فتنه اخر

فتنه اخر

فتنه اخر

فتنه اخر

جنگ خونین خاورمیانه در آینده نزدیک

رادیو ارتش صهیونیستی که سخنان «شائول موفاز» را پخش می کرد، در ادامه افزود: سکوت و آرامشی که در حال حاضر با نوار غزه و حزب الله لبنان شاهد آن هستیم، سکوت و ثباتی غیر واقعی است. جنگ آینده جنگی خونین خواهد بود که از جنگ های گذشته بسیار دردناک تر می شود.
به گزارش مشرق به نقل از برنا، «شائول موفاز» وزیر جنگ پیشین صهیونیستی و از مقامات ارشد نظامی این رژیم طی اظهاراتی گفت: خاورمیانه شاهد جنگی خونین در آینده نزدیک خواهد بود.
رادیو ارتش صهیونیستی که سخنان «شائول موفاز» را پخش می کرد، در ادامه افزود: سکوت و آرامشی که در حال حاضر با نوار غزه و حزب الله لبنان شاهد آن هستیم، سکوت و ثباتی غیر واقعی است. جنگ آینده جنگی خونین خواهد بود که از جنگ های گذشته بسیار دردناک تر می شود.
وزیر جنگ پیشین صهیونیستی که در دانشکده روابط بین الملل در شهر استوکهلم در سوئد سخن می گفت، همچنین افزود: از «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر صهیونیستی و «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین می خواهم که مذاکرات مستقیم برای دستیابی به صلح را آغاز کنند. بهتر است دولت مستقل فلسطینی با مرز مؤقتی که شامل 92 % از سرزمین های کرانه باختری رود اردن است، تشکیل شود!
«شائول موفاز» در ادامه گفت: اگر «بنیامین نتانیاهو» این پیشنهاد را اجرا و عملی نکند، در دوره بعد برای نخست وزیر خود را نامزد خواهم کرد.
در پایان گفتنی است پیش از حضور «شائول موفاز» در این دانشگاه برای سخنرانی، تعداد زیادی از شهروندان سوئدی که حامی فلسطین هستند، مقابل این دانشگاه دست به تظاهرات اعتراض آمیز زدند. این تظاهر کنندگان پلاکاردهایی داشتند که بر روی آن نوشته شده بود: "موفاز قاتل است، باید محاکمه شود".

ناگفته های انفجار دفتر نخست وزیری/فیلم

جوان آنلاین» منتشر می کند
ناگفته های انفجار دفتر نخست وزیری/فیلم

فیلمی که منتشر می شود گوشه ای از حقایق و ناگفته های انقلاب اسلامی است که به افشاگری درزمینه انفجار دفتر نخست وزیری می پردازد.


یک ماه پس از نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری رسانه های غربی تصویری را در خصوص تسخیر لانه جاسوسی منتشر کرده و مدعی شدند دکتر محمود احمدی نژاد یکی از گروگانگیران لانه جاسوسی بوده است.
به گزارش«جوان آنلاین»،پس از انتشار این تصاویر سعید حجاریان در مصاحبه با آسوشیتدپرس گفت: گروگان‌‏گیر حاضر در عکس گرفته‌‏شده در سال 1979 محمود احمدی‌‏نژاد رئیس‌‏جمهور منتخب مردم ایران نیست، بلکه یکی از مبارزانی است که در زندان خودکشی کرد.
این مساله گرچه در آن ایام به نحوی با سکوت گذشت اما در متن و بطن خود اصلاح طلبان را در دامی گرفتار کرد که گویا طی سالیان دراز سعی داشتند این مساله را مسکوت بگذارند.ماجرای تقی محمدی و مردان خاکستری.اما تقی محمدی که بود و برخی اصلاح طلبان امروز چه رابطه ای با وی داشته اند؟

برای دانلود فیلم اینجا کلیک کنید...

ادامه مطلب ...

زندان‎های مخوف آمریکا، شکنجه‎گاه شهروند ایرانی

زندان‎های مخوف آمریکا، شکنجه‎گاه شهروند ایرانی

به گزارش فارس، شهرزاد میرقلی‌خان دوشنبه در جریان یک مصاحبه تلفنی از داخل زندان با پرس‌تی‌وی، تصریح کرد که در زندان‎های آمریکا در شرایط بسیار وحشتناکی قرار داشته و آمریکایی‎ها به‌خاطر اینکه وی را مجبور به جاسوسی کنند، تحت شکنجه‎های شدید فیزیکی و روحی قرار داده‎اند.

