فتنه اخر

فتنه اخر

فتنه اخر

فتنه اخر

اگرآزادی هست،پس چرابه موسوی وکروبی برای تظاهرات اجازه ندادند؟

به نقل از ایکس شبهه

شبهات رایج در افواه ش: می‌گویند: اگر آزادی هست، پس چرا به موسوی و کروبی برای تظاهرات در دفاع از مردم مصر اجازه داده نمی شود؟

«ایکس – شبهه»: شاید سوء استفاده از واژه‌ی «دمکراسی و آزادی» آن هم با شعارهای ژورنالیستی و احساسی، فقط برای فریب عده‌ی نادری از عوام نتیجه دهد، اما شکی نیست که دیگر این حنا برای یک ملت فرهیخته، انقلابی، با 32 سال تجربه‌ی ترفندهای فرهنگی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و ... دشمن و عوامل ستون پنجمی آن، دیگر رنگی ندارد.

چه کسی گفته: دمکراسی یا آزادی، یعنی هر کس، هر کاری دلش خواست بکند؟! چه کسی گفته اگر گروهی راه‌افتادند تا نظامی را سرنگون کنند، (در صورتی که آن گروه در جهت منافع آمریکا و اسرائیل حرکت کنند)، دمکراسی ایجاب می‌کند که نه تنها هیچ کس با آنها درگیر نشود و مخالفتی نیز نکند، بلکه با شیرینی و گل به استقبالشان روند؟! و خلاصه آن که چه کسی گفته: دمکراسی یا آزادی، یعنی بلاهت، حماقت و خود فریبی سیاسی؟! و ایجاد زمینه‌ی مساعد برای شورش و فتنه به قصد براندازی؟!

ادامه مطلب ...

منظورازین که میگویند:نباید در زمان غیبت حکومت تشکیل گردد چیست؟

«ایکس - شبهه»: به طور کلی اشخاص یا جریان‌هایی که چنین تصوری از اسلام داشته و بیان می‌دارند، از دو گروه خارج نیستند:

الف – کسانی که هیچ اعتقادی به اسلام ندارند، بلکه کافر می‌باشند و فقط جهت ایجاد اعوجاج در اعتقادات مسلمین و انحراف آنها از صراط مستقیم، با ماسک مسلمانی وارد شده و منافق‌وار بر علیه اسلام تلاش می کنند.

ب – کسانی که مسلمان هستند، اما نه تنها هیچ گونه اطلاعات جامعی از اسلام و قرآن کریم ندارند و ایمان و اعتقادشان بر اصول درستی از اسلام استوار نیست، بلکه گمان دارند که به جز آنان کسی اسلام را نمی‌شناسد!

به عنوان مثال برای گروه اول می‌توان تمامی مراکز ناتوی فرهنگی بر علیه جمهوری اسلامی ایران در سرتاسر دنیا، سازمان‌های صهیونیستی و پایگاه‌های اینترنتی یا رسانه‌ای که همت، شدت و سرمایه‌گذاری و هزینه‌ی کلان تلاش می‌کنند و البته در داخل نیز عده‌ای «عمله‌ی آماتور ظلمه» را به استثمار گرفته‌اند اشاره نمود و برای گروه دوم نیز «انجمن حجتیه» و سایر هم اندیشان آنها، مثال و نمونه‌ی بارزی است.

تکلیف گروه اول مشخص است، اما از گروه دوم می‌پرسیم:


ادامه مطلب ...

آیا تحولات اخیر در کشورهای جهان از نشانه‌های ظهور حضرت مهدی(عج)ا

  آیا تحولات اخیر در کشورهای شمال آٰفریقا و عربی (مثل مصر، تونس، یمن و...) از نشانه‌های ظهور حضرت مهدی (عج) است؟

«ایکس – شبهه»: باید در بررسی اوضاع و تطبیق آن با مقوله‌ی ظهور، به سه نکته‌ی مهم ذیل توجه شود:

الف - نباید به مسئله‌ی ظهور به مانند یک حادثه‌ی اتفاقی نگاه کرد. ظهور حضرت مهدی سلام الله علیه و عجل الله تعالی فرجه‌الشریف، یک جریانی است که در طول تاریخ امتداد داشته و دارد و لذا هر لحظه و هر حادثه‌ای گامی به سوی ظهور و علامتی از علائم عام یا خاص ظهور ایشان است. ظهور مانند یک زنجیری است که از حلقه‌های به هم پیوسته‌ای تشکیل گردیده است و یکی هم حلقه‌ی آخر آن است.


