فتنه اخر

فتنه اخر

فتنه اخر

فتنه اخر

هر فرد اروپایی چند انسان ایرانی می ارزد؟

قصه تلخ کشتار انسانی،دیه و بازی بیمه؛ هر فرد اروپایی چند انسان ایرانی می ارزد؟

بهشت زهرای تهران که کارو کاسبی اش سکه است برج سازی معکوس در زمین! قبر دو طبقه تا 15 میلیون تومان! متری چند؟ تراکم معکوس فروشی! هر چه مرگ تصادفی بیشتر یعنی قبر بیشتر و تراکم فروشی زیر زمین بیشتر! از مدتها قبل داستان کشتار سالیانه مردم توسط گروهی از حادثه آفرینان جاده ای در کشور ما مسئله ای مهم بوده اما هیچ گاه به درستی به آن پرداخته نشده است.

بنا بر آخرین آمار سالیانه 22000 نفر در تصادفات جاده ای جان خود را از دست می دهند و برای محاسبه تعداد مصدومان می بایست این عدد را در 5 ضرب نماییم که به عدد 000/110 نفر می رسیم. تعداد نقص عضو ها نیز در این میان مشخص نیست همچنین ترکیب جنسیتی، سن، تاهل، و فرزندان متوفیان.


مبلغ دیه  تعداد 22000 نفر مبلغی در حدود یک هزار میلیارد تومان و مبلغ میانگین پرداخت بیمه برای هزینه بیمارستان و یا نقص عضو هم را نمی توانیم محاسبه نماییم اما مسلما مبلغ کمی نخواهد شد.
هزینه های تجهیز پلیس و برنامه های آموزشی، توسعه نیروی انسانی و مخارج پرسنلی، جریمه های رانندگی که کم نیستند و بسیاری از هزینه های دیگر را هم اضافه نمایید.
از بین رفتن سرپرستان خانواده، ناراحتی های والدین، فرزندان، بستگان، تاثیرات منفی اجتماعی، هزینه های مراسم ختم، شرکت کنندگان در مراسم و..... ادامه دارد( دارم باز هم فکر می کنم).
هزینه های تصادفات خسارتی، هزینه های دستگاه قضایی برای رسیدگی به پرونده، زندانیان دیه، مسایل خانواده زندانیان و..... هم که قابل محاسبه نیست.
از دوستم در اروپا پرسیدم آنجا وضع به چه صورت است در این حوزه. پاسخ خیلی جالب بود، گفت در اروپا تصادفات منجر به فوت بسیار کم اتفاق می افتند اما در آلمان اگر کسی در اثر تصادف فوت کند به پول ایران شرکت های بیمه مبلغ دو میلیارد تومان!!! به خانواده وی پرداخت می کنند و اگر فرد بیمه هم نداشته باشد دولت پرداخت نموده و به مرور از وی دریافت می کند!!!
داشتن پیش خود فکر می کردم هر اروپایی با توجه به افزایش نرخ دیه چند تای یک آدم ایرانی می ارزد؟ با یک ضرب و تقسیم ساده به عدد 30 می رسیم. فکرکنیم، هر آلمانی 30 تا آدم ایرانی می ارزد؟
از یکی از ایرانیان مقیم امریکا سئوال کردم که آنجا وضع به چه صورت است؟ گفت در امریکا اگر عابر مقصر باشد، راننده خودرو فقط یک جریمه مختصر می شود اما چنانچه راننده خودرو مقصر باشد اعم از داشتن یا نداشتن بیمه به مجازات 10 سال زندان محکوم می شود و خریدنی هم نیست مگر آنکه مشمول شرایط عفو شود که آن هم آسان نیست. راجع به پرداخت خسارت هم گفت مبلغ آن مسلما بسیار بالاتر از ایران است.