وی در ادامه تصریح کرد که مقامات آمریکایی او را به‌بهانه سفر به آمریکا فریب دادند تا از این طریق او را مجبور به جاسوسی کرده و از شهرزاد برای یافتن محل استقرار همسر سابقش، استفاده کنند.

آمریکا مدعی است که همسر سابق شهرزاد که محمود سیف نام دارد، سعی داشته تا عینک‌های دید در شب را از اتریش به ایران صادر کند و به همین خاطر نیز شهرزاد در غیاب او بازداشت و از سوی دادگاه فدرال فلوریدا محکوم به پنج سال زندان شد.

شهرزاد میرقلی‎خان خاطرنشان کرده است که به خصوص پس از آزادی سارا شورد که به اتهام ورود غیرقانونی به خاک ایران و جاسوسی، چندی پیش در این کشور در زندان بود، شرایط وی بسیار بدتر از پیش شده است.


ادامه مطلب ...

1000000000 دلار حقوق سالانه شاهزادگان آل سعود

نسبت بسیار زیادی از این مبلغ صرف خوش گذرانی این شاهزادگان در کشورهای اروپایی و غربی می شود. آنان با سفر به مناطق مختلف جهان، ثروت کشورشان را در راه عیاشی و هوسرانی خرج می کنند.
به گزارش شیعه آنلاین، در حال حاضر خاندان آل سعود 5000 هزار عضو یا بهتر است بگوئیم شاهزاده دارد. به جز شاهزادگان رده یک و بالای این خاندان که پست های مهم سیاسی و اداری دارند، دیگر شاهزادگان این خاندان فقط به دلیل شاهزاده بودن، به طور ماهیانه حدود 15 هزار دلار حقوق ثابت و مستمری دریافت می کنند.

با حسابی ساده می توان فهمید هر یک از این شاهزادگان به طور سالانه حدود 200 هزار دلار دریافت می کند. اگر مبلغ 200 هزار دلار را در 5000 شاهزاده آل سعود ضرب کنیم، مبلغی معادل یک میلیارد دلار بدست می آید. این یعنی اینکه شاهزادگان آل سعود، تنها به خاطر شاهزاده بودن، سالانه یک میلیارد دلار از ثروت کشورشان را به جیب می زنند.

بررسی های انجام شده توسط سازمان های مدافع حقوق بشر در عربستان سعودی نشان می دهد که نسبت بسیار زیادی از این مبلغ صرف خوش گذرانی این شاهزادگان در کشورهای اروپایی و غربی می شود. آنان با سفر به مناطق مختلف جهان، ثروت کشورشان را در راه عیاشی و هوسرانی خرج می کنند. شاهزادگان مرد بیشتر این پول را برای میگساری و گذراندن وقت خود با روسپیان صرف می کنند و شاهزادگان زن نیز با خریدهای بیهوده به ولخرجی می پردازند.

در همین راستا شبکه خبری BBC نیز با دعوت از پرفسور «گری گوری ژوز» کارشناس مسائل سعودی، این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار داد. این کارشناس انگلیسی در این برنامه گفت: در میان شاهزادگان آل سعود کسانى نیز هستند که ثروتى نجومى و هنگفت دریافت می کنند.

وی در ادامه درباره شاهزاده «سعود بن عبدالعزیز آل سعود» که به جرم قتل دستیار خود در لندن متهم شد، گفت: این شاهزاده سعودى فرزند یکى از دختران پادشاه فعلى عربستان است. او هنگام اقامتش در لندن به همراه دستیارش براى خرید به بازار رفته بود که در میان راه به رستورانى رفتند و غذاهاى مورد علاقه خود را سفارش دادند. پس از صرف غذا به یکى از بهترین و گرانترین باشگاه هاى شبانه رفته و با افراط ، مشروبات الکلى مصرف کردند. پس از بازگشت به هتل، در آسانسور این شاهزاده پس از تجاوز جنسى به دستیارش با ضرباتى وى را به قتل رساند.

