این مسیر لطمه می زند باید آن را جبران کند. این نکته بسیار مهم است که این موارد به عنوان پیش شرط مطرح نشده است بلکه به عنوان الزامات منطقی گفت گو برای همکاری برای 1+5 تبیین شده است.
متقابلا طرف غربی در مذاکرات تمام تلاش خود را کرد که ادبیات قدیمی اعتماد سازی را زنده کند. منابع غربی نوشته اند 1+5 خواهان آن بوده است که ایران ابتدا یک گام اعتمادساز (مثلا مبادله به شکلی غیر از پیشنهاد وین) بردارد و سپس بحث های دیگر آغاز شود. طبیعی است این ادبیات که متهم بودن ایران را پیش فرض می گیرد، هرگز نمی توانست مورد قبول قرار گیرد. به عنوان نمونه منابع غربی از طرح بحث مبادله سوخت از جانب 1+5 در مذاکرات خبر داده اند. این موضوع از دید ایران تنها در صورتی که به عنوان یک نقطه مشترک همکاری -در کنار بسیاری نقاط دیگر-عرضه می شد قابل بحث بود و تقاضاهای فراتر از این چارچوب به طور طبیعی نمی توانست توجهی در طرف ایرانی برانگیزد. مبادله یا هر موضوع دیگر از دید ایران فقط در صورتی که در قالب یک نقطه مشترک مطرح می شد می توانست در دستور کار مذاکرات باشد اما ظاهرا طرف غربی به این اصل پایبند نبوده است.
و نکته نهایی اینکه ایران در اسلامبول به وضوح از موضع قدرت مذاکره کرد و درحالی که غرب باز هم گرفتار اشتباه های محاسباتی جدی بود و تصور می کرد می تواند از ایران امتیاز بگیرد، یک بار دیگر نشان داد تنها راه رو به جلو «همکاری منطقی» است. ایران مشخص حرف زد، روش هایی عملی برای اجرای پیشنهادهای خود ارائه کرد، از دستور کار توافق شده در ژنو کوتاه نیامد، الزامات مسیر همکاری را برای 1+5 تبیین کرد و از 1+5 خواست به این الزامات پایبند باشند و نهایتا هم گفت مذاکرات می تواند ادامه پیدا کند اما فقط در همین چارچوب.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد