فتنه اخر

فتنه اخر

فتنه اخر

فتنه اخر

طلوع خمینی درخاورمیانه عربی:مصرتونس،اردن،یمن،الجزایر و بحرین

مصر، تونس، اردن، یمن، الجزایر و بحرین در تسخیر اسلامگرایان
طلوع خمینی در خاورمیانه عربی
محافل سیاسی و رسانه ای غرب خیزش های مردمی علیه دیکتاتورهای عربی را با انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 مشابه دانسته و به سران کشورهای اروپایی و آمریکا درباره حمایت از دیکتاتورها هشدار دادند.
ناظران سیاسی غربی با مشابه خواندن تحولات جاری در کشورهای عربی با انقلاب 1979 ایران، معتقدند تفکرات و عقاید امام خمینی(ره) در حال حاکم شدن بر خاورمیانه عربی است.
در همین رابطه، «کان کاگلین» سردبیر بخش خارجی روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف گفت: «سران بسیاری از کشورهای عربی با نگرانی به تحولات مصر نگاه می کنند؛ آنها پیش از رویدادهای مصر شاهد سرنگونی حکومت زین العابدین بن علی رئیس جمهور سابق تونس بوده اند».وی افزود: «در کشورهای خاورمیانه نگرانی فزاینده ای در حال شکل گیری است؛ اردن از جمله این کشورهاست. در اردن حکومتی بسیار استبدادی حاکم است و فساد حکومتی گسترده است».
این سردبیر دیلی تلگراف اضافه کرد: «وضعیت اردن و مصر همانند وضعیت ایران در سال 1979 است؛ انقلاب اسلامی ایران در آن سال با سخنان جیمی کارتر رئیس جمهور پیشین آمریکا درباره وضعیت حقوق بشر در ایران آغاز شد و پس از 30 سال شاهد آن هستیم که باراک اوباما موضع گیری های مشابهی درباره تحولات مصر دارد و همین نکات را به حسنی مبارک گوشزد می کند».
پایگاه خبری «ورلد نیوز» نیز در گزارشی به بررسی شباهت های اعتراضات مردم مصر و انقلاب اسلامی ایران پرداخت و نوشت: «هر دو انقلاب در اعتراض به حکومت دیکتاتورهای فاسدی رخ دادند که بیش از سه دهه قدرت را قبضه کرده بودند. هم خاندان پهلوی و هم خانواده مبارک در واشنگتن با عنوان دوستان خانوادگی یاد می شدند . دولت اوباما دقیقاً به همان شکلی در مقابل انقلاب مصر مبهوت شده است که دولت جیمی کارتر در مقابل انقلاب ایران شوکه شده بود.»
«جفری واورو» استاد تاریخ دانشگاه های آمریکا و مدیر مرکز مطالعات تاریخی دانشگاه تگزاس که این مقاله را نوشته است، در ادامه مطلب خود به مقامات آمریکایی توصیه کرد که «برای جلوگیری از تکرار انقلاب ایران در مصر، به جای حمایت از مبارک به سرعت از او فاصله بگیرد. آمریکا باید از چهره های میانه رو و متعادلی چون محمدالبرادعی حمایت کند تا اخوان المسلمین مصر حکومتی مانند حکومت ]امام[خمینی]ره[ ایجاد نکند».
ورلد نیوز در پایان مطلب خود تصریح می کند: «رفتار آمریکا در واکنش به انقلاب 1357 ایران نوعی خودسوزی بود و باعث روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایران شد که بیش از 30 سال سیاست خارجی آمریکا را به چالش کشید و ما را تضعیف کرد».
در همین رابطه پایگاه اینترنتی «نیو ریپابلیک» نیز طی مقاله ای به توصیف سلسله رویدادهای ایران پرداخت و نوشت: «پس از روزها آشوب، و پس از اعلام حکومت نظامی، حاکم دیکتاتور یک سخنرانی تلویزیونی ترتیب داد. لحن او نادمانه بود. وعده تغییر و اصلاحات داد. دولت آمریکا علی رغم شعارهایش درباره آزادی و دموکراسی، وقتی این حاکم شروع به سرکوب مردم کرد، دولت آمریکا از اقدام وی برای برقراری نظم و قانون حمایت کرد. به دنبال این وضعیت، جریان های اسلامگرا روی کار آمدند و قدرت را در دست گرفتند».
دولت اوباما برای جلوگیری از تکرار روی کار آمدن یک نظام اسلامی در مصر مانند انقلاب ایران باید فوراً از مبارک بخواهد یک دولت موقت انتخاب کند که در رأس آن چهره متعادلی مانند محمدالبرادعی قرار گیرد.

فیلم اسلام هراسی شرکت برلوسکونی رکورد دار گیشه ایتالیا شد

فیلم کمدی 'چه روز زیبایی' ساخته ی شرکت رسانه‌ای متعلق به 'سیلویو برلوسکونی'، که مسلمانان را به تروریسم متهم می کند رکورد فروش را در سطح یک فیلم محلی به طرز بی‌سابقه‌ای شکسته است.


به گزارش خبرنگار دیپلماسی عمومی مشرق، شرکت رسانه‌ای "مدوسا " متعلق به "سیلویو برلوسکونی"، فیلمی کمدی با موضوع توهین آمیز تروریسم اسلامی و با عنوان "چه روز زیبایی" را تولید کرده است که رکورد فروش را در سطح یک فیلم محلی به طرز بی‌سابقه‌ای شکسته است.. برلوسکونی از جمله چهار غول رسانه ای جهان محسوب می گردد که پا به میدان جنگ نرم علیه اسلام گذاشته است.
خبرگزاری آکی ایتالیا نوشت: این فیلم توانسته فقط در دو هفته اکران 42 میلیون دلار فروش کند. داستان فیلم درباره یک نگهبان امنیتی است که شیفته ی یک زن عرب می‌شود که این زن در حال طراحی بمب‌گذاری "میلان دومو" است.
این فیلم همچنین فیلم هولوکاست محور "روبرتو بنیگنی" که در سال 1997 ساخته شد و فیلم "زندگی زیباست" که سه بار برنده جایزه اسکار شده است و به مدت 13 سال عنوان پرفروش‌ترین فیلم محلی را در اختیار داشت، از میدان به در کرده است.
فیلم "چه روز خوبی" توسط شرکت "مدوسا" تولید شده و بودجه‌ای معادل 6.6 میلیون دلار برای آن هزینه شده است. "گیامپائولو لتا" مدیرعامل شرکت مدوسا گفت که این فیلم سینمایی ورای خوش‌بینانه‌ترین پیش بینی‌های شرکت عمل کرده است.
این فیلم توسط تیمی از نسبتا تازه‌واردها به سینما و "چیکو زالونه" کمدین مشهور تلویزیون، ساخته شده که در "مدیاست" ایفای نقش می‌کند. مدیاست یک شرکت رسانه‌ای متعلق به "سیلویو برلوسکونی" نخست وزیر ایتالیاست که صاحب شرکت مدوسافیلم نیز هست.
لتا گفت: موج جدیدی از کمدی‌ جدید و خوش ساخت ایتالیایی در راه است و این چیزی است که مدوسا در حال کار روی آن است.
ایتالیا از گذشته‌های دور به دلیل ژانر کمدی آن معروف بوده است که به دهه 1950 میلادی باز می‌گردد و شامل آثاری از اساتیدی شناخته شده مانند "دینو ریزی"، "پیترو جرمی"، "ماریو مونیچلی" و بسیاری دیگر است.
در حال حاضر ایتالیا در حال تجربه احیای دوباره در سینمای ایتالیایی است و چهار فیلم از 10 فیلم برتر سال 2010 فیلم‌های کمدی ایتالیایی محلی بودند.
سینما مهم ترین ابزار غرب برای ستیزه ی نرم علیه جهان اسلام است.

چاوز در شبکه دولتی ونزوئلا: ای امام دوازدهم زود بیا + فیلم

به نقل از بازباران

سخنرانی هوگو چاوز در شبکه دولتی ونزوئلا؛ در حضور محمود عباس خائن!

همانگونه که آموزه های قرآنی می گوید؛ اینها برخواهند گشت!

آموزه های قرآنی می گوید که یک روز عیسی در حالیکه دست مهدی؛ امام دوازدهم را گرفته است می آید!

و در آن روز، صلح همه جهان را فراخواهد گرفت!

ما به مهدی و عیسی می گوییم زود بیایید [العجل!] زود بیایید!

زودتر بیایند [کلمح البصر او هو اقرب]

 (بغض چاوز)

زود بیایند!

دریافت این سخنرانی زیبا 

به راستی چه خطراتیاین دنیا را فرا گرفته است!

ان شاء الله دنیای جدید متولد شود!

امروز تمام دشمنان زمان ها و مکان ها در نوار غزه جمع شده اند

من اعتقاد دارم که ختم تمام جنگهای تاریخ و زمان و زمین، همین جنگی است که در نوار غزه است.

ما برای صلح در فلسطین می جنگیم؛ جنگیدن برای فلسطین، به نفع ما و همه مردم آمریکای لایتن است.

چاوز می گوید: مهدی بیا! خانواده هاشمی می گوید: مهدی نیا!

وای بر ما که شعار نسل اول انقلاب را فراموش کردیم؛ شعار وای به حال بختیار اگر امام فردا نیاد!

به راستی چرا کسی نمی خواهد فریاد بزند، وای به حال بخت یار اگر امام مهدی نیاد!

در این مقاله نشان داده شده است که بخت یار انقلاب و عامل تاخیر در ظهور امام مهدی کیست!

مقاله حقایقی تلخ از ارتباط هاشمی و خانواده اش با منافقین قدیم هم خواندنی است.

نواده یزید از براندازی جمهوری اسلامی قطع امید کرد (خبر ویژه)

«تا مردم ایران به خاطر حسین]ع[ بر سر و سینه شان می زنند، نمی شود جمهوری اسلامی را سرنگون کرد.»
سایت صهیونیستی بالاترین که یکی از تودهنی خورده های حماسه 9 دی 88 است، با درج مطلب فوق نوشت: «دوستان بیایید کمی منطقی فکر کنیم. رژیم اسلامی که با آن سروکار داریم، حکومتی نیست که با بیانیه و شعار و فریاد و این گونه تحرکات سقوط کند. در کشوری که مردمانش هنوز برای کشته شدن کسی که دو هزار سال پیش ]؟![ بر سر دعوای خلافت با پسرعمویش]؟![ کشته شد، بر سر و سینه می زنند، آیا می شود انقلاب راه انداخت و حکومت را سرنگون کرد؟ قطعا خیر! مردمان ایران قطعا انسان های خرافه پرست و اسلامگرایی هستند و متاسفانه تعصب بیش از حدی به دین و مسایل مذهبی دارند. نه همه اما اکثر مردم ایران این گونه هستند. حضور خیابانی در این شرایط در ایران، اصلا به صلاح نیست»!
لحن این نوشته کاملا نشان می دهد که نویسنده میراث خوار یزید است چرا که یزید هم پس از آن که جنایت عاشورا رقم خورد، با انکار علنی وحی شعری ارتدادآمیز خوانده و مدعی شد بنی هاشم با حکومت بازی کرده اند و هیچ وحی و خبری در کار نبوده است! البته امویان و یزیدیان و عباسیان هم در هنگام تنگنا با اهل بیت پسرعمو می شدند و همزمان به هر جنایتی که می توانستند دست می یازیدند.
یادآور می شود «بالاترین» هفته گذشته هم نسبت به ارادت عمیق ملت ایران نسبت به امام حسین علیه السلام ابراز ناراحتی کرده و نوشته بود «بسیاری از عزیزان ما از دنیا می روند و معمولا بعد از یک سال برایمان قضیه قابل قبول می شود ولی 1400 سال است که ایرانی ها برای حسین]علیه السلام[ عزاداری می کنند و تازه هر سال اربعین هم می گیرند و بر سر و صورت می کوبند؟ فکر نمی کنید 1400 سال عزاداری برای حسین بس باشد؟ مشکل این است که در خارج کشور هم عاشورا و اربعین یادشان هست و مثلا اینجا در لس آنجلس کسی از ایرانی ها نمی تواند بگوید من می خواهم موسیقی شاد بزنم.