ادامه مطلب ...

باوجود ولی‌فقیه وحکومت اسلامی،نباید مشکلات اقتصادی،..وجود داشته باشد

سیاسی ش (تهران): برخی می‌گویند: با وجود ولی‌فقیه و حکومت اسلامی، نباید مشکلات اقتصادی، مفاسد اداری، اخلاقی و اجتماعی وجود داشته باشد! پاسخ آنها چیست؟


5 دى 1389-

«ایکس - شبهه»: معمولاً اغلب کسانی که اینگونه شعارهای بی منطق و البته هدفدار را می‌دهند، از دو گروه خارج نیستند: یا افراد بسیار عوامی هستند که نه تنها از اسلام، بلکه از بافت و ساختار یک جامعه هیچ اطلاع صحیحی ندارند و فقط به دهان‌ها نگاه می‌کنند و چیزی می‌گویند، و یا آن که می‌دانند، اما ضمن عدم برخورداری از اندک اطلاعاتی راجع به اصل اسلام [چه رسد به ولایت فقیه]،‌ بغض و کینه هم دارند و سعی دارند با ضد تبلیغ‌های اینگونه، اذهان را مشوش و امور را مشتبه کنند.

ولایت فقیه، حکومت اسلامی و ...، مباحث و مقوله‌های اسلامی است، پس تعریف آنها را باید در فرهنگ غنی اسلام جستجو کرد، نه تعاریف ژورنالیستی و هدفداری که آقایان از جانب خود می‌دهند و سپس بر اساس آن تعریف غلط، به تجزیه تحلیل و داوری می‌پردازند.

در کجای تعریف ولایت فقیه در اسلام و یا هیچ عقل سالم دیگری آمده است که یعنی «دیگر هیچ مشکل اقتصادی، فساد اداری، مالی و ... باقی نماند»؟! مگر در زمان پیامبر اکرم (ص) و حکومت ایشان به عنوان یک «ولایت فقیه معصوم» و خاتم‌الأنبیاء صلوات الله علیه و آله، دیگر در جهان اسلام و تحت سیطره‌ی حکومت ایشان، هیچ گونه مشکل اقتصادی، مالی، فساد اخلاقی، اداری و ... باقی نمانده بود؟ یا همین طور زمان حکومت حضرت علی علیه‌السلام به عنوان یک ولی فقیه معصوم دیگر؟ پس چرا با این همه جریانات سیاسی فاسد [مثل غزوه‌ها، فتنه‌های اهل مکه، مسجد ضرار مدینه‌ای‌ها، صفین، خوارج و ...] درگیر بودند؟! چرا این همه به رسیدگی فقرا سفارش می‌کردند و شب‌ها نان و خرما حمل می‌کردند، زکات می‌گرفتند و بین فقرا توزیع می‌کردند؟ اگر فسادی نبود، چرا حد جاری می‌کردند؟ ... و چه کسی گفته است که ولایت فقیه و حکومت اسلامی یعنی به زنجیر کشیده شدن شیاطین جن و انس و تعطیلی نفس اماره‌ی شکم‌پرست و شهوت پرست؟!

بلکه حکومت اسلامی که مستلزم ولایت فقه به وسیله‌ی «ولی فقیه» است،‌ بدین معناست که حکومت و مردم، دست به دست هم، سعی می‌کنند تا همه‌ی مشکلات پیش آمده در دوره‌ی جاهلیت و حادث شده در زمان کنونی را با رعایت و تحقق احکام الهی و نه احکام من درآوردی شرق و غرب که به نفع خودشان است، از میان برداشته و مرتفع سازند و با تلاش خود، جامعه‌ای سالم و مترقی بسازند. و البته در آن جامعه نیز این اختلال‌ها بروز خواهد کرد، اما کمتر و روش برخورد به طریق اسلام نیز هم مانع از گسترش آن می‌گردد و هم اصلاح کننده است.