معبد همجنس بازان یهودی یکی از اهداف القاعده بود

این خاخام یهودی که مسئولیت معبد همجنسبازها به عهده اوست دو کاربر اینترنتی مصری را متهم به این عملیات کرده است و تنها دلیل او این است که آنها چندین بار وارد سایت متعلق به این معبد شده اند.

به گزارش شیعه آنلاین به نقل از بی باک، روز شنبه هر هفته یهودیان شیکاگو برای عبادت به معبد"نوراه حادش" می روند اما شنبه گذشته در جریان بسته های مشکوک بمب گذاری شده بسته ای نیز به آدرس این معبد فرستاده شد که باعث نگرانی یهودیان گردید.

روزنامه "یدیعوت آحارنوت" در این باره نوشت: این معبد یک معبد معمولی نمی باشد و به گفته "میخائیل تزیدک" خاخام یهودی این معبد برای یهودیان همجنسباز می باشد.

این اشخاص که به یهودیان اصلاح طلب معروفند در این معبد اجتماع می کنند. این زن ها و مردهای یهودی کسانی هستند که به هم جنس خود تمایل دارند و یا در آن واحد به هر دو جنس علاقه دارند.

این خاخام یهودی که مسئولیت  معبد همجنسبازها به عهده اوست دو کاربر اینترنتی مصری را متهم به این عملیات کرده است و تنها دلیل او این است که آنها چندین بار وارد سایت متعلق به این معبد شده اند.

گفته می شود این بسته بمب گذاری شده قرار بود از یمن به شیکاگو منتقل شود اما در فرودگاه دبی آن را کشف کردند .

22 دلیل برای فروپاشی قریب‌الوقوع آمریکا-بخش 2

  یک تحلیلگر مسایل بین‌المللی 22 دلیل را برای فروپاشی قریب‌الوقوع آمریکا اعلام و تاکید کرده که این کشور نیز همچون اتحادیه جماهیر شوروی فروپاشی غافلگیر کننده‌ای خواهد داشت.

به گزارش فارس به نقل از مفکرة الاسلام، "عامر عبدالمنعم " نویسنده مصری و سردبیر سایت "العرب نیوز " در مقاله‌ای به بررسی اوضاع و شرایط آمریکا پرداخته و 22دلیل برای فروپاشی قریب‌الوقوع این امپراطوری ذکر می‌کند.
وی در ادامه مقاله خود با استناد به اسناد و مدارک بین‌المللی ادعاهای کاخ سفید در مورد دستاوردهای خود در عراق و افغانستان را زیر سوال می‌برد:

ادامه مطلب ...

22 دلیل برای فروپاشی قریب‌الوقوع آمریکا-بخش 1

یک تحلیلگر مسایل بین‌المللی 22 دلیل را برای فروپاشی قریب‌الوقوع آمریکا بیان و تاکید کرده که این کشور نیز مانند اتحادیه جماهیر شوروی فرو خواهد پاشید.


به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری مفکرة الاسلام، "عامر عبدالمنعم " نویسنده مصری و سردبیر سایت "العرب نیوز " در مقاله‌ای به بررسی اوضاع و شرایط آمریکا پرداخته و 22 دلیل برای فروپاشی قریب‌الوقوع این امپراطوری ذکر می‌کند.