ایران به هزینه واشنگتن امتیازات مهمی را در خاورمیانه می گیرد

ایران به هزینه واشنگتن امتیازات مهمی را در خاورمیانه می گیرد (خبر ویژه)

خبرگزاری های آمریکایی و انگلیسی معتقدند به موازات افزایش نفوذ و قدرت ایران در منطقه، نشانه های کاهش نفوذ آمریکا گسترش می یابد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی نوشت: نفوذ خطرناک ایران در منطقه افزایش می یابد. نشانه های این نفوذ را می توان از اراضی سنگلاخی افغانستان گرفته تا مدیترانه به سهولت یافت؛ از دوستی با سران افغان تا میانجیگری قدرت در عراق و هم پیمانی های عمیق با سوریه و برادری با حزب الله و حماس. به عنوان مثال در پی حرکت حساب شده حزب الله لبنان در اسقاط دولت طرفدار غرب و قرار گرفتن در جایگاه انتخاب جایگزین، نفوذ تهران باز هم افزایش پیدا کرد.
آسوشیتدپرس اضافه کرد: از نگاه ناظران، ایران به هزینه واشنگتن و هم پیمانانش در حال کسب امتیازات مهمی در سراسر خاورمیانه است. به گفته سلمان شیخ مدیر موسسه بروکینگز در دوحه قطر، به طور حتم نفوذ ایران در سراسر منطقه مشهودتر شده است.
این خبرگزاری آمریکایی می نویسد: حزب الله به عنوان متحد ایران، به خاطر جنگ با اسرائیل در سال 2006 به قهرمان جهان اسلام بدل شد. ایران در کوتاه مدت نقش خود را در منطقه به ویژه لبنان خوب بازی کرده است.
در همین زمینه خبرگزاری انگلیسی رویتر وجه دیگری از واقعیت معادله قدرت در خاورمیانه را بازگفت. رویتر تاکید کرده است: ناآرامی های خاورمیانه از تونس و مصر تا لبنان که دولت آمریکا را غافلگیر کرد، نشانگر محدودیت قدرت و نفوذ اندک واشنگتن برای تاثیرگذاری بر حوادث خاورمیانه است. مجموعه حوادث در این کشورها نشان می دهد دولت آمریکا به رغم ارائه کمک ها و پیگیری سیاست های خاص خود در منطقه نتوانسته هیچ تاثیر واقعی بر تحولات منطقه و از جمله مصر داشته باشد. دیوید ماکوفسکی تحلیلگر موسسه تحقیقات خاورنزدیک واشنگتن معتقد است آمریکا در حال حاضر شرایط دشواری در خاورمیانه پیدا کرده است. نفوذ کاخ سفید بر مردم کوچه و بازار مصر و سایر کشورهای عربی همچنان کمرنگ و احساسات ضد آمریکایی هنوز پررنگ است.


وصیتنامه جالب شهید خالد اسلامبولی


وصیتنامه جالب شهید خالد اسلامبولی

ما تصمیم گرفتیم فرعون مصر را به قتل برسانیم تا شاید خداوند به خاطر این کار، ما را از ننگ دوستی باصهیونیست ها نجات بخشد