بنابر این پاسخ آنها همین بس که: شما هر موقع مطیع ولی‌امر و حکومت اسلامی شدید و به احکام فردی و اجتماعی خود عمل کردید، از هر گونه فساد و تباهی و ایجاد نا امنی و شک و شبهه و تردید و ناامیدی و ضد تبلیغ بر علیه اسلام و ولایت فقیه و نیز تبلیغ عملی برای ساختن جامعه‌ی اسلامی عمل کردید، امور گام به گام (نه حادثه‌ای و جادوگرانه) اصلاح خواهد شد.

دانشمندان فیزیک کوانتوم، با اثبات ازلیت ماده، وجود خدا را رد می‌کنند

کلامی (اعتقادی) ش(گرگان): دانشمندان فیزیک کوانتوم، با اثبات ازلیت ماده، وجود خدا را رد می‌کنند، همین طور برخی از فلاسفه‌ی غرب و تأسف‌آور این که عده‌ای از دانشجویان نیز با تعصب تمام سعی در اثبات عدم «غیب» می‌کنند! پاسخ محکم چیست؟15 دى 1389-

«ایکس - شبهه»: دانش‌پژوهان محترم باید بیش از اقشار دیگر واقف باشند که هر علمی به حوزه‌ای اختصاص دارد و ورودش به حوزه‌های دیگر خطا و بی‌نتیجه است. به عنوان مثال با علم شیمی یا زمین‌شناسی، نمی‌توان در باره‌ی ادبیات یا وزن و قافیه داشتن یا نداشتن یک غزل نظر داد.

ورود علم تجربی به حوزه‌ی فلسفه نیز همین گونه است. علم تجربی نمی‌تواند ثابت کند که «خدایی هست» و نیز نمی‌تواند ثابت کند که «خدایی نیست». مضافاً بر این که علم تجربی راجع به هیچ «نبود یانیستی»ای، اگر چه مادی باشند نیز نمی‌تواند نظر دهد و فقط مجبور و محدود است که راجع به هستی‌های محسوس نظر دهد. مثلاً اگر کسی بگوید که فلان کهکشان در آسمان‌های دور دست هست، علم تجربی نمی‌تواند بگوید که نیست، چرا که ابزار شناخت در علم تجربی محدود به ادراکات حسی است و تا همه‌ی آسمان‌ها را نگشته و به نبود آن پی‌نبرده، نمی‌تواند مدعی شود و حکم کند که «نیست»، لذا از آن که مدعی شده «هست» دلیل و مدرک و سندش را می‌خواهند.

الف – پس، این که ثابت کنیم خدایی هست یا نیست، کار علم تجربی نیست. لذا فیزیک کوانتوم نیز نمی‌تواند قائم به خود ثابت کند که خدایی هست و یا نیست. حتی اگر ازلیت ماده را ثابت کند [که نتوانسته و نمی‌تواند]، باز وارد علم فلسفه شده است و یافته‌های‌ی فیزیکی را در عرصه‌ی عقل و فلسفه و منطق مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. مضاف بر این که فیزیک کوانتوم به هیچ وجه در پی نفی خدا نیست و آن چه هم تا کنون به صورت ژورنالیستی بیان شده و مورد سوء استفاده‌ی تبلیغاتی در نفی خدا به کار گرفته شده، فقط «نظریه» است و نه علم. و از نظریه نمی‌توان و نباید تبعیت نمود.


ادامه مطلب ...