بعد یاد چک و چانه های شرکت بیمه در خصوص بیمه 90 میلیون تومانی و عقب نشینی مصلحتی قوه قضائیه، تبدیل مجازات زندان رانندگان به جریمه نقدی، قیمت هر نفر شتر و ضرب آن در تعداد 100 نفر شتر که دیه یک انسان در دین اسلام است افتادم. یکی از استدلالات این بود که بیمه توانایی پرداخت این ارقام را ندارد و در صورت افزایش نرخ دیه، قیمت نرخ بیمه خودرو ها افزایش خواهد یافت و مردم خودرو هایشان را کمتر بیمه می کنند و در نتیجه در صورت تصادف نمی توانند دیه را پرداخت و به زندان می روند!!! این هم انسان دوستی و مردم دوستی شرکت های بیمه!!! قبرستان ها پر شوند ولی زندان ها پر نشوند!!! گویی دستگاه قضایی هم بیشتر نگران پر نشدن زندان هاست تا پر شدن قبرستان ها!!! پرونده که پرونده است چه برای کشته شدن و چه برای کشتن!!!
یادم افتاد که تلویزیون داشت فیلم پلیس نامحسوس را نشان می داد که یک ژیگولی با خودرو آخرین مدلش در منطق مسکونی که سرعت مجاز 40 کیلومتر بود داشت با سرعت 160 کیلومتر می تاخت. وقتی راننده خاطی را گرفت جریمه( اعمال قانون) و خودروی وی را هم به پارکینگ(اعمال قانون) هدایت کرد.
خبرهای سرعت 320 کیلومتری یک خودرو در اتوبان های تهران، تخلف 10 هزار خودرو در تهران به دلیل سرعت غیر مجاز، جریمه 1200 خودرو در طول روز با دوربین های تونل توحید و عامل اصلی تصادفات را سرعت و سبقت غیر مجاز شمردن را که می خوانی سر آدم سوت می کشد.
چندی پیش در یک فیلم سینمایی دیدم خارجی پلیس به فرد خاطی می گفت: تو با سرعت غیرمجاز در حال رانندگی بودی، می توانم تو را به جرم شروع به ارتکاب قتل غیر عمد بازداشت کنم!!!
باز در یک فیلم سینمایی دیگر زمانی که راجع به فردی استعلام کرده بودند تا سابقه وی را بدست آوردند که آیا زمینه جرم قبلی داشته است یا خیر، به خاطر چند قبض جریمه آن فرد را جامعه ستیز خواندند و وی را از دسترسی به جایگاه مورد نظر بازداشتند.
در یکی از خبرها نیز می خواندم که فردی را به خاط جنایات جنگی در کشتار چند هزار نفر محاکمه می کنند. به خاطر کشتار سالیانه 22000 هزار نفر( خیلی شبیه نسل کشی است نه؟) باید چه کسانی بعنوان جنایت محاکمه شوند؟ مردم؟ مسئولان؟ شرکت های بیمه؟ افراد خاطی؟ شرکت های خودرو سازی؟ شهرداری ها؟ وزارت راه و ترابری سابق؟ راهنمایی و رانندگی؟ اما برای اینکه سر و صدای کسی در نیاید بهتر است متوفیان را مورد محاکمه قرار دهیم و بعنوان مجازات از حضور در این دنیا برای همیشه محرومشان کنیم!!!

قبرستان ها پر شوند اما زندان ها نه!!!

بهشت زهرای تهران که کارو کاسبی اش سکه است برج سازی معکوس در زمین!!! قبر دو طبقه تا 15 میلیون تومان!!! متری چند؟ تراکم معکوس فروشی!!! هر چه مرگ تصادفی بیشتر یعنی  فروش قبر بیشتر و تراکم فروشی زیر زمین بیشتر!!! یک متر زمین، چند تا بلوک سیمانی!!! کار تمام است. بقیه اش را خانواده متوفی آباد خواهد کرد!!! سنگ سه طبقه،  باغچه ، رستوران  و شام نهار و... ایجاد شغل!!!
 