خالد بن احمد شوقی اسلامبولی یک افسر مصری و عضو گروه جهاد اسلامی مصر بود که به همراه تنی چند از همرزمان مسلمانش در روز ۶ اکتبر ۱۹۸۱ انور سادات رئیس آمریکایی رژیم مصر را روانه جهنم کرد.
او در سال ۱۹۵۵ میلادی در مصر متولد شد. و در مدرسه فرانسوی «نوتردام» قاهره تحصیل کرده، سپس به ارتش مصر پیوست. او در سن ۲۰ سالگی با درجه ستوانی در واحد توپخانه ارتش مصر مشغول خدمت شد.خالد اسلامبولی مدتی با جنبش اسلامی «الجهاد» که مخفیانه فعالیت می‌کرد همکاری داشت.
او پس از برنامه ریزی دقیق در روز ۶ اکتبر ۱۹۸۱ (۱۴ مهر ۱۳۶۰) هنگامی که واحدهای ارتش و نظامیان کشور مصر در سالگرد جنگ رمضان در برابر انور سادات رژه می‌رفتند، در ساعت ۱۲:۴۰ به همراه چند همرزمانش به جایگاه مخصوص حمله کرد. در این حمله علاوه بر انور سادات فرعون مصر، ۵ نفر دیگراز مقامات رژیم او نیز کشته شدند. ۲۸ نفر از جمله ۱۴ افسر آمریکایی نیز زخمی شدند.
خالد اسلامبولی به همراه سه تن از همرزمانش دستگیر و روانه زندان شدند. او و سایر متهمان در قفس‌های فولادی در دادگاه شرکت می کردند. وی طی جلسات محاکمه خود انگیزه‌اش را از قتل انور سادات، بستن پیمان سازشکارانه کمپ دیوید اعلام کرد که خیانتی بزرگ به آرمان رهایی فلسطین بود.
سرانجام خالد اسلامبولی در ۱۵ آوریل ۱۹۸۲ (۲۶ فروردین ۱۳۶۱) به اعدام محکوم شد و حکم اعدام وی در آوریل ۱۹۸۲ به مرحله اجرا گذاشته شد و به شهادت رسید.

وصیت نامه شهید خالد الاسلامبولی
پدر، مادر، خواهران و برادر عزیزم محمد!
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
بر شما باد التزام به احکام اسلام و عمل به قرآن و ترس از خداوند. من شما را به اطاعت از دستورات خداوند دعوت می کنم. امیدوارم به خاطر مشکلاتی که شما را دچار آنها می کنم، مرا ببخشید و مورد عفو قرار دهید.
خداوند ما را برای شهادت در راه خود انتخاب و هدایت کرد و ان شاء الله ما و شما را در بهشت در کنار یکدیگر جمع خواهد کرد.
حاکم جامعه ما طغیان کرده و جباری را پیشه خود ساخته است. امت اسلامی راهی برای خلاصی از او ندارد مگر با قتل او ...
مادرم! ناراحت نباش، چون ما به اذن خداوند در زمره شهدا هستیم. نامه من زمانی به شما خواهد رسید که در دنیای آخرت قرار داریم.
خواهرم انسیه و سمیه و برادرم محمد را به خداوند می سپارم. مبلغ پولی که نزد خواهرم انسیه است، بین فقرا و مساکین تقسیم شود و فرزندانش فاطمه و مروه با تربیت اسلامی و مقید به دستورات شرعی تربیت شوند.
ما با هم تصمیم گرفتیم که فرعون مصر را به قتل برسانیم تا شاید خداوند به خاطر این کار، ما را از ننگ دوستی باصهیونیست ها که دامن ما را گرفته و فساد روحی و اخلاقی سادات و همسرش را در جامعه علنی ساخته است نجات بخشد. اشهد انّ لا اله الا الله و اشهد انّ محمّدا رسول الله.

پیشینه کمک 50 میلیون دلاری ابومازن به میرحسین


پیشینه کمک 50 میلیون دلاری ابومازن به میرحسین

می‌توان این مطلب را به خوبی درک کرد که امریکا مدت‌هاست تلاش می‌کند با کمک دلارهای خود نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کند... دلارهایی که کوهی از آنان در مقابل اراده ایرانیان ناتوان است.

بر کمک 50 میلیون دلاری رئیس سازشکار تشکیلات خودگردان به میرحسین موسوی در حالی منتشر شد که پیش‌تر‌ نیز اظهار نظر‌های فراوانی از سوی مقامات مختلف در خصوص دریافت کمک مالی از سوی ستاد ‌ موسوی شده بود؛ کمک‌هایی که غالب آنها از سوی حکومت‌های عرب منطقه به ستاد موسوی اعطا شده بود و علاوه بر این کمک‌ها، دولت‌های عرب منطقه واسطه بسیار خوبی برای رساندن این کمک‌ها به جریان مخالف نظام بودند.