نویسنده پیش از این در مقاله‌ای از مرگ آمریکا سخن به میان آورده بود، عبدالمنعم می‌دانست این دولت جنگ‌طلب هم‌اکنون لحظات پایانی و سقوط خود را می‌گذراند و به مانند یک گاو قربانی شده، صدای زجرآوری از خود در آورده و با دست‌ها و پاهای خود ضربات ناامیدانه‌ای به چپ و راست می‌زند تا هر آنچه پیرامونش است را بترساند. شاید آنانکه با چشمان بسته به او نزدیک می‌شوند احساس کنند این گاو ضرباتی قوی دارد، اما آنانکه در فاصله دورتری از این گاو زخمی ایستاده‌اند، پایانش را نزدیک دیده و حالات کنونی‌اش را مرگ و نابودی می‌دانند.
نویسنده می‌گوید: زمانیکه مقاله پیشین خود با عنوان "آمریکا مرد " را نوشتم، به دنبال کشف یک حقیقت برای ملت خود بودم؛ حقیقتی که رسانه‌ها، با ایجاد ابهام و سروصدای تبلیغاتی به دنبال آن است تا نگاهها را از افول آمریکا و پایان امپراطوری شرور آن دور نگاه دارد.
عکس‌العمل و جوابیه فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا نسبت به مقاله این نویسنده مسئله‌ای غیرمعمول بود که باعث تعجب شد؛ به نظر می‌رسد برای این قوم قابل تحمل نبود کسی دست بر روی حقیقتی که متوجه ایشان است بگذارد، چرا که گشودن چنین بابی منجر به شورش و خیزش منطقه علیه سلطه آمریکا خواهد شد و آمریکا را وادار به خروج از کشورهای منطقه خواهد کرد تا باقیمانده دستان آغشته به خون این کشور، از جهان اسلام عقب کشیده و آمریکا مجبور شود به خود پرداخته و زخمهای خود را درمان کند و در ورای اقیانوس سر به لاک خود فرو برد، به منافع فرزندان خود بیاندیشد و به فراهم نمودن آموزش و سلامت شهروندان خود بپردازد. طول عمر آمریکا فقط بسته به میزان شیر و خونی است که حاکمان عرب و مسلمان در اختیارش قرار می‌دهند؛ که اگر خدمت‌های این اعراب (که آن را از ملت خود دریغ کردند) نبود، بزرگی آمریکا و رژیم صهیونیستی تا به امروز ادامه نمی‌یافت؛ اما حکمت خداوند بود که آمریکا باقی بماند و به دست ملت مستضعف عراق و افغانستان نابود شود.
افغانستان فقیرترین کشور اسلامی است که اتحاد جماهیر شوروی را ساقط کرد و امروز همین کشور آمریکا را در هلمند و قندهار شکست داده است؛ این اتفاق در زمانی روی داد که استخوان‌های ارتش آمریکا در فلوجه و الانبار به دست ملتی که بیش از یک دهه است از محاصره رنج می‌برد خرد شد و قدرت نظامی ارتش آمریکا شکست خورد تا بدین ترتیب شکست نظامی آخرین صحنه سقوط این امپراطوری باشد.