شیطان که اخراج شدچگونه به بهشت برگشت؟

شبهات رایج در افواه ش (تهران): اخیراً سایتی شبهاتی را طرح کرده و مدعی شده هر کس جواب دارد وارد شود. گفته: شیطانی که اخراج شد چگونه به بهشت برگشت و فریب داد؟ و در ضمن مگر «منی» نجس نیست، پس چگونه از آن انسان به وجود می‌آید؟

«ایکس - شبهه»: ظاهراً این سایت‌های شبهه افکن، یا از یک منبع تغذیه می‌شوند و یا از هم کپی می‌کنند. چرا که یک سؤال واحد در زمان واحد در همه‌ی آنها (و اغلب با انشای واحد) درج می‌گردد تا فرافکنی شود. این دو سؤال نیز مکرر در یک ماهه‌ی اخیر مطرح شده است. لذا از همه‌ی عزیزان خواهش می‌کنیم که اصلاً سراغ اینها نروند، نه این که در پی جواب جهت درج در آنها باشند. دقت شود که منظور اصلی آنها اساساً همین جذب مشتری برای اهداف بعدی است و اصلاً با جواب شما نیز کاری ندارند و چه بسا خود پاسخ شبهه‌ی مطروح‌شان را به خوبی می‌دانند. حتی گاه سؤالات یا شبهاتی مطرح می‌کنند که هر کسی جواب آن را می‌داند، بلکه می‌خواهند وارد شوید، پاسخ بگویید و به این پاسخ شاد شوید، اما بازار آنها گرم شود.

اما در خصوص پاسخ «بهشت» دقت شود بهشتی که آدم و حوا و ابلیس و ... در آن بودند، بهشت جاویدی که در قیامت برپا می‌شود نبوده است. اساساً از بهشت جاوید کسی اخراج نمی‌شود که حال برگردد یا بر نگردد. بهشت جاوید جای «خلود» یعنی ماندن همیشگی است و در آنجا غم و غصه و فریب و مرگ و اخراج نیز نیست. بلکه بهشت برزخی بوده است.

اما راجع به نجس بودن «منی» در فقه اسلام نیز دقت شود که نجس بودن به معنای بی‌خاصیت بودن نیست. بلکه انسان باید از تماس با آن اجتناب کند و اگر ضرورتاً تماسی حاصل شد، خود را تطهیر نماید. مگر خون نجس نیست؟ مگر اعضای داخلی بدن انسان (مرده یا زنده) نجس نیستند؟ مگر الکل طبیعی نجس نیست؟ ... یا حتی آب که مایه‌ی حیات است نجس نمی‌شود؟ اگر مواد نجسی چون ادرار یا مدفوع در بدن تولید نشود، چی می‌شود؟ آیا منجر به مرگ نمی‌گردد؟ یا آن که چون لازم و مفید است، آقایان راحت با آن تماس گرفته و خود را هم تطهیر نمی‌کنند؟!

پس مشاهده می‌فرمایید که خودشان نیز پاسخ را می‌دانند. فقط می‌خواهند که به بهانه‌ی پاسخ متقن هم که شده وارد شوید، بازارشان گرم شود و سپس حرف‌های دیگر خود را بگویند. در ضمن محاسبه‌ی سایت‌های ضد دین و ضد انقلاب این است که به فرض از صد نفر کاربر، ده یا 90 نفر به دنبال پاسخ بروند و یا از پیش بدانند. مابقی که نمی‌روند. پس حتی یک نفر هم برای آنها یک نفر است.

شبهه:درست است که ما پس از 1300 سال در عزای امام حسین بگرییم؟

شبهات رایج در افواه ش (اهواز): می‌گویند: مگر امام حسین (ع) به حضرت زینب (ع) نفرمود که برای من گریه و شیون منما. حال درست است که ما پس از 1300 سال در عزای ایشان بگرییم؟ (به انضمام پاسخی از امام خمینی «ره» در این باره)
7 دى 1389-

«ایکس – شبهه»: بدیهی است که دشمنان اسلام و به ویژه تشیع، اصلاً نگران گریه و خنده‌ی ما نیستند و برایشان هیچ فرقی نمی‌کند که ما در عزای کشته‌های خردسال تا سالخورده‌‌ی معاصرمان در ایران، عراق، فلسطین،‌ لبنان و نوار غزه بگرییم یا بر ظلمی که به اماممان در 1300 سال پیش رفته است، بلکه آنها نگران شادی و اندوهی از ما هستند که اذهان و قلوب خودمان و دیگران را بیدار کند و منافع آنها را به خطر بیاندازد و از گریه بر مصیبت سیدالشهداء علیه‌السلام و یاران با وفای او نیز به همین دلیل ناراحت و نگران هستند.