کمک‌های مستقیم
طرح موضوع کمک 50 میلیون دلاری ابومازن برای راه‌اندازی یک شبکه رادیویی برای تبلیغات به نفع میرحسین موسوی و جریان مخالف نظام در حالی است که قرار‌گیری این موضوع در کنار سایر اتهامات مالی مطرح شده علیه این جریان، نظیر دریافت کمک یک میلیارد دلاری از عربستان سعودی توسط جریان‌های وابسته، راهی جز تکذیب زبانی از جانب موسوی باقی نگذاشته است، البته این موضوعات، تنها اتهامات مالی این جریان نیست، چراکه قبل‌تر ‌ نیز گزارش‌های مختلفی از دریافت کمک‌های مالی توسط افراد وابسته به جریان فتنه از کشورهای حاشیه خلیج فارس منتشر شده تا پرونده این جریان در رابطه با فساد مالی بیش از پیش قطور شود، حتی حمید رسایی نماینده مجلس نیز در زمان انتشار خبر کمک یک میلیارد دلاری سعودی‌ها به سران فتنه، پا را فراتر از این می‌گذارد و به صراحت می‌گوید: آنها در دوران حاکمیت خود بر دستگاه اجرایی کشور مراودات بسیاری با بیگانگان داشتند و از آنان کمک‌های مالی بسیاری دریافت کردند که بیش از مبلغی است که اکنون صدایش درآمده است.
تمامی اینها در حالی است که حدود هشت سال قبل هم آیت‌الله مصباح یزدی اعلام کرده بود که چمدان‌های دلار از طرف استکبار در اختیار تجدیدنظرطلبان قرار گرفته است که البته در آن مقطع انتقادات زیادی از سوی این جریان علیه سخنان آیت‌‌الله مصباح یزدی صورت گرفت، بنابراین قرار‌گیری این موضوعات در کنار سایر اقدامات جریان‌های وابسته به فتنه‌گران که در طول سال‌های مختلف، در قالب‌های مختلف و از نهادهای مختلف‌ (NGO‌های خارجی) کمک‌های مالی دریافت کرده بودند ‌ و خواسته یا ناخواسته در راستای اهداف براندازانه دشمنان نظام هزینه کرده بودند، می‌تواند سخن چندی پیش وزیر اطلاعات در خصوص هزینه 17 میلیارد و 700 میلیون دلاری دشمنان برای براندازی نظام جمهوری اسلامی را تأیید کند. حیدر مصلحی حدود یک ماه پیش در سالروز حماسه نهم دی گفته بود که دشمنان نظام در طول این سال‌ها حدود 17 میلیارد و 700 میلیون دلار علیه کشورمان هزینه کرده‌اند، البته این کمک موضوعی نیست که فقط در جریان انتخابات و فتنه صورت گرفته باشد، بلکه از گذشته سابقه دارد و حرکت‌هایی از گذشته دنبال می‌شد که می‌خواستند در انتخابات نتیجه آن را بگیرند.

کمک‌های غیرمستقیم
اعتراف به ارائه کمک‌های مالی مستقیم به فتنه‌گران توسط مؤسسات به ظاهر غیرانتفاعی فعال در عرصه جنگ نرم در حالی صورت می‌گیرد که پیش از این نیز دولت امریکا کمک‌هایی را نیز به رسانه‌ها و سایت‌های ضد ایرانی خارج از کشور ارائه و مشخصاً تلاش کرد نقش غیرمستقیمی را در خصوص مسائل داخلی ایران ایفا کند؛ موضوعی که قرار بود به صورت محرمانه پیگیری شود اما با شکست‌های پی در پی این طراحی‌ها و حضور یکپارچه مردم در صحنه‌های دفاع از نظام و حاکمیت حالتی علنی و بی‌پروا به خود گرفت. در حال حاضر دولت امریکا کمک‌های مستقیمی را به رادیو فردا و تلویزیون صدای امریکا کرده و در کنار اینها، هیلاری کلینتون دلارهای گزافی را نیز به سایت‌های توئیتر و فیس‌بوک که محبوبیت زیادی بین ایرانیان دارند، ارائه کرده است، البته این موضوع را باید در کنار هزینه‌های انگلیس و اسرائیل برای رسانه‌های فعال علیه ایران قرار داد. اما این پایان بخش هزینه‌های بی‌شائبه امریکاییان علیه ایران نیست چراکه این دولت علاوه بر کمک به نهادهای فعال در عرصه جنگ نرم و همچنین فتنه‌گران داخلی ایران، کمک‌های سخاوتمندانه‌ای را نیز به تروریست‌های فعال علیه کشورمان نظیر جندالشیطان، مجاهدین خلق و پژاک کرده که اعترافات عبدالمالک ریگی نیز بخشی از این سناریو را افشا کرد. در مجموع با بررسی این شرایط می‌توان این مطلب را به خوبی درک کرد که امریکا مدت‌هاست تلاش می‌کند با کمک دلارهای خود نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کند... دلارهایی که کوهی از آنان در مقابل اراده ایرانیان ناتوان است.