این گزارش در ادامه پاسخ آمریکا به مقاله پیشین خود را مورد نقد قرار می دهد و می‌نویسد: در این پاسخ آمده است: این جنگ‌ها انتخاب ما نبوده و ایالات متحده ناچار به دفاع از خود شده " که البته این یک مغلطه بزرگ است... و با نظر باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا، تناقض دارد؛ اوباما جنگ افغانستان را متفاوت از عراق دانسته و آن را اینگونه توصیف می‌کند: " جنگی ابلهانه، جنگی عجولانه، جنگی که به جای منطق متکی بر احساس است و به جای تکیه بر اصول مبتنی بر انگیزه‌های سیاسی می‌باشد "...
به دلیل موضعگیری باراک اوباما نسبت به این جنگ، مردم آمریکا وی را انتخاب و جرج بوش مورد نفرین و لعنشان قرار گرفت. رئیس جمهور پیشین آمریکا نتوانست از دلیل خود مبنی بر آغاز جنگ دفاع کند؛ وی در کنار "جان مک کین " نامزد انتخاباتی از حزب خود نیز حاضر نشد تا مبادا تأثیر منفی بر رقابت انتخاباتی‌اش داشته باشد. اگر همان گونه که به نظر دیده‌بانهای دولت ایالات متحده، جنگ افغانستان یک ضرورت برای دستیابی به بن لادن بود، جنگ عراق برای چه در گرفت؟ آیا صدام ارتباطی با القاعده داشت؟ آیا صدام در حمله به برج‌های تجاری نقشی داشت؟ سلاح‌های کشتار جمعی که بهانه راه‌اندازی جنگ بود کجاست؟ در اینجا لازم است به طرح قرن آمریکا برای سلطه بر جهان اشاره کرد... در اینجا طرح و برنامه‌هایی وجود دارد که مربوط به پیش از جنگ است... هیچ چیز تصادفی نیست...صحبت پیرامون دلایل دیگر توجیهاتی زائد است.
اگر اسامه بن لادن متهم است، آیا این مسئله به آمریکا اجازه می‌دهد بدون تحقیق و بررسی، به افغانستان حمله و شهرها را نابود سازد؟ اگر اطلاعاتی وجود دارد که روند اتهام را تغییر می‌دهد، چرا دادگاهی ویژه اسامه بن لادن ترتیب داده نشد؟
نکته دوم این پاسخ حاکی از آن است که حضور آمریکا در این دو کشور تنها منحصر به هدف‌گیری افراط‌گراها بوده است. ما سوال می‌کنیم: آیا موشک‌ها و بمبهای کور، فرقی میان تندرو و غیرتندرو قائل‌اند؟ آیا بمبی که "فرش " نام دارد و هر موجود زنده‌ای را در اطرافش هلاک می‌کند، تندروها را از بقیه جدا می‌سازد؟ آیا بمب‌هایی که توسط هواپیماهای بدون سرنشین پرتاب می‌شوند، میان قربانیان فرقی قائل‌اند؟
نویسنده می‌افزاید: اگر هم منظور شما از تـندورها، طالبان و القاعده است، آیا تمام کسانی را که در افغانستان به قتل می‌رسانید نیز از تندروها هستند؟ یا آنکه بنا بر مدارک ویکی‌لیکس بر این جنایات، شهروندان افغان را به نابودی کشاندید. تندروهای عراق کجا هستند؟ بیش از یک ملیون عراقی را کشتید، صدها هزار نفر را شکنجه کردید و در حق شهروندان مرتکب جنایت شدید، زندانیان مرد و زن را به بدترین شکل ممکن مورد شکنجه قرار دادید و زندان "ابوغریب " خود شاهدی بر این مصیبت بشری است... زندان گوانتانامو نیز به همین شکل. ناتوانی از توجیه جنگ عراق، نویسنده جواب را بر آن داشت با تمرکز بر روی مسئله افغانستان سخن از دستاوردهایی خیالی زده و با سرعت از مسئله عراق بگذرد.
نکته سوم جوابیه کاخ سفید این است که عقب‌نشینی آمریکا از عراق مبتنی بر امضای یک تفاهم‌نامه امنیتی با عراق بود. نویسنده این جوابیه معتقد است "واگذاری مأموریت‌های امنیتی به عراقی‌ها و پایبندی آمریکا به این مسئله دلیل پیروزی این کشور بر خشونت تندروها می‌باشد. " به عبارت دیگر، عقب‌نشینی نیروهای آمریکایی به دلیل حملات مقاومت و شکست ارتش آمریکا نیست که البته این سخن از منطق و واقعیت به دور است؛ این تفاهم‌نامه وسیله‌ای برای حفظ آبروی نیروهای آمریکایی بود و تصمیم عقب‌نشینی که پیش از اوباما در زمان بوش اتخاذ شد، بعد از آنی بود که عراق به گورستان سربازان آمریکایی تبدیل شده بود و یک سوم تجهیزات آمریکایی به دست نیروهای مقاومت عراق از بین رفته بود.
زمانی که در این جوابیه سخن از افغانستان می‌شود، با افتخار افزایش شمار نیروهای آمریکایی و افزایش تلاش برای آموزش نیروهای افغان یاد می‌شود و چنین پنداشته می‌شود که آلمان، انگلستان و جمهوری چک اعلام افزایش نیرو کرده‌اند که البته این درست نیست. اوباما بارها اعلام کرد آغاز واگذاری مأموریت‌های امنیتی به نیروهای افغان در نیمه سال 2011 انجام خواهد شد و این جوابیه معتقد است این مطلب دلالت بر پیروزی است و نه شکست!!
نویسنده این مقاله اظهار می‌دارد، فرار کردن چگونه می‌تواند پیروزی باشد؟ این تناقض چیست؟ اعزام نیروهای بیشتر و همزمان دم از عقب‌نشینی زدن، نشانه اشتباهات ناشی از ضررهای واقعی است که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت.
از جمله مغالطه‌ کاریهای فرماندهی مرکزی ایالات متحده در جوابیه آن این است که آنها سعی دارند اینگونه القا کنند که ارتش آمریکا، ایالات متحده را ترک و برای ساخت عراق و افغانستان فداکاری کرد! به گونه‌ای که دم از اجرای طرح‌های عمرانی مانند ساخت مدارس، بیمارستان، نیروگاه‌های برق و راه و... در عراق و افغانستان می‌زنند، گویی که شرایط زندگی برای شهروندان این دو کشور بهبود یافته؛ سخنی که نیازی به شرح و توضیح ندارد.
عراق بعد از حمله اشغالگران به ویرانه بدل شده و شبکه‌های ماهواره‌ای این مصیبت و رنج را به تصویر می‌کشند. افغانستانی که طبق این جوابیه ادعا می‌شود، خدمات بهداشتی در آن از 8 درصد در سال 2002، هم‌اکنون به بیش از 83 درصد رسیده است، ادعای دروغی است، چرا که نیروهای آمریکایی و نیروهای وابسته به ناتو تنها بر کمتر از 20 درصد سرزمین‌های افغانستان تسلط دارند، به عبارت دقیق‌تر تنها بر مراکز استانها تسلط دارند؛ نتایج انتخابات اخیر که در 20 درصد از این بخش‌ها برگزار شد و تنها 10 درصد مردم افغانستان در آن شرکت کردند منعکس کننده این مطلب می‌باشد؛ پس چگونه ممکن است خدمات به بیش از 83 درصد مردم افغانستان ارائه شده باشد.