اینک به نکات ذیل توجه فرمایید:

الف – امام حسین (ع) اصلاً به کسی نفرمود که در مصیبت من گریه نکن. چه رسد به حضرت زینب علیها‌السلام. بلکه حتی وقتی صدای گریه و شیون فرزندان را شنید، به آنها فرمود: «شما این اطفال و زنان را آرام کنید که گریه‌های زیادی در پیش دارند» و خود نیز در شهادت عزیزانش گریه می‌نمود.

امام (ع) در یک فراز فرمود: «... یا اختاه، یا ام کلثوم، یا فاطمه، یا رباب! انظرن اذا قتلت فلا تسققن علی جیباً و لا تخمثشن وجهاً و لا تقلن هجراً».


ادامه مطلب ...

عده‌ای می‌گویند که «صراط مستقیم» ولایت است و این باقرآن نمی‌خواند

کلامی (اعتقادی) ش: عده‌ای می‌گویند که «صراط مستقیم» ولایت است و این با نص قرآن نمی‌خواند. چرا که خداوند خود در سوره‌ی المائده، تصریح می‌نماید که صراط مستقیم، شریک نگرفتن به خدا، احسان به والدین، نکشتن اولاد و ... می‌باشد. 

«ایکس – شبهه»: آیه‌ی مبارکه و ترجمه‌ی آن چنین است:

«قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ  أَلَّا تُشرِْکُواْ بِهِ شَیًْا  وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَنًا  وَ لَا تَقْتُلُواْ أَوْلَادَکُم مِّنْ إِمْلَاقٍ  نحَّْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ  وَ لَا تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ  وَ لَا تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتىِ حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقّ‏ِ  ذَالِکمُ‏ْ وَصَّئکُم بِهِ لَعَلَّکمُ‏ْ تَعْقِلُونَ * وَ لَا تَقْرَبُواْ مَالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتىِ هِىَ أَحْسَنُ حَتىَ‏ یَبْلُغَ أَشُدَّهُ  وَ أَوْفُواْ الْکَیْلَ وَ الْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ  لَا نُکلَِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا  وَ إِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَ لَوْ کَانَ ذَا قُرْبىَ‏  وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ  ذَالِکُمْ وَصَّئکُم بِهِ لَعَلَّکمُ‏ْ تَذَکَّرُونَ * وَ أَنَّ هذَا صرَِاطِى مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ  وَ لَا تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ  ذَالِکُمْ وَصَّئکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (المائده – 151 تا 153)

ترجمه: بگو: بیایید برایتان بخوانم آنچه پروردگارتان بر شما حرام کرد، که [شما را فرمود] چیزى به او انباز مگیرید و به پدر و مادر نیکى [کنید] و از [ترس‏] تهیدستى، فرزندانتان را مکشید، ما شما را و ایشان را روزى مى‏دهیم، و نزدیک مشوید به زشتیها آنچه از آن پیداست و آنچه پنهان است- و کسى را که خدا حرام کرد، مکشید مگر بحق- این است آنچه [خدا] شما را بدان توصیه کرد، باشد که شما بیندیشید * و به مال یتیم نزدیک مشوید مگر به وجهى که آن نیکوتر باشد تا به بلوغ خود برسد، و پیمانه و ترازو را به عدل تمام بدهید. [ما] هیچکس را مکلف نمى‏کنیم مگر به اندازه توانایى او. و آن گاه که سخن گویید بداد گویید. اگر چه [درباره‏] خویشاوند باشد و به پیمان خدا وفا کنید، این است آنچه [خدا] شما را بدان وصیت کرد، باشد که پند گیرید * و [گفت: بدانید] که این، راه راست من است. پس، از آن پیروى کنید و از راههاى [دیگر] پیروى مکنید که شما را از راه او پراکنده مى‏کند. این است آنچه شما را بدان سفارش کرد باشد که شما پرهیزگار شوید.

الف -

ادامه مطلب ...