نظر سنجی فتنه اخر

دوستان در نظر سنجی هم شرکت کنید

بی‌بصیرتی، حسادت و دنیاپرستی از جمله دلایل ریزش خواص است


بی‌بصیرتی، حسادت و دنیاپرستی از جمله دلایل ریزش خواص است

امام(ره)به مردم بها می‌داد و آن‌ها را تکریم می‌کرد و در آخرین پیام‌های خویش می‌فرمودند: مردم ما که جانم فدای آن‌ها باد.

آیت‌الله سیداحمد خاتمی، عضو برجسته جامعه مدرسین و عضو هیئت‌رئیسه مجلس خبرگان رهبری در گفت‌وگو با ندای انقلاب، با اشاره به شاخصه‌های اصلی خط امام(ره) گفت: دین‌محوری و اسلام‌محوری و این مطلب که همه مقصد ما مکتب ماست، یکی از این شاخصه‌هاست.
وی افزود: اگر کسی در بیانات حضرت امام(ره) جست‌وجو کند، متوجه می‌شود کملاتی از قبیل الله، خداوند،  اسلام و مکتب از در فرمایشات ایشان بیش از سایر واژه‌ها استفاده شده است؛ اگر سیر اجمالی به «صحیفه نور» داشته باشیم، متوجه می‌شویم آنچه که کاملا مدنظر ایشان است، کلمه مکتب است.
آیت‌ا‌لله خاتمی استکبارستیزی را از جمله شاخصه‌های دیگر حرکت و خط امام(ره) بیان کرد و گفت: ایشان از آغاز تا پایان عمر مبارک خویش بر این امر تأکید داشتند و پیوسته این فرهنگ را یاد می‌کردند.
این عضو برجسته جامعه مدرسین عنصر مردم‌سالاری دینی را شاخصی مهم در خط امام یاد کرد و گفت: از این عنصر تحت عنوان جمهوریت تعبیر می‌شود؛ ایشان به مردم بها می‌داد و آن‌ها را تکریم می‌کرد و در آخرین پیام‌های خویش می‌فرمودند: مردم ما که جانم فدای آن‌ها باد.
خاتمی با بیان اینکه این اصول هیچ‌گاه در طول 10 سال امامت ایشان ترک و فراموش نشد، اظهار کرد: ما هم باید این اصول را پاس بداریم.
این عضو مجلس خبرگان رهبری درباره علت اصلی ریزش برخی خواص در طول سال‌های پس از انقلاب اظهار کرد: یکی از دلایل این امر بی‌بصیرتی است.
به گفته آیت‌الله خاتمی، دنیاپرستی و حسادت را از دیگر دلایل سقوط برخی خواص نامید و خاطرنشان کرد: نمی‌توان در همه ریزش‌ها یک تحلیل را داشت هر جایی باید سراغ تحلیلی رفت.
 

حقایقی تلخ از ارتباط هاشمی و خانواده اش با منافقین قدیم/1

به نقل از بازباران

هنگامی که بخواهد انقلابی مردمی مثل آنچه اینک در مصر در حال رخ دادن است، نهایی شود؛ دشمنان دو راه بیشتر در پیش ندارند؛ نخست اینکه جلوی حرکت عظیم مردمی بگیرند که کاری بسیبار دشوار است. و دیگر اینکه کسانی مثل محمد البرادعی و انقلابیون بدلی را تقویت کنند تا پس از مدتی،سکاندار اصلی انقلاب شوند. این یک قاعده کلی است که در هر انقلابی، حتی حرکت انقلابی پیامبر خاتم، جریان منافق نفوذ کند. این جریان تا زمانی زنده است که انقلاب هم زنده است.