روزنامه انگلیسی ایندیپندنت اعلام کرد، استعفای ژنرال "استنلی مک‌کریستال " فرمانده پیشین نیروهای آتلانتیک شمالی و ارتش آمریکا در افغانستان نتیجه ارزیابی غلط وی از حملات نظامی افغانستان بود که چند روز پیش از استعفای خود آن را به وزرای دفاع کشورهای عضو ناتو ارائه کرده بود.
ژنرال مک‌کریستال گزارشی مهمی از جنگ منتشر ساخت و افزایش تمرد نرم در این جنگ را مورد توجه قرار داد، وی همچنین تحقق هرگونه پیشرفتی را طی چند ماه آینده بعید دانست. در گزارش مک‌کریستال آمده، تنها 5 منطقه از 116 منطقه افغانستان جزو مناطق امن، ثبت شده‌اند، درحالیکه سایر مناطق از ناامنی رنج می‌برند؛ 40 منطقه نیز جزو مناطق خطرناک یا بسیار ناامن به شمار می‌آیند، به عبارتی بیش از نیم میلیون سرباز آمریکایی و افغانی تحت امر نیروهای اشغالی تنها بر 5 منطقه تسلط دارند و طالبان بر 111منطقه دیگر حکومت می‌کنند، پس نیروهای آمریکایی چگونه می‌توانند به 83 درصد مردم افغانستان خدمت‌رسانی کنند.
در این جوابیه آمده که ارتش آمریکا با ارائه مراقبت‌های بهداشتی توانسته میانگین مرگ و میر کودکان تازه متولد شده و زیر 5 سال را کاهش دهد و تنها در سال 2008، توانسته از 85 هزار کودک مراقبت کند. آیا ارائه این برنامه‌ها توسط یونیسف نیازمند حضور 150هزار سرباز در این کشور است؟!

با این وجود، گزارش‌های بین‌المللی و مطالبی که روزانه در رسانه‌های آمریکایی و غربی پیرامون اوضاع بهداشت در این دو کشور ارائه می‌شود، این ادعاها را انکار میکند؛ بعنوان مثال:
- سازمان بهداشت جهانی ماه گذشته اعلام کرد، وبا در افغانستان منتشر شده است.
- افغانستان یکی از 4 کشوری است که با وجود ریشه‌کنی فلج اطفال در جهان، همچنان از این بیماری رنج می‌برد؛ فلج اطفال از بیماریهای عفونی است که می‌تواند منجر به مرگ شود؛ کسانی که واکسینه نشوند به این بیماری مبتلا شده و درمانی نیز ندارد.
- بنا به گزارش سال 2008 کمیساریای مستقل حقوق بشر در افغانستان، با وجود کمک 35 میلیارد دلاری کشورهای خارجی به افغانستان از زمان اشغال این کشور در سال 2001، حدود 600هزار کودک خیابانی به دلیل شدت جنگ و فساد از حمایت و مراقبت محروم شده‌اند. نباید فراموش کرد، شمار افرادی که توسط نیروهای آمریکایی و هم‌پیمانانش در افغانستان به قتل می‌رسند، کمتر از یک میلیون نفر نیست.
اگر از افغانستان بگذریم، اوضاع سلامت و بهداشت در عراق به ویژه در فلوجه به دلیل بکارگیری چندین تن اورانیوم غنی‌شده و گسترش سرطان، نقص نوزادن و جنین‌ها، به مراتب خطرناکتر است.