شبهه وقتی قرآن داریم، چرا باید به احادیث مراجعه کنیم؟

ایکس شبهه


شبهات رایج در افواه ش (تهران): وقتی قرآن را در دست داریم، چرا باید به احادیثی مراجعه کنیم که معلوم نیست چقدر صحیح باشند؟ لطفاً فقط با استناد به قرآن پاسخ دهید تا نقض غرض نگردد. 


«ایکس - شبهه»: اگر چه این سخن را اولین بار عمر بر بالای منبر و در لجاجت با امیرالمؤمنین علیه‌السلام و برای جلوگیری از نشر معارف اصیل قرآنی بیان داشت و گفت: «حسبنا کتاب الله» یعنی کتاب خدا برای ما کافیست و نیازی به تفسیر و تأویل شما نداریم، اما امروز هیچ مسلمانی اعم از شیعه و سنی بر این باور غلط نیست [البته به غیر از وهابیت که برای نابودی اسلامی آمده است]. چرا اولاً حتی برای وهابی‌ها نیز عملی نیست و ثانیاً هر کسی به عقل و به همین قرآنی که به آن استناد می‌کند رجوعی نماید، برایش مسجل می‌‌گردد که باید با بهره جستن از علم و کلام اهل عصمت (ع) که به آن حدیث و روایت گفته می‌شود قرآن را فهم نماید. مثل هر علم دیگری که باید برای فهمش به متخصص ان مراجعه گردد.

حال برای روشن‌تر شدن موضوع به چند محور ذیل به عنوان نمونه‌هایی بسیار ساده و متقن اشاره می‌گردد:

الف – مگر همین قرآنی که به آن استناد و بسنده می‌کنند و می‌گویند این کلام وحی است، به خودشان نازل شده است؟ مگر به پیامبر اکرم (ص) نازل نشده و او بیان نداشته است؟ پس همین قرآن نیز «حدیث» پیامبر است. یعنی او بیان نموده است. حال چطور شده که در میان بیانات ایشان، بخشی را قبول دارند و بخش دیگری را قبول ندارند؟


ادامه مطلب ...

بررسی دقیق شبهه اطاعت از ولیّ امر غیرمعصوم به نقل از باز باران

به نقل از باز باران

مقدمه: هر انسانی خود را در قبال سکوت و سخن و رفتارش مسئول می‌داند، پس در برابر حوادث واقعه، چه سکوت کنیم، چه سخن بگوییم و چه رفتاری داشته یا نداشته باشیم، باید علاوه بر خود و جامعه، خدای‌مان را هم راضی کنیم!

1.  جهانی که همه افرادش معصوم باشند، وجود ندارد: در این حالت، اگر ما بتوانیم با اختیار خودمان، وظیفه‌مان را به طور معصومانه‌ای تشخیص دهیم و آن را معصومان به کار بندیم (جهانی همه معصوم) خیلی خوب است.

2.  جهانی که همه افرادش به معصوم دسترسی داشته باشند هم وجود ندارد: اگر نتوانیم در شناخت و عمل، معصومانه عمل کنیم، چه خوب است که معصومی در میان ما باشد و ما را رهبری کند، چنانچه در امت 124 هزار پیامبر چنین بود و التبه مردم ناشیعگی کردند و شیطان‌پسندانه عمل کردند.


3.  راه سعادت بشر در جهانی که اکثریت، به معصوم دسترسی ندارند: حال اگر معصومی مستقیما در دسترس ما نبود، چه باید کرد؟ اکثر قریب به اتفاق افراد بشر، تا کنون در این وضعیت گفته شده قرار داشته‌اند و اگر راه معقول و همه فهمی برای حرکت به سمت سعادت نباشد، باید در حکمت خدا شک کرد. و اگر هم راهش همان باشد که غرب رفته است، قیامت روزی است که مظلومین عالم باید خدا را محاکمه کنند. نکته دیگر اینکه همیشه یک حجت معصوم الهی، مستقیم یا غیر مستقیم، جهانداری می‌کند.

4.  آیا عدم دسترسی اکثریت، به معصوم، امری نوظهور است؟

ادامه مطلب ...