هاشمی عوض شده است یا نگاه ما به هاشمی؟ هاشمی در مخالفت با ولیّ فقیه خود، چه به شکل تندروانه و افراطی و چه به شکل تفریطی اش، انسانی سابقه دار است و به نظر می رسد، هیچ تغییری نسبت به اول انقلاب و حتی پیش از انقلاب نکرده است: تراب حقشناس از سران منافقین می گوید که "نامه مفصل هاشمی رفسنجانی۱ به امام، درباره مجاهدین را من به عراق بردم ... آیت الله خمینی هیچ جواب مثبتی به آن نامه ها نداد۲." وی همچنین به نامه آمرانه منتظری۳ به امام راحل در حمایت از منافقین اشاره دارد. حقشناس می گوید: "امام صریحا گفت که من با جنگ مسلحانه مخالفم" با این حال [برخی از] روحانیون مبارز داخل ایران هم چنان به سازمان کمک می کردند.۴

کتک خورده ها و مدافعین منافقین: مهدوی کنی در خاطراتش از حمایت هاشمی، لاهوتی و خودش از مجاهدین، می‌گوید: "ما برای این آقایان (مجاهدین) خیلی کتک خوردیم، بنده دو ماه به خاطر همین آقایان شکنجه دیدم، ولی احدی را لو ندادم۵." یکی از هم عقیده های هاشمی در این مساله، می گوید: "من فقط در سال ۱۳۵۰ از وجوهات بازار چندین میلیون تومان به سازمان مجاهدین کمک کردم"۶.

ادعای عجیب هاشمی در مقصر دانستن علما در جریان منافقین: هاشمی در خاطراتی از زندان شاه: "سازمان مجاهدین خلق در ابتدا بر اساس اسلام و تشیع تشکیل یافت، ولی نه آنان سراغ اهل علم و متخصصین مسائل اسلامی رفتند و نه اهل علم به آنان توجه کردند و قهراً کار به دست افراد فرصت‌طلب و ناوارد افتاد و به انحراف کشیده شد." ۷ این در حالی است که امام خمینی، امام خامنه ای و علامه مصباح، از اول هیچ نگاه مثبتی به اینان نداشتند؛ بلکه به عکس، دیدگاه های آنان را التقاطی می دانستند.

                    

پاسخ یک منافق معدوم به اتهام هاشمی به علما: نگاهی به ارتباط این گروه با امام و برخورد امام با آنان می تواند بطلان ادعای هاشمی را نشان دهد: "حسین روحانی پس از انقلاب در مصاحبه ای در سیمای جمهوری اسلامی ایران، اعتراف کرد که از طرف سازمان، به‏نجف رفته و طی هفت جلسه با امام گفتگو کرده است. وی دوکتاب راه امام حسین و راه انبیاء راه بشر را به امام داده است. وی توضیح می‏دهد که امام تحلیل ما را از معاد، یک تحلیل مادی قلمداد کرد. دعایی در این باره می‏گوید: امام درباره کتاب «راه انبیاء راه بشر» فرمودند که این‏ها ضمن این کتاب می‏خواهند بگویند که معادی وجود ندارد و معاد، سیر تکاملی همین جهان است و این چیزی است بر خلاف معتقدات اصولی اسلام. ۸"

چون مصباح با منافقین نبوده است، پس با انقلابیون نبوده است! بنده، از حجت الاسلام و المسلمین اکبر میرسپاه شنیدم که یک صبح جمعه، هاشمی به قم آمده است تا حمایت آیت الله مصباح از مجاهدین خلق (منافقین) را جلب کند. اما هر چه در حضور حضرت آیت الله خامنه ای اصرار می کند، آیت الله مصباح می گوید صلاحیت آنان برای من احراز نشده است. هاشمی می گوید که من آنان را می شناسم، و با اعتماد به قول من، آنان را تایید کنید! آیت الله مصباح پاسخ می دهد که اعتماد  شما، نتیجه اش امضای خودتان است، و اگر من امضا کنم، نشان اعتماد بنده به آنان است نه به شما!"

مصباح، مرد منافق شناس انقلاب اسلامی ایران: 

ادامه مطلب ...