اینها شماری از آماری است که حجم فاجعه را نشان می‌دهد:
* تحقیقات میدانی انجام شده توسط برخی سازمان‌های دولتی نشان می‌دهد فلوجه، در مقایسه با پیامدهای ناشی از دو بمب اتمی آمریکایی منفجر شده در هیروشیما و ناکازاکی در سال 1945، شاهد میانیگین بالاتری از سرطان بوده است.
* 3 میلیون پناهنده عراقی در خارج از این کشور وجود دارند.
* 2 ملیون آواره خانه‌های خود را در عراق ترک کردند.
از آمار و ارقام عجیب جوابیه فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا، بحث مربوط به اقتصاد افغانستان است؛ اینگونه پنداشته شده که این آمار در سال 2008 تا 2009، 100% افزایش داشته است؛ مشخص نیست این رشد چگونه محقق شده، در حالی که اظهارات آمریکا و در صدر آن باراک اوباما همواره به فساد کرزی و اطرافیان آن اشاره دارد؛ از طرفی نیز کرزی بر فساد آمریکایی‌ها تأکید دارد که مدعی است آنها سه چهارم کمک‌های صورت گرفته به افغانستان را به سرقت می‌برند. در کنفرانس اخیر کمک‌کنندگان به افغانستان که در کابل برگزار شد، دو طرف یکدیگر را متهم به سرقت این کمک‌ها نمودند، تا جائیکه قرار بر تقسیم اموال میان دو طرف متهم به فساد گردید.

ادامه دارد...

نقش آنجلینا جولی در سیاست خارجی آمریکا

سفر آنجلینا جولی بازیگر معروف آمریکایی به مناطق سیل زده پاکستان در شرایطی صورت گرفت که دولت مطبوعش حملات هوایی خود را به مردم این کشور افزایش داده بود.
به گزارش سرویس زنان جهان؛در عرصه سیاسی آمریکا بازیگران هالیود همواره نقش پر رنگی داشته اند و پیوسته به منظور پیشبرد اهداف دولتمردان آمریکایی در چهره های مختلفی چون سفیر صلح و القاب این چنینی حاضر شده اند.

در همین زمینه کیهان در تحلیل سفر آنجلینا جولی بازیگر سرشناس هالیوود به مناطق سیل زده پاکستان نوشت:

در یکی از روزهای پس از رویداد سیل فاجعه آفرین پاکستان که به آوارگی 20 میلیون نفر انجامید، جولی به عنوان سفیر یونیسف به میان آوارگان رفت.

او درست در زمانی تظاهر به غمخواری با سیل زدگان و گزارش نیازهای آنان می کرد، که هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در نقاطی از ایالت وزیرستان پاکستان، به بهانه تعقیب اعضای القاعده و طالبان، مردم بی گناه روستایی را هدف موشک قرار می دادند.

روزنامه کیهان نوشت: ماهیت سیاسی هالیوود تنها به اعتبار تولیدات آن مانند «فهرست شیندلر»، «نجات سرباز رایان» و... هدف اشاره نیست. نقش آفرینی آشکار چهره های این سینما در عرصه سیاست نیز، به خوبی و روشنی، کارکرد سیاسی هالیوود و منتسبان آن را نمودار می سازد.

یکی از بازیگران مشهور هالیوود آنجلیا جولی است. اویی که در میان منتقدان هموطن اش، طرفداران زیادی ندارد. وی مانند دیگر هنرپیشگان زن هالیوود، با پشت سرگذاشتن دهه سوم زندگی اش ، همچون مهره ای سوخته، به انزوا رانده می شود. اما در این میان، سیاستمداران آمریکایی می کوشند از «شهرت» این بازیگر که در نزد برخی از مردم ایالات متحده به نام «شیطان» شناخته می شود، به نفع خود بهره گیرند.

تظاهر انسان دوستانه جولی اما، تحلیلگران زیرک و واقع بین را فریب نداد. خیلی زود، در محافل رسانه ای و سیاسی ایالات متحده، حضور جولی در پاکستان، دارای ماهیت سیاسی و نمایشی برای به دست آوردن محبوبیت معنا شد.

تحلیل درست بود. جولی که در گذشته و در گفت وگوهای رسانه ای اش علاقه سیاسی خود را به رخ کشیده بود و از سودای ریاست جمهوری ایالات متحده سخن رانده بود، نیازمند به دست آوردن محبوبیت بیشتر بود.

محبوبیتی که به سیاسیون ایالات متحده کمک می کند؛ یک: در مواجهه با افکار عمومی ایالات متحده، مهره ذخیره خود را به جای باراک اوباما، آسانتر روانه کاخ سفید سازند.

دو: نگاه مردم جهان را نسبت به ایالات متحده که به دلیل جنایت در افغانستان و عراق، رنگی از تنفر و خشم عمیقی یافته است، تا اندازه ای تغییر دهند.

اما مسئله این است: یک بازیگر سینمای سرشار از خشونت و سکس آمریکا، چگونه می تواند ناگهان به سیاستمدار خردمند، تبدیل شود؟!

آیا مردم آمریکا آن قدر عقل خود را از دست داده اند که به راحتی دچار فریب شوند؟

۸۰ میلیارد دلار هزینه جاسوسی آمریکا


آمریکا برای نخستین بار هزینه‌های جاسوسی خود در جهان را که بالغ بر 80 میلیارد دلار است، ‌افشا کرد.
به گزارش سرویس بین الملل مشرق، "جیمس کلیبر" رئیس دفتر اطلاعات ملی آمریکا با اعلام اینکه بیش از 80 میلیارد دلار هزینه 17 سازمان جاسوسی آمریکا و سازمان‌های جاسوسی نظامی در تمام نقاط جهان است، تاکید کرد که 53 میلیارد دلار از این مبلغ برای جاسوسی‌های غیرنظامی است که 6 درصد نسبت به بودجه سال قبل افزایش داشته است.
سرهنگ "دیوید لابان" سخنگوی پنتاگون نیز با تایید این مطلب گفت که هزینه‌های جاسوسی نظامی آمریکا بالغ بر 27 میلیارد دلار است.
"دنیس بلر" مدیر امنیت ملی سابق آمریکا البته آماری با اندکی تفاوت ارائه داد و گفت که کل هزینه‌های جاسوسی آمریکا برای سال جاری 75 میلیارد دلار بوده که 25 میلیارد از آن برای جاسوسی‌های نظامی به کار رفته است.
بیش از صد هزار نفر در بخش امنیتی ملی آمریکا فعالیت می‌کنند که بیشتر آنها برای چهار سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا (آژانس امنیت ملی، آژانس اطلاعات مرکزی، دفتر نظرسنجی و اطلاعات ملی و آژانس تحلیل آماری ) کار می‌کنند.
این در حالی است که هزینه‌های آمریکا برای جاسوسی در سال‌ گذشته 49 میلیارد دلار و در سال 2008، 47 میلیارد دلار بوده است.
رقم نجومی این میزان هزینه ابهامات و تردیدهای زیادی را در میان مردم در مورد کارآیی این سازمان‌ها ایجاد کرده، بویژه اینکه آمریکا در بحرانی اقتصادی قرار دارد که عبور از آن برای دولت کنونی این کشور غیرممکن می‌نماید.
این بودجه هنگفت که از محل مالیات‌های مردم تأمین می‌شود، از بودجه تمامی بخش‌های آمریکا بیشتر است و حتی از تمامی بودجه‌ای که روسیه برای ارتش خود هزینه می‌کند نیز فراتر است.

تصویری از آرزوی جوانان صهیونیست درباره فلسطینیها

در این تصویر جوان اسراییلی نشان داده می شود که روی پیراهنش عکس یک زن باردار فلسطینی چاپ شده که زیر آن به دو زبان عبری و انگلیسی نوشته شده که یک شلیک، دو کشته!

به گزارش فارس هر از چندگاهی در سرزمینهای اشغالی بروز اتفاقاتی سبب روشن شدن بیشتر ماهیت رژیم صهیونیستی برای افکار عمومی می شود.

کشتار زنان و کودکان به بهانه‌های مختلف، له کردن دختر آمریکایی معترض به خراب کردن خانه فلسطینی‌ها با بلدوزر، اظهارات خاخام‌های صهیونیست، اعترافات رسانه‌ای یا مورد اخیر آن یعنی حمله به کاروان آزادی غزه بیش از پیش افکار عمومی را علیه این رژیم برانگیخته است.