براستی این چه دور باطلی است؟ راهکار چیست؟
نرخ دیه را بالا ببرید. هزینه بیمه را افزایش بدهید. دادن گواهینامه رانندگی را سخت کنید. مجازات های سخت تر برای جانیان سرعت در نظر بگیرید. استاندارد خودرو ها را برای شماره گذاری بالا ببرید. شرکت های بیمه در آموزش فرهنگ صحیح رانندگی و سرویس های تصادفات و افزایش نظارت های پلیسی سرمایه گذاری کنند. سوابق رانندگان پر خطر را برای بررسی جامعه ستیزی و محرومیت های اجتماعی لازم در سوابقشان بایگانی کنید و جزء موارد موثر در تایید صلاحیت ها قرار دهید. عدم رعایت قوانین رانندگی را در عدم پرداخت دیه کامل و یا بخشی از آن موثر کنید. نه آنکه هر فردی که ماشین اش را بیمه کرد خیالش راحت باشد که اگر دیگری را کشت دیه اش را بیمه پرداخت می کند( بخوانید بیمه مجوز قتل می دهد البته غیر عمد، یعنی اگر کسی بخواهد قتلی انجام دهد بهترین راهش بیمه کردن خودرو و زیر گرفتن فرد مورد هدف است، سلاحی بهتر از این!!!)
البته سخنی هم با ریاست محترم دستگاه قضایی باید داشت. می توان گذاشت قبرستان ها پر شوند نه زندانها. می توان گذاشت جیب شرکت های بیمه پر شود  و یا خالی نشود!!! می توان گذاشت ستاد دیه از صدقات مردم هزینه دیه ها را پرداخت نمایند!!! اما کاهش تصادفات یعنی کاهش پرونده های قضایی.
 توصیه می کنم یک بار دیگر آن بخش از قرآن را که مربوط به قصاص و دیه است مجدد بخوانند. مفسر قرآن نیستم، می ترسم مبادا تفسیر به رای محسوب شود اما به خدای صاحب قرآن قسم که دیه و قصاص، هر دو را در کنار هم عامل حیات انسان ها می فهمم و درک می کنم.
دیه یک موضوع مشخص است در کنار قصاص، قیمت شتر و صد تای آن هم مشخص است. چطور ما در موضوع قصاص تسلیم مدعیان حقوق بشر نمی شویم اما شما در خصوص نرخ  واقعی دیه تسلیم شرکت های بیمه می شوید؟ تفسیر ما از حقوق بشر چیست؟
شرکتهای بیمه نون شان در روغن( در خون مردم) است از این حجم تصادفات زیرا نرخ حق بیمه را با توجه به میزان تصادفات مشخص می کنند. تعداد خودرو ها را در مبالغ بیمه های دریافتی آنان ضرب کنید از رقم بیمه های پرداختی شان  و هزینه های منطقی شان کم کنید. درآمدشان از اختلاس 3000 میلیاردی کمتر نیست. دیناری را هم در راه کاهش تصافات سرمایه گذاری نمی کنند فقط تخفیف های سالیانه که آن را هم درست دقت نمایید از جیب مشتری است.
فریب مصلحت سازی های( مفسدت سازی های) شرکت های بیمه را نخورید. بگذارید دیه نرخ واقعی خود را داشته باشد و شرکت های بیمه برای بازار یابی و دعوت افراد به اخذ بیمه خودرو سرمایه گذاری کنند و قانون گذاران نیز مجازات های موثر را قانونی کنند و عابران متخلف را نیز مشمول دیه ننمایند و پلیس ما نیز نظارت بیشتر و مردم ما نیز رانندگی بهتر و البته دستگاه قضایی نیز مجازات زندان رانندگان متخلف را تبدیل جریمه نقدی نکند. در غیر اینصورت هیچوقت این قتل عام متوقف نخواهد شد.
*سعید کریمی